پیوند ها
آجرها و فراورده های رسی :
آجر رسی از قدیمی ترین مصالح ساختمانی كه به وسیله بشر تولید شده است، می باشد. سنگ باوجود فراوانی و استقامت به راحتی در دسترس قرار نمیگیرد، این مصالح طبیعی فرم دلخواه را به آسانی به خود نمیگیرد و با صرف هزینه بسیار قطعات آن یكسان می گردند و در این حالت نیز دورریز زیادی از خود به جا می گذارد. در حالی كه گل حاصل از خاك رس كه منشا تهیه آجر است به راحتی شكل دلخواه را به خود می گیرد و محصولی همگن به دست میدهد.
از این رو می توان با قالب زدن گل و حرارت دادن آن مصالحی سخت، دارای مشخصات فیزیكی، مكانیكی و شیمیایی یكسان، متناسب با كاربرد، منطبق با فیزیك بدن انسان، با فرآیند تولید ساده، سریع و حمل ونقل آسان تولید كرد.
مصارف آجر :
به اعتقاد باستان شناسان، اولین بار آجر در سرزمین بین النهرین تهیه شده است. به هر صورت باید آجر پس پیدایش آتش و در نواحی كه معادن سنگ وجود نداشته اند اختراع شده باشد. نمونه های زیبا و باعظمت كاربرد آجر در معماری ایران باستان نماینده پیشرفت درخشان ایرانیان در تولید و مهندسی كاربرد این مصالح است. در این میان می توان از زیگورات چغازنبیل، ایوان مدائن، كاخ های فیروزآباد و لرستان در قبل از اسلا م و همین طور مساجد جامع اصفهان و یزد، گنبد كاووس و ارگ تبریز مربوط به دوران بعد از اسلا م نام برد.
رمز توانایی آجر در خلق شگفت انگیزترین ساختمان های تاریخ در تناسبات آن نهفته است. این ابعاد در طی زمان متحول شده و در حال حاضر با ساختار و توانایی بدن انسان هماهنگ شده است. ابعاد آجر به طریقی است كه به راحتی در یكدیگر قفل و بست می گردند. این خاصیت، كیفیت های مهندسی بی شماری از جمله در محل اتصال دو دیوار به یكدیگر به وجود میآورد. آجرها به كمك ملا ت به یكدیگر متصل می شوند و سطح یكنواختی را به وجود میآورند. این ابعاد متناسب باعث شده است كه این مصالح به منظور اجرای دهانه های وسیع به صورت قوس و طاق و گنبد كه از زمان قبل از ساسانیان در ایران رواج داشته است، كارآیی منحصر به فردی داشته باشد.
خواص آجر باعث شده است كه به عنوان مصالح پركننده دیوار و سقف از جمله پرمصرف ترین مصالح باشد. زیبایی آجر و الگوی حاصل از آجر چینی باعث شده است كه به صورت نما در داخل و خارج بنا مورد استفاده قرار گیرد و هویت خاصی به ساختمان ببخشد. استفاده از آجر به عنوان فرش كف و پلكان، فارغ از مقاومت مطلوب آن ویژگی های اقلیمی این مصالح كویری را بیشتر به نمایش می گذارد.
روش نوین امروزی، وسایل فنی زیاد و امكانات فراوانی را به دست معماران داده است كه با وجود مدرن بودن، وسیله ای برای شكفتن روح حساس و زیباشناس آنها است. البته تنها آجر وسیله شناخت این زیبایی روحی نیست و عناصر بسیاری نیز این عمل را به خوبی انجام می دهند ولی فرق بین آنها در این است كه آجر قابلیت ایفای هر منظوری را دارد و باوجود گذشت قرون متمادی هنوز مدرن است. یك ساختمان آجری جزئی از طبیعت است و همآوایی آن را نه تنها به هم نمی زند بلكه رنگ و فرم بدیعی نیز به آن می بخشد و با این وجود هیچ گاه كهنه نبوده و نیست و همراه با زمان پیش می رود. به هر حال یك ساختمان آجری همانند یك فرش دستباف، تركیب بدیعی از سلیقه های بی انتهای معماران هنرمند است.
بر طبق استاندارد شماره 7 ایران آجرهای مصرفی در نما باید دارای مشخصات زیر باشند:
- معایب ظاهری: آجرنما باید عاری از معایب ظاهری مانند ترك خوردگی، شوره زدگی، آلوئك و نظایر آن باشد.
- لبه های آجر: خط فصل مشترك سطوح آجرها باید مستقیم و زوایای تلا قی آنها قائمه و سطوح شان صاف باشد.
برچسب های مهم
برچسب های مهم
بررسی همه جانبه ملات (مقاله کامل)
9-1-1 تعاريف و موارد مصرف
ملات مادهاي است خميري كه براي چسباندن قطعات مصالح بنايي به يكديگر، تأمين بستري براي توزيع بار و بالاخره براي اندودكاري سطوح داخلي و خارجي ساختمان و بندكشي نماها به مصرف ميرسد.
9-1-2 عوامل متشكله ملاتها
ملاتها از يك جسم چسباننده (مانند خمير سيمان، آهك هيدارته، گچ و غيره) و يك ماده پركننده ريزدانه (مانند ماسه طبيعي، شكسته، ماسههاي سبك طبيعي و ساختگي از قبيل پوكهها و پرليت) تشكيل شدهاند. مواد پركننده را براي كاهش هزينه و كاهش جمعشدگي ملاتها به كار ميبرند
9-1-3 انواع گيرش
ملاتها از نقطه نظر گيرش به دو دسته هوايي و آبي گروهبندي ميشوند:
9-1-3-1 ملات هوايي
ملات هوايي ملاتي است كه در هوا ميگيرد و سفت و سخت ميشود، به عبارت ديگر گيرش ملات هوايي و سفت و سخت شدن و سفت و سخت ماندن آنها به هوا نياز دارد.
بعضي از ملاتها فيزيكي خشك ميشوند و آب آزاد و آب نم آنها تبخير ميشود مانند ملاتهاي گلي و كاهگلي، گروه ديگر شيميايي ميگيرند و سفت و سخت ميشوند مانند ملات آهك هوايي كه آهك آن با گرفتن دي اكسيد كربن از هوا به كربنات كلسيم تبديل ميشود. با وجود اينكه ملات گچ در موقع گرفتن با آب تركيب و به سنگ گچ مبدل ميگردد، ولي در گروه ملاتهاي هوايي قرار ميگيرد، زيرا در آب وا ميرود و براي سخت ماندن به هوا نياز دارد.
9-1-3-2 ملات آبي
ملات آبي مادهاي است كه زير آب يا در هوا به طريق شيميايي ميگيرد و سفت و سخت ميماند. ملاتهاي سيماني و گلآهك از جمله اين ملاتها هستند.
9-2-1 مصالح چسباننده
مصالح چسباننده عمدهاي كه در ساختن ملاتها به كار ميروند عبارتند از:
ـ خمير گل رس كه در بند 2-10 به تفصيل مورد بحث واقع شده است.
ـ خمير گل آهك شكفته كه در بند 2-8 شرح آن آمده است.
ـ خمير گچ كه در بند 2-9 در مورد آن بحث شده است.
ـ خمير انواع سيمان (پرتلند نوع 1 ، 2 ، 3 ، 4 و 5، سيمانهاي سفيد و رنگي، سيمانهاي طبيعي، سيمانهاي آميخته با سرباره و مواد پوزولاني طبيعي و مصنوعي و سيمان بنايي) كه در بند 2-7 در مورد آن بحث شده است.
ـ قير و قطران مذاب يا محلول در حلالهاي مناسب يا امولسيون آنها كه در بند 2-12 درباره آنها بحث شده است.
ـ آب مصرفي در ساختن ملاتها كه شرح آن در بند 2-11 آمده است.
ـ خاكستر كه جزئي از ملات ساروج است و پسمانده سوختن چوب و ساير سوختهاي جامد ميباشد و حاوي مقادير زيادي سيليس غير بلوري است. خاكستر بادي[1] به عنوان مادهاي پوزولاني ميتواند به ملات اضافه شود.
ـ ساير مواد شامل آب شيشه[2] (شيشه محلول) سيليكات سديم يا پتاسيم براي ملاتهاي ضد اسيد.
ـ مواد پوزولاني طبيعي يا مصنوعي كه به ملاتهاي آهكي و سيماني اضافه ميشود. گرد سنگ آهك و ساير مواد نرم كه براي كارآيي به ملات افزوده ميشود و بالاخره مصالح چسباننده مصنوعي پلاستيكي كه در اندودكاري به مصرف ميرسند.
9-2-2 مصالح پركننده
مصالح پركننده متداول در ملاتها عبارتند از:
مصالح سنگي طبيعي با وزن ويژه متعارف شامل سنگدانههاي آبرفتي گردگوشه و غلتيده يا شكسته با دانهبندي از صفر تا حدود 5 ميليمتر كه در استانداردهاي 299 ”ماسه براي ملات سيماني“ و 301 ”ماسه براي اندود گچ“ درباره آنها بحث شده است.
سنگدانههاي سبك طبيعي يا مصنوعي شامل پوكههاي طبيعي و مصنوعي (مانند پوكه رسي و پرليت) كه شرح آنها در بند 2-13 آمده است.
خاك سنگ، نرمه سنگ و گرد سنگ سفيد و رنگي و خاكستر كه بيشتر در ملاتهاي رويه و بندكشيها به مصرف ميرسند.
ساير مواد شامل كاه كه در كاهگل به مصرف ميرسد و لوئي كه در ساختمان ساروج به كار ميرود.
9-2-3 مواد افزودني
شامل مواد حبابساز هوا، روانكنندهها، تندگير كنندهها براي كار در فصول سرد و جلوگيري از يخ زدن ملات، مواد نگهدارنده آب براي بالابردن كارآيي، مواد پوزولاني براي جلوگيري از حمله سولفاتها و آببندي نسبي ملات، مواد آببند كننده براي آببند كردن ملات و مواد رنگي براي توليد ملات رنگي مصرفي در رويه و بندكشي كه شرح مفصل آنها در بند 2-15 آمده است، ميباشند. براي مصرف هريك از اين مواد بايد موافقت دستگاه نظارت كسب شده باشد.
9-3 انواع ملاتها
ملاتها داراي انواع گوناگوني به شرح زير ميباشند
9-3-1 ملات گل و كاهگل
ماده چسباننده ملات گل و كاهگل، خاك رس است. پولكهاي خاك رس پس از مكيدن آب به صورت خميري در آمده و دانههاي ماسه خاك را به يكديگر ميچسبانند. اين ملاتها از قديميترين ملاتها هستند و در نخستين ساختمانهايي كه بشر بنا كرده، به كار رفته است. هم اكنون نيز در ساختمانهاي خشتي و گلي و حتي آجري و سنگي بسياري از روستاها اين ملات به كار ميرود. براي ساختن ملات گل، آخوره ميبندند و در آن آب مياندازند و صبر ميكنند تا پولكهاي خاك رس آب بمكند، پس از آن ملات را خوب ورز ميدهند و به مصرف ميرسانند.
چون ملات گل پس از خشك شدن جمع شده و ترك ميخورد، به آن كاه ميزنند كه آن را مسلح كرده و از ترك خوردن آن جلوگيري كنند. براي ساختن اين ملات نيز آخورهاي از خاك و كاه ميسازند و در آن آب مياندازند تا خاك گل شده و كاه خيس خورده و نرم شود. پس از آن ملات را خوب ورز ميدهند و به مصرف ميرسانند. ملات كاهگل براي اندود ساختمانهاي گلي، زيرسازي اندود گچي و آببندي بام ساختمانها مصرف ميشود. ملات كاهگل به علت سبكي وزن، عايق، حرارتي خوبي است و از اين رو در گذشته سقف زيرين شيروانيهاي دو پوشه را با اين ملات از داخل اندود ميكردند تا جلو ورود گرما از سقف را بگيرند. چنانچه در آب ملات كاهگل كمي نمك طعام اضافه كنند، به علت خاصيت جذب و نگهداري رطوبت كه در نمك وجود دارد، ملات بيشتر خميري ميماند و بهتر جلو عبور آب را ميگيرد، به علاوه از آنجا كه نمك درجه انجماد آب را پايين ميآورد، در فصول سرد اين ملات ديرتر يخ ميزند، در ساختن كاهگل براي نما بايد از كاه نرم و ريز استفاده كرد. براي ساختن هر مترمكعب كاهگل، حدود 45 تا 50 كيلوگرم كاه لازم است. گل نيمچه كاه داراي كاه كمتري است و براي فرش كردن آجر روي بام در مناطق كم باران به مصرف ميرسد. گاهي اوقات به ملاتهاي گلي به منظور آببندي و دوام بيشتر، امولسيون قير اضافه ميكنند. افزودن ماسه به ملات گل، سبب كاهش جمعشدگي و در نتيجه كاهش تركخوردگي آن ميشود. افزودن كمي آهك يا سيمان نيز سبب اصلاح بعضي خاكها ميشود.
9-3-2 ملات گل آهك
دو اشكال عمده در ملات گل وجود دارد، يكي انقباض ناشي از خشك شدن و ترك خوردن و ديگري وارفتن ملات در آب و آبشستگي، افزودن آهك به خاك، اين دو اشكال را برطرف كرده و آن را تخفيف ميدهد. ملات گلآهك ملاتي است آبي و براي گرفتن نيازي به دي اكسيد كربن ندارد. سيليس و آلومين خاك رس در صورت وجود آب با آهك تركيب شده و سيليكات و آلومينات كلسيم به وجود ميآيد كه در برابر آبشستگي و وا رفتن مقاوم هستند. از اين رو براي اينكه ملات گلآهك خوب به عمل آيد، بايد مرطوب بماند. ملات گلآهك نيز مانند ملات گل از قديم در نواحي روستايي و به ويژه در نقاط مرطوب به كار رفته است. اين ملات در بعضي جاها، ملات حرامزاده يا گل حرامزاده نام 9-3-3 ملات ساروج
پيش از اختراع سيمان، ملات ساروج را براي اندود و آببندي كردن آبانبارها و حوضها مصرف ميكردند، ولي امروزه مصرف آن بسيار كم شده و ملات سيمان جاي آن را گرفته است. ملاتهاي ساروج مصرفي در ايران به دو گونه تقسيم ميشوند: ساروج گرم و ساروج سرد.
9-3-3-1 ملات ساروج گرم
ساروجهاي گرم در واقع نوعي ملات آهك آبي هستند كه از پختن و آسياب كردن سنگهاي آهكي رسدار به دست ميآيند و اين نوع ملاتها در جنوب ايران در كناره شمالي خليج فارس به كار ميرفته و پس از گذشت سالها در ساختمانهاي دريايي پابرجا ماندهاند. مشهورترين ساروج از اين نوع متعلق به بندر خمير ميباشد.
9-3-3-2 ملات ساروج سرد
ماده چسباننده اين ملات از اختلاط آهك، خاكستر و آب حاصل ميشود، براي قوام و چسبندگي به آن خاك رس ميافزايند و ماسه بادي نيز در آن نقش پركنندگي و استخوانبندي دارد، براي جلوگيري از تركخوردگي به ساروج، لوئي (پنبه جگن) يا موي بز ميزدند. خاكستر داراي مقدار زيادي سيليس غير بلوري است كه به هنگام اختلاط با دوغاب آهك با آن تركيب شده و سيليكات كلسيم به وجود ميآيد، ولي اين عمل به كندي پيش ميرود و از اين جهت ملات ساروج، كندگير است.
ملات ساروج از اختلاط 10 پيمانه گرد آهك شفكته، 7 پيمانه خاكستر الك شده، يك پيمانه خاك رس، يك پيمانه ماسه بادي، 30 تا 50 كيلوگرم لوئي (براي هر مترمكعب ملات)، آب به قدر كافي و ورز دادن آنها به دست ميآيد[1].
يده ميشده است. اين ملات چون آبي است براي فرش كردن، آجركاري و سنگكاري مناسب ميباشد.
9-3-4 ملات گچ
ملات گچ خالص از پاشيدن گرد گچ در آب و به هم زدن آن به دست ميآيد. چنين ملاتي زودگير است و تنها براي كارهايي كه با سرعت انجام ميگيرد، مناسب ميباشد. براي اينكه بتوان با ملات گچ كار كرد، بايد زمان گيرش آن به تأخير افتد. افزودن خاك رس، خمير آهك و افزودنيهايي ديگر مانند سريشم نجاري آن را كندگير ميكنند.
ملات گچ خالص براي قشر مياني سفيدكاري و اتصال قطعات گچي مناسب، است همچنين در بعضي موارد براي اندودهاي زودگير مانند اندود آستر سقفهاي كاذب به كار ميرود.
در قشر رويه سفيدكاري، ملات گچ خالص به كار ميرود و براي اينكه فرصت كافي براي كار كردن با آن وجود داشته باشد، هنگام گرفتن آن را ورز ميدهند تا بلورهاي سوزني شكل گچ مهلتي براي در هم رفتن پيدا نكنند و ملات يكپارچه گچ درست نشود. چنين ملاتي را ملات گچ كشته مينامند.
گچ كشته در تماس با اجسام، سفيدي پس ميدهد و بسيار نرم است. وجود آهك نشكفته، آهك دو آتشه (سوخته)[1] و منيزي سوخته در ملاتهاي گچ، سبب ايجاد آلوئك در اندودهاي گچي ميشود.
ملات گچي مرمري در اندودكاري نقاط مرطوب و مكانهايي كه نياز به شستشو دارند، به مصرف ميرسد.
9-3-5 ملات گچ و خاك
افزودن خاك رسي به گچ به مقادير زياد آن را كندگير و ارزان ميكند، معمولاً نسبت خاك رس به گچ از 1 به 2 تا 1 به 1 تغيير ميكند كه ملات اخيرالذكر به ملات گچ نيم و نيم معروف بوده و متداولتر است.
مصرف ملات گچ در طاقزني و تيغهسازي و قشر آستر اندودكاريهاي داخل ساختمان است. براي ساختن آن مخلوط گچ و خاك را به آهستگي در آب پاشيده به هم ميزنند.
9-3-6 ملات گچ و ماسه
از اختلاط گچ با ماسه ريزدانه ملات گچ و ماسه ساخته ميشود كه ميتوان از آن به جاي ملات گچ و خاك براي زيرسازي اندودها در نقاطي كه ماسه بادي يا ساحلي يا رودخانهاي ريزدانه فراوان است، استفاده كرد. انواع ماسه ريزدانه و دانهبندي آنها در استاندارد 301 ايران آمده است، درشتترين دانه در ماسه براي اين نوع ملات، 2 ميليمتر ذكر گرديده است.
9-3-7 ملات گچ و پرليت
از پرليت منبسط و گچ، ملات سبكي ساخته ميشود كه جاذب صوتي مناسب و عايق حرارتي خوبي است. اندود پرليت و گچ از نفوذ آتش به اسكلت فولادي و بتن فولادي ساختمانها جلوگيري نموده و خطر گسترش آتش را كاهش ميدهد.
9-3-8 ملات گچ و آهك
ملات گچ براي مناطق خشك مناسب است و آن را نميتوان در نقاطي كه رطوبت نسبي هوا از 60% تجاوز ميكند، مصرف كرد. براي اين نواحي ملات گچ و آهك مناسبتر است. افزودن 3 پيمانه خمير آهك به يك پيمانه گچ يا دو قسمت وزني گرد آهك شكفته به يك قسمت گچ، آن را كندگير كرده و براي قشر رويي مناسب ميسازد. براي مناطق مرطوب، ملات گچ و آهك مذكور مناسبتر است، زيرا پس از مدتي كه از مصرف آن گذشت، آهك با گرفتن گاز كربن از هوا به سنگ آهك تبديل ميشود كه جسمي سخت و در برابر آب و بخار پايدار است.
9-3-9 ملات ماسه سيمان
ماده چسباننده اين ملات، سيمان پرتلند و ماده پركننده آن، ماسه است. اين ملات از نوع آبي و داراي مقاومت خوبي به ويژه در سنين اوليه است. ملات ماسه سيمان جمع ميشود و در سطوح بزرگ و بندكشيها تركهاي ريز (مويي) و درشت برميدارد. آب برف و باران بخصوص در موقع بوران[1] به داخل اندود سيماني و بندكشيها نفوذ كرده و حتي گاهي به داخل ساختمان سرايت ميكنند. براي زودگير كردن ملات سيماني هيچگاه نبايد به آن گچ افزوده شود، زيرا چنين ملات و اندودي پس از مدتي متلاشي ميشود. وجود خاك رس در ماسه ملات سبب ميشود كه دور دانههاي ماسه، دوغابي از خاك رس درست شود و سيمان نتواند به خوبي به آن بچسبد. وجود برخي مواد آلي در ملات، باعث ديرگير شدن آن ميشود. مواد سولفاتي موجود در ماسه، آب يا آجر مصرفي، باعث از هم گسيختگي ملات و كار آجري ميشود. به اين علت ميزان مواد مضر نظير خاك رس، مواد آلي و سولفاتها در ملات محدود شده است. در مواقعي كه خطر حمله سولفاتها مطرح است، بايد از سيمان ضد سولفات نوع 2 يا 5 يا سيمان پوزولاني استفاده شود. گاهي اوقات براي مقابله با حمله ضعيف سولفاتها و سرما، توصيه ميشود عيار سيمان در ملات بيشتر اختيار شود، ولي بايد در نظر داشت كه هنگام نشست نامتعادل، كارهاي پرسيمان تركهاي بزرگتري برميدارند، در حالي كه در ملاتهاي ضعيف تركها در تمام كار پخش شده و به صورت مويي ظاهر ميشوند. براي شمشهگيري ملاتهاي سيمان، هرگز نبايد از گچ استفاده كرد، زيرا اين دو ملات، به ويژه در صورت وجود رطوبت با يكديگر تركيب شده و متلاشي ميشوند.
[1] باران يا برف توأم با باد، بوران ناميده ميشود.
9-3-10 ملاتهاي ماسه سيمان آهك (باتارد)
ملاتهاي ماسه سيمان با نسبتهاي مختلفي از سيمان و آهك و ماسه ساخته ميشوند كه متداولترين آنها 6 : 1: 1 (يك حجم سيمان و يك حجم آهك و 6 حجم ماسه) و آب به مقدار كافي ميباشد. حجم ماده پركننده ملات، بايد حدود تا 3 برابر ماده چسباننده باشد و نميتواند از اين حدود تجاوز كند، در صورت كمتر شدن، جمعشدگي و به دنبال آن تركخوردگي اتفاق ميافتد و در صورت بيشتر شدن، كارآيي[1] ملات كم ميشود. از سوي ديگر مقاومت ملاتهاي سيماني بيش از مقاديري است كه در كار بنايي لازم است. لذا براي اينكه با مصرف سيمان كمتر، كارآيي ملات كاهش نيابد، ميتوان مقداري آهك جانشين سيمان نمود.
آهك علاوه بر تأمين كارآيي ملات سبب ميشود كه:
الف: نفوذپذيري آب در ملات و اندود كم شود.
ب: خميري بودن[2] ملات بيشتر شده و از تركخوردگي آن جلوگيري شود.
پ: با خاك موجود در ماسه ملات تركيب شده و از اثر بد آن در ملات جلوگيري كند.
ت: در مصرف سيمان صرفهجويي شود.
ث: قابليت نگهداري آب ملات افزايش يافته و ملات كارپذيرتر شود.
ج: ظرفيت حمل ماسه در ملات افزايش يابد.
ملاتهاي ماسه، سيمان، آهك در ايران به باتارد[3] مشهور هستند كه لفظي فرانسوي است. علاوه بر ملات باتارد 6 :1:1 (نسبتهاي حجمي سيمان به آهك به ماسه) از ملاتهاي 1:2:9 و 1:3:12 نيز ميتوان در كارهاي كم اهميتتر استفاده كرد، ولي در هر حال نسبت جمع مواد چسباننده به ماده پركننده نبايد از كمتر باشد. هرچه مقدار آهك در ملات باتارد زيادتر شود، قابليت آبنگهداري و كارآيي ملات افزايش مييابد، ولي در مقابل، مقاومت فشاري آن كاهش پيدا ميكند. بسته به اينكه كدام يك از اين دو ويژگي ملات براي طراح حائز اهميت بيشتري باشد، ملات مورد نظر انتخاب ميشود. به اين ترتيب ملاحظه ميگردد كه نبايد تصور كنيم هرچه ملات قويتر باشد، بهتر است.
9-3-11 ملات سيمان بنايي
سيمان بنايي محصولي است كه در كشورهاي صنعتي به مقدار زياد توليد شده و در كارهاي بنايي كه مقاومت زياد مورد نظر نيست، مصرف ميشود. سيمان بنايي از اختلاط سيمان پرتلند معمولي با جسم پركننده بياثري[1] (از نظر شيميايي) مانند گرد سنگ آهك و مواد افزودني حبابساز، مرطوب كننده و دافع آب به دست ميآيد. حداقل درصد سيمان پرتلند در كشورهاي مختلف متفاوت است، در كشور سوئد اين نسبت (40%) و در ايالات متحده و كانادا (50%) و در بريتانيا (75%) ميباشد. منظور اصلي از مصرف سيمان بنايي، دستيابي به خاصيت خميري بهتر، كارآيي و آبنگهداري بيشتر و كاهش جمعشدگي ملات است. اختلاط اين نوع ملات در كارهاي بزرگ، بهتر و سادهتر انجام ميشود. بعضي سيمانهاي بنايي آميختهاي از سيمان پرتلند، آهك مرده و مواد مضاف هستند. در ملات سيماني نيز ميتوان به جاي آهك، سيمان بنايي افزود.
9-3-12 ملاتهاي سيمان ـ پوزولاني[1] و آهك ـ پوزولاني
اين قبيل ملاتها داراي سابقه ديرينه هستند، به طور كلي مواد پوزولاني به موادي گفته ميشود كه به تنهايي خاصيت چسبندگي ندارند، ولي با آهك و با وجود آب در درجه حرارتهاي عادي تركيب شده و نوعي سيمان توليد ميكنند. نام پوزولان از خاكستر آتشفشاني بسيار فعالي كه از ناحيهاي واقع در ايتاليا به نام پوزولي[2] استخراج ميگرديد، گرفته شده است. به جاي سيمان پرتلند ميتوان از سيمانهايي كه از آسياب كردن مواد پوزولاني و اختلاط با سيمان پرتلند يا آهك شكفته ساخته ميشوند، استفاده كرد. اين ملاتها در برابر حمله مواد شيميايي بخصوص سولفاتها پايدار هستند. مواد پوزولاني يا طبيعي هستند مانند پوكه سنگها و كف سنگهاي آتشفشاني و خاك دياتومه، يا مصنوعي مانند سرباره كوره آهنگدازي و گرد آجر، نمونهاي از اين ملاتها از مخلوط كردن گرد آجر و آهك در كشورهاي شرقي، ساخته و مصرف ميشده است كه در ايران به نام سرخي و در هندوستان به اسم سوركي[3] و در مصر به نام حمرا[4] نامگذاري شده است. بعضي مواد پوزولاني در درجه حرارتهاي عادي فعال نيستند، ولي در اثر گرم كردن تا دمايي معين، فعال و براي تركيب با آهك و سيمان آماده ميشوند.
ملاتهاي سيمان ـ پوزولاني و آهك ـ پوزولاني، ديرگير بوده و داراي مقاومت چندان زيادي نيستند ولي براي مصرف در نقاطي كه احتمال حمله سولفاتها موجود باشد، مناسبند.
ملات ماسه آهك
ماده پركننده اين ملات، ماسه و ماده چسباننده آن، آهك است. ملات ماسه آهك ملاتي است هوايي و براي گرفتن و سفت و سخت شدن به دي اكسيد كربن موجود در هوا نياز دارد. اين ملات براي مصرف لاي جرز مناسب نيست، زيرا دي اكسيد كربن لازم نميتواند به داخل آن نفوذ كند و فقط سطح رويي آن كربناتي ميشود، از اين رو ملات براي اندود سطوح مناسب است. اين ملات براي گرفتن و سخت شدن بايد مرطوب بماند، زيرا در غياب آب عمل كربناتي شدن انجام نميشود، از اين رو ملاتهاي آهكي را بايد در مكانهاي مرطوب به كار برد و تا پايان مدت عمل آمدن نمناك نگاه داشت. چنانچه ملات ماسه آهك قدري خاك داشته باشد (اصطلاحاً ماسه كفي)، بهتر است، زيرا از تركيب خاك ماسه با آهك، همان طور كه در ملات گل آهك گفته شد، تركيبهايي ايجاد ميشود كه گاز كربن هوا در آنها دخالتي نداشته و به گرفتن ملات به صورت آبي كمك ميكند. وجود آهك نشكفته، آهك دو آتشه (سوخته) و منيزي سوخته در ملات، سبب شكفتن بعدي آنها و ايجاد آلوئك در ملاتهاي آهكي و باتارد ميشود. مشخصات و دانهبندي ماسه براي ملات سيماني در استاندارد 299 ايران درج شده است.
9-3-14 ملاتهاي قيري
ملات قير از 5000 سال قبل، در ساختمانهايي نظير برج بابل به كار رفته است. امروزه ملات ماسه آسفالت را براي قشر رويه پيادهروسازيها، پوشش محافظ قشر نمبندي بامها، پر كردن درز قطعات بتني كف پاركينگها و پيادهروها و مانند اينها مصرف ميكنند.
9-4 كاربرد و اجرا
ساختن و مصرف ملاتها
ساختن ملاتها، با وسايل دستي مانند بيل، كمچه و ماله و حتي دست در روي زمين يا داخل ظروف ملات سازي آهني (اسلامبولي) يا پلاستيكي و روي تخته ملات به مقادير كم صورت ميگيرد، همچنين ممكن است در ساختن ملات از وسايل مكانيكي استفاده كرد. زمان اختلاط ملات، حداقل 3 دقيقه و حداكثر 10 دقيقه خواهد بود. بهترين روش اندازهگيري مواد، توزين آنها است، ولي اين كار در كارگاه عملاً با اشكالاتي مواجه ميشود، استفاده از بيل و كمچه براي پيمانه كردن صحيح نيست و بايد حتماً از پيمانهاي با حجم معين استفاده گردد. در پيمانه كردن ماسه، بايد به مسئله تغيير حجم ناشي از رطوبت توجه شود.
بايد مراقبت كرد كه بنّاها و كارگران براي لوزدار كردن ملاتهاي سيماني، از افزودن خاك به ملات خودداري كنند. پخش ملات بنايي اكثراً با ماله صورت ميگيرد. همچنين از ماله براي صاف كردن اندودهاي داخلي و نماسازيها استفاده ميشود كه ممكن است اين مالهها به صورت آهن يا تخته ماله باشند. انواع وسايل (مانند كمچه، جارو و برس) براي پاشيدن برخي ملاتها در اندود نما وجود دارد. همچنين براي نقش دادن به نما در حالت تر، از وسايلي مانند ابر (اسفنج) استفاده ميشود، گاهي اوقات براي نقشدار كردن ملاتهاي سخت شده از انواع وسايل خراشنده و ساينده دستي و ماشيني بهرهگيري ميشود. بندكشي با كاردك و كمچه مخصوص، انجام و مصالح اضافي آن پاك ميگردد.
9-4-2 انتخاب ملات براي كار در هواي سرد
در هواي سرد ميتوان از ملاتهاي ماسه سيمان و باتارد استفاده كرد. ملات ماسه سيمان با نسبت 3 :1 و باتارد با نسبت 6 :1:1 مناسب است. براي جلوگيري از يخ زدن بهتر است از كلرور كلسيم يا مواد حاوي آن استفاده نشود، زيرا وجود كلرور كلسيم باعث زنگزدگي قطعات فلزي كار گذارده شده و شورهزدگي آجركاري ميشود. يكي از بهترين راههاي مواجهه با يخزدگي، افزودن مواد حبابساز هوا به ملات است كه در اين صورت ميتوان بدون واهمه از كاهش كارآيي از مقدار سيمان ملات كاست، در اين حالت نسبت سيمان به ماسه 5 :1 تا 6 :1 خواهد بود. وجود حبابهاي هوا در ملات، صدمات ناشي از افزايش حجم آب ملات در موقع يخ زدن را به حداقل ممكن كاهش ميدهد. در هواي سرد گرفتن ملات كند ميشود، در دماي 0 تا 5 درجه سلسيوس، مدت گرفتن 2 برابر و از 5 تا 10 درجه، 5/1 برابر ميشود
9-4-3 انتخاب ملات براي كار در هواي گرم
آب ملات به محض تماس با مصالح بنايي جذب و كشيده ميشود، روند جذب آب بسته به نوع مصالح بنايي متغير است. از دست رفتن مقدار زيادي آب به ويژه در طول تابستان گرم و خشك، ممكن است قابليت كاربرد ملات را كاهش دهد، به حدي كه ملات قادر به تأمين الصاق كامل با رديف بعدي مصالح نباشد. در طرح اختلاط ملات، بايد كارآيي و آبنگهداري ملات متناسب با جذب آب مصالح بنايي و اوضاع جوي مورد توجه قرار گيرد. در بعضي موارد ممكن است استفاده از مواد افزودني نگهدارنده آب و كندگير كننده و ضد تبخير توصيه شود كه در اين صورت مصرف اين مواد بايد با احتياط صورت گيرد
9-5 ويژگي ملاتها، استانداردهاي مربوط و آزمايش آنها
9-6 انطباق با مشخصات و استانداردها
ملاتهاي مورد مصرف در هر پروژه، بايد از نظر ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي و مكانيكي و مشخصههاي ظاهري با آنچه در نقشهها، مشخصات فني خصوصي، دستور كارها و ديگر مدارك پيمان ذكر شده است، منطبق باشد. نوع ملات در هر قسمت از پروژه و در هر بخش از ساختمان، بايد قبلاً به تصويب دستگاه نظارت برسد. ويژگيهاي فيزيكي، شيميايي و مكانيكي ملاتها و روشهاي آزمايش آنها بايد مطابق استانداردهاي ايراني زير باشد.
ـ استاندارد شماره 706 ”ملاتهاي بنايي“
ـ استاندارد شماره 1-20: ”تهيه و به كار بردن ملاتهاي بنايي ـ بخش اول ملاتهاي ماسه سيمان و باتارد“
ـ استانداردهاي مربوط به مواد چسباننده و سنگدانهها و آب و مواد افزودني، آن طور كه در بندهاي 9-2-1 و 9-2-2 و 9-2-3 شرح داده شده است.
ـ هر استاندارد ايراني ديگري كه تا زمان انعقاد پيمان درباره ملاتها، تدوين يا تجديدنظر شود.
تا زماني كه استاندارد ايراني در برخي موارد تدوين نشده باشد، در درجه اول استانداردهاي ”سازمان بينالمللي استاندارد ISO “ معتبر خواهد بود و در صورت نبودن استاندارد مزبور به ترتيب استانداردهاي آمريكايي ASTM ، بريتانيايي BS ، آلماني DIN و روسي GOST ملاك عمل قرار خواهد گرفت.
9-7 حمل و نقل و نگهداري ملاتها و مواد اوليه آنها
حمل و نقل و نگهداري مواد اوليه ملاتها در بندهاي 2-7-5 ، 2-8-5 ، 2-9-5 ، 2-11-4 ، 2-2-5 ،2-13-4 و 2-15-5 مورد بحث قرار گرفتهاند.
آنچه كه بايد مؤكداً يادآور شد، دقت در عدم اختلاط مواد ناسازگار با يكديگر در حين حمل و نقل و بارگيري و باراندازي و انبارداري (مانند گچ و سيمان) است كه بايد حتماً رعايت گردد.
در مورد حمل و نقل ملاتها پس از ساخت، بايد دقت شود مدت زمان حمل و مصرف از حداقل زمان گيرش ماده چسباننده تجاوز نكند و برخي از ملاتها كه مصرف آنها مجاز است از گزند يخ، برف، باد، باران، آفتاب و ساير عوامل جوي حفظ شوند. محافظت موقت با ورقههاي پليتن[1] امكانپذير است، براي مدتهاي طولانيتر ميتوان از مكانهاي سرپوشيده براي حفظ ملاتها استفاده كرد.
[1] يا پلياتيلن كه در بازار به نام نايلون يا پلاستيك ميشناسند.
منبع: مشخصات فنی عمومی ساختمان
برچسب های مهم
- چکیده
یکی از مسائل مهم در ساخت و سازههای شهری، ایجاد پایداری مناسب در هنگام تخریب،گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان است. عدم رعایت مسائل فنی و ایمنی درتخریب، گودبرداری و ساخت سازههای نگهبان باعث تخریب برخی ساختمانهای مجاور گودبرداری در ساخت و سازهای شهری شدهاست. یکی از متداولترین انواع سازههای نگهبان، "دیوارهای توکار" است. در این نوع سازهی نگهبان نیروی فعال خاک به یک دیوار نازک منتقل میگردد و دیوار از طریق ستونهایی که در فواصل معینی در آن قرار دارد، نیروها را به مهاربند، دستک و پشتبند منتقل میکند. تکیهگاه مهاربند که در خاک قرار دارد به کمک نیروهای رانش مقاوم خاک، در برابر نیروهای مهاربند و در نتیجه نیروهای فعال خاک وارد بر دیوارهی مقابله مینماید. معمولاً دیوارها از جنس بتن مسلح، صفحههای فلزی یا الوارمیباشند. آنچه که دراین مقاله بدان میپردازیم، پیشنهاد برخی دستورالعملهای فنی و ایمنی لازم در اجرای دیوارهای متداول بتنی با پشت بندهای خرپایی است که برای حفاظت گودهای ایجاد شده درمجاورت ساختمانهای قدیمیفاقد عناصرمناسب مقاوم دربرابر نیروهای ثقلی و جانبی اجرا میگردد. دراین مقاله عناصری که باید در سازهی نگهبان طرح شوند و همچنین مسائل ایمنی که لازم است در هنگام طراحی پیشبینی گردد و نیز دستورالعملهای قبل، در حین و بعد از گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان، پیشنهاد و اشکالات عمده و مشترکی که عامل ایجاد تخریب ساختمانهای مجاور گودبرداری بوده طرح و بررسی شدهاست.
2- کلیات
برای پایدار نمودن دیوارهی گودبرداریها در مناطق شهری از انواع عناصر ساختمانی که ازترکیب خاک و سنگ تشکیل یافتهاند، دیوارها و سیستمهای نگهبان ساخته میشود که اصطلاحاً "سازهی نگهبان" نامیده میشود. در تخریب، گودبرداریو اجرای سازههای نگهبان، یکی از مهمترین نکات لازم حفظ ایمنی کارگاه است. در آیین نامهها و مقررات ملی ساختمان[1و2]، دستورالعملهای ایمنی به صورت مطلوب و شفاف جهت تخریب، گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان نیامده و نیاز به تهیه و تدوین آیین نامههای مناسب برای این منظور بخوبی احساس میشود. به دلیل عدم تطابق شرایط شهرسازی و تکنولوژی ساخت کشورهای دیگر با شرایط موجود در کشورمان، آیین نامههای ایمنی این کشورها نیز، بخوبی نمیتواند دستورالعملهای ایمنی لازم را در اینگونه عملیات پوشش دهد.
سازههای نگهبان مشتمل بر سه نوع هستند که "دیوارهای نگهبان وزنی"، "دیوارهای توکار" و "سازههای نگهبان ترکیبی" نامیده میشوند. در این مقاله دستورالعملهای پیشنهادی برای حفظ ایمنی کارگاه درتخریب، گودبرداری و اجرایی سازههای نگهبان با عناصر دیوار توکار و پشت بند خرپای فلزی طرح شده، که در بخشهای بعد به آن میپردازیم.
3- سازههای نگهبان با عناصر "دیوار توکار" و پشت بند خرپای فلزی
این سازه متشکل از یک دیوار بتن مسلح است که در فواصل مشخصی در درون آن یک ستون فلزی یا بتنی قراردارد و شبکهی آرماتورهای دیوار بتن مسلح به نحو مطلوبی در درون ستونهای بتنی مهار و یا به ستون فلزی جوش شده است. ستونها در فواصل قائم مناسب بوسیلهی تیرهای بتنی یا فلزی بههم متصل شدهاند. دیوار به وسیلهی پشت بند خرپایی درداخل خاک مهارشده و نیروهای فعال خاک وارد برسازهی نگهبان توسط نیروی رانش مقاوم خاک، تحمل میشود. پشت بندهای خرپایی در فواصل قائم مناسب توسط عناصر افقی و ضربدری به یکدیگر متصل میگردند تا از حرکت جانبی یا کمانش صفحهای آنها جلوگیری به عمل آید.
شکل(1) سازهی نگهبان و عناصر سازهای آن |
1- شمع زیر ستون، 2- شمع تأمین کننده رانش مقاوم خاک، 3- ستون خرپای پشت بند، 4- خرپای سازهی نگهبان، 5- چاه آب یا فاضلاب ساختمان مجاور، 6- دیوار توکار، |
7- دیوار مقاوم کننده ساختمان مجاور، 8- دیوار مرزی ساختمان مجاور، 9- شمعهای انتقال نیروی سقف به کف، 10- عمق گودبرداری، 11-فاصله توقف گودبرداری، 12- عنصر ضربدری کاهش دهنده طول کمانش جانبی خرپا،
|
13- تکیه گاه تأمین کننده رانش مقاوم خاک، 14- عنصر کاهش دهندهی طول کمانش جانبی خرپا، 15- دیوارهی گودبرداری، 16- چاه تعبییه شده جهت نصب ستونهای پشت بند، 17- ساختمان مجاور
|
الف) پلان سازه نگهبان |
ب) نمای سازه نگهبان |
4- ساختمانهای مصالح بنایی فاقد عناصر مناسب مقاوم در برابر زلزله
منظور از ساختمانهای مصالح بنّایی در این مقاله، ساختمانهایی است که ازمصالح سنگی یا آجری با ملات ماسه سیمان یا ملات دیگری ساخته شده و فاقد کلافهای افقی و قائم بوده و مصالح آجر و ملات استفاده شده درآن دارای مشخصات فنی مناسب نبوده، بعضاً دارای سقف دیافراگم صلب یکپارچه نیز نیست. علاوه برآن به دلیل قدمت زیاد، مصالح استفاده شده در آن دچار پوسیدگی، فرسایش و هوازدگی شدهاست. معمولاً اینگونه ساختمانها دارای دیوارنسبی[3] مناسبی نبوده و ازشالوده منسجم وکافی نیز بهرمند نیستند. دراینگونه ساختمانها سیستم فاضلاب بصورت چاه جذبی بوده و به صورت یک یا دو طبقه ساخته شدهاند. دربرخی موارد بخشی از دیوارهای مرزی این ساختمانها با ساختمانهای ساختگاه پروژه مشترک بوده و یا دارای ضخامت کم و یا بازشوهای بزرگ میباشد.
5- مسائل ایمنی کارگاه قبل از گودبرداری
قبل از هرگونه گودبرداری مسائل ایمنی مربوط به تخریب یا گودبرداری ساختگاه پروژه و ساختمانهای مجاور باید در زمان طراحی و اجرا به شرح مندرج دربند 5-1 و 5-5 مد نظر قرارگیرد.
5-1- تأمین مسائل ایمنی درطرح سازهی نگهبان
رعایت مسائل ایمنی در طراحی سازهی نگهبان شامل در نظر گرفتن کلیهی شرایط موجود، اعم از شرایط هندسی، بارگذاری و ژئوتکنیکی است. در تحلیل و طراحی سازههای نگهبان کلیه مفاد مطرح در آییننامههای بارگذاری و طراحی سازهی نگهبان [2و4] باید رعایت گردد. یک طرح مناسب دارای مرحلهبندی ترتیب انجام عملیات تخریب،گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان است و توسط مهندس محاسب ذیصلاح که دارای تخصص ژئوتکنیک است انجام میپذیرد. در بندهای ذیل این موارد به صورت مجزا پیشنهاد شده که درطراحی سازهی نگهبان لازم است درنظرگرفته شود.
5-1-1- طراحی جهت جلوگیری از فقدان پایداری کلی،
5-1-2- طراحی در برابر گسیختگی یکی از عناصر سازهای مانند، دیوار، ستون، تیر، مهارت پشت بند، اعضای افقی کاهش دهندهی طول کمانش جانبی پشتبندها، شالودهی تأمینکنندهی نیروهای رانش مقاوم و شالودهی ستونها. این طرح باید دربرگیرندهی تهیهی نقشهی کلیهی عناصر سازهی نگهبان، تیپهای مختلف عناصر و اتصالات و مرحلهبندی اجرای آن و تعیین پیشساخته یا درجا بودن آن باشد. حتیالمقدور قسمت عمدهی عناصر بصورت پیش ساختهی طراحی شود تا کمترین عملیات اجرایی درمحل نصب صورت پذیرد،
5-1-3- طراحی و ارائهی نقشههای اجرایی مرحلهبندی شده تخریب، گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان،
5-1-4- طراحی دربرابر گسیختگی توأم درزمین و عناصر سازهای،
5-1-5- طراحی برای جلوگیری از حرکات سازهی نگهبان که ممکن است موجب فروریختن یا ایجاد تغییرات در شکل ظاهری یا تضعیف عملکرد سازهای یا تأسیساتی ساختمان مجاور گردد،
5-1-6- طراحی برای مقابله با نشست غیرقابل قبول از پشت یا زیر دیوار،
5-1-7- طراحی برای جلوگیری از تغییر غیرقابل درجریان آبهای زیرزمینی،
5-1-8- طراحی درمقابل گسیختگی براثرچرخش یا استفادهی دیوار یا بخشهایی ازآن،
5-1-9- طراحی برای مقابله با گسیختگی براثرعدم تعادل عمودی دیوار و نشستهای ستونها، یا حرکت تکیهگاههای ایجاد کنندهی نیروی رانش مقاوم خاک،
5-1-10- طراحی و ارائهی نقشههای اجرایی مرحلهبندی شدهی تخریب، گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان.
5-2- طراحی برای مقابله با مشکلات سازهای موجود در ساختمان مجاور
برای ساختمان مجاور حتیالمقدور موارد ذیل طراحی و اجرا گردد.
5-2-1- طراحی برای مقاومسازی دیوارهای مجاور گودبرداری، ایجاد دیوارکمکی جدید درسمت داخل ساختمان مجاور ویا درسمت بیرون آن و بصورت بخشی از سازهی نگهبان با ارتفاع مورد نیاز ازتراز زمین طبیعی،
5-2-2- طراحی برای مقابله با تمرکز تنشهای ناشی از بارسقف وارد بر دیوار مجاور گودبرداری، ازطریق طراحی شمع در زیر سقفها، به تعداد مورد نیاز و انتقال نیروی آن به کف زمین که ضروری است برای همة طبقات ساختمان مجاور انجام شود،
5-2-3- طراحی برای ایجاد یکپارچگی مورد نیاز درسقف و دیوار ساختمان مجاور درمحدودة نزدیک گودبرداری که وسعت آن با توجه به عمق گودبرداری تعیین میگردد. این موضوع در شرایطی که سقفهای مجاور گودبرداری دارای ابعاد بزرگتری هستند ضرورت بیشتری دارد.
5-2-4- طراحی درجهت جلوگیری از افزایش رطوبت موضعی در فواصل نزدیک مرز دیوارهی گودبرداری و انتقال آن به فواصل دورتر از آن، ازطریق جلوگیری تجمع رواناب ریزشهای جوی، آبیاری باغچه و فضای سبز، ریزش آب و فاضلاب به درون چاههای مجاور گودبرداری و نشت سیستمهای انتقال آب و فاضلاب،
5-2-5- طراحی دربرابرتأثیر سربارسازههای مجاور، مصالح دپوشده، ماشین آلات، وسایل درحال تردد یا پارک شده
5-2-7- طراحی دربرابر فشارآب هیدرواستاتیکی آب زیرزمینی و فشار آب حفرهای چاههای فاضلاب موجود، نفوذ روانآب ریزشهای جوی، آبیاری باغچه و فضای سبز و ... که امکان انتقال آن به فواصل مناسب دورتر مرز گودبرداری نبوده است و تأثیرموضعی وکلی آن برروی عناصر مختلف سازهی نگهبان.
5-2-8- طراحی در برابر اثر پدیدههای خاص ژئوتکنیکی مجاور گودبرداری از قبیل وجود گودالهای قدیمی، خاکهای دستریز، چاههای قنوات و ...
8-2-6- طراحی در برابر پدیدهی یخبندان و ذوب یخ خاکهای دیوارهی گودبرداری، خصوصاً در هنگام بارش برف و چند روز پس از آن که برفها آب میشوند.
5-3- مسائل ایمنی مهم در طرح مرحلهبندی گودبرداری
برای خاکبرداری لازم است طرح مرحلهبندی مناسب با در نظر گرفتن کلیهی مسائل ایمنی کار تهیه و به مورد اجرا گذاشته شود. یک طرح خوب باید به صورتی باشد که ایمنی کارگاه در هیچ مرحلهای تهدید نگردد. مراحل اجرای یک سازهی نگهبان و برخی مسائل ایمنی مهم آن به صورت ذیل پیشنهاد میگردد.
مرحلهی 1- پرکردن کلیهی چاههای فاضلاب مجاور گودبرداری درداخل ساختگاه با بتن مگر
مرحلهی 2- حفرچاههای اطراف زمین به منظور اجرای شمع: ایمنی کارگران در برابر ازسقوط اشیاء و افراد به داخل چاه، در برابرتخریب دیوارهی چاه درحین حفاری و بعد از آن، خصوصاً درمواقع افزایش رطوبت دیوارهی چاه و حفاری درتراز زیرآب زیرزمینی
مرحلهی 3- نصب ستون های پیش ساخته یا درجا دردرون چاهها: ایمنی حمل، جابجایی و نصب.
مرحلهی 4- بتن ریزی پی ستون دردرون چاه: مسائل ایمنی مرحلهی 2.
مرحلهی 5- پرکردن داخل چاهها برای ستونهای پیش ساخته: مسائل ایمنی مرحلهی 2.
مرحلهی 6- مقاوم سازی دیوار مرزی یا اجرای دیوار مناسب پشت ساختمان مجاور، در تراز زمین طبیعی (این دیوار جهت جلوگیری از دوران دیوار مجاور ساخته میشود و برروی تیرها یا شناژهای متصل به ستونها اجرا و به عنوان بخشی ازسازهی نگهبان تلقی میگردد). ایمنی افراد در سقوط اجسام در موقع دیوارچینی.
مرحلهی 7- خاکبرداری بوسیلهی ماشینآلات تا فاصلهی توقف گودبرداری. ایمنی افراد در برابر خطر حفاری با شیب نامناسب دیواره، دربرابر خطر خاکبرداری محل چاهها ی موجود در ساختگاه، خطر سقوط افراد، اشیاء به داخل گود، خطر عدم رعایت فاصلهی توقف مناسب، خطر وجود چاه فاضلاب درفاصلهی توقف.
مرحلهی 8- پی کنی و اجرای تکیهگاه پشتبند در تراز کف گود برای ایجاد رانش مقاوم خاک: ایمنی کارگران در برابر خطر تخریب دیوارهی گود.
مرحلهی 9- نصب عضو مورب پشت بند: مسائل ایمنی مرحلهی 3.
مرحلهی 10 – خاکبرداری فاصلهی توقف به روش دستی تا عمق مطلوب (حدود 5/1 متر): ایمنی افراد در برابر خطر سقوط به داخل گود، خطر زه آب به داخل گود، خطر ناپایداری دیوارهی گود در اثر وجود چاه در فاصلهی توقف.
مرحلهی 11- نصب تیرهای افقی در تراز بالایی فاصلهی توقف و اجرای دیوار بتنی: مسائل ایمنی مرحلهی 3.
مرحلهی 12- آرماتوربندی، قالب بندی و بتن ریزی دیوار سازهی نگهبان: مسائل ایمنی مرحلهی 3.
مرحلهی 13- اجرای عناصر مورب و افقی درون صفحهای پشتبند: مسائل ایمنی مرحلهی 3.
مرحلهی 14- اجرای مراحل 10 تا 13تا زمان اتمام کامل گودبرداری و نصب عناصر سازهی پشتبند و دیوار توکار.
مرحلهی 15- نصب عناصر کاهنده طول کمانش جانبی خرپا
مرحلهی 16- آرماتوربندی، قالببندی و بتنریزی فونداسیون و ایجاد اتصال آن با پشتبند خرپایی.
مرحلهی 17- اجرای اسکلت سازه و سقف طبقه اول
مرحله 18- بریدن خرپای سازه نگهبان و ایجاد اتصال لازم بین آن و سقف سازه
مرحلهی 19- مراقبت از مسائل تهدید کنندهی پایداری دیواره و ساختمان مجاور در تمام طول مدت گودبرداری وبعد از آن.
5-4- مسائل ایمنی ساختگاه پروژه قبل از گودبرداری
قبل ازانجام گودبرداری باید موارد مختلفی را درساختگاه بررسی کرد که این بررسیها به شرح ذیل است:
5-4-1- قبل از تخریب ساختمان ساختگاه پروژه چگونگی اتصال ساختمانهای مجاور به ساختمان ساختگاه مورد بررسی قرارگرفته و دیوارهای مشترک مرزی، مکان و نحوهی اتصال دیوارهای مرزی به هم، تیرها یا سقفهای مشترک دو ساختمان مجاور، وجود بازشوها و نعل درگاهها و لولههای دودکش یا داکتهای تأسیساتی واقع دردیوارهای مرزی، نوع مصالح آجر و ملات، فرسودگی، وجود ترکها در دیوارساختمان مجاور، مورد شناسایی قرارگیرد.
5-4-2- با ساخت سقفهای ایمن با استفاده از داربستهای فلزی که بر روی آن به کمک توریهای مناسب پوشیده شده، قبل از تخریب ساختمان ساختگاه، ایمنی کافی را دربرابر سقوط احتمالی اجسام و مصالح برسقف، دیوار، حیاط و معابر مجاور ساختگاه ایجاد نمود.
5-4-3- قبل از انجام عملیات تخریب در ساختگاه پروژه، چاههای فاضلاب موجود درآن راشناسائی وآنها رابا مواد مناسب پر نمود. چنانچه عمق این چاهها بیش ازعمق گودبرداری ساختگاه باشد لازم است این چاهها با مصالح بتن کم مایه یا بتن غوطهای، حداقل تا 50 سانتیمتر بالاتر از تراز کف گودبرداری پرگردد و سپس روی آن با مواد مناسب دیگر تا سطح زمین پر شود. محل این چاهها باید درنقشههای نهایی سازهی نگهبان ترسیم و به عنوان بخشی از شرایط مسأله در طراحی شرایط ایمنی گودبرداری لحاظ گردد.
5-4-4- انتخاب روش تخریب باید با دقت انجام پذیرفته و عملیات تخریب ساختمان ساختگاه پروژه تحت نظارت مهندس ناظرانجام پذیرد. باید درانتخاب ابزارها و تجهیزات تخریب دقت لازم به عمل آید تا درهنگام تخریب برساختمان مجاور نیروهای دینامیکی و استاتیکی قائم یا جانبی وارد نگردد. خصوصاً لازم بذکراست دیوارهای هم مرز با ساختمان مجاور با روشها و ابزارهای بدون ضربه تخریب و برداشته شود.
5-4-5- قبل ازانجام عملیات تخریب در ساختگاه ضرروی است انشعابهای تأسیسات مکانیکی و برقی موجود درآن با کسب مجوز از مراجع ذیربط و با نظارت کارشناس فنی مربوطه قطع گردد.
5-4-6- عوامل فنی مسئول در پروژه خصوصاً مهندس مجری و مهندس ناظر نسبت به مراحل مختلف گودبرداری و چگونگی ساخت عناصر پیش ساخته و درجا کاملاً توجیه گردیده و هماهنگی لازم بین مهندسین مجری، ناظر و مهندس طراح برای مقابله با مسائل پیش بینی شده و پیش بینی نشده به عمل آید.
5-5- مسائل ایمنی ساختمانهای مجاور قبل ازگودبرداری
قبل از انجام گودبرداری باید موارد ذیل با ایجاد هماهنگی لازم با مالکین یا ساکنین ساختمانهای مجاور بررسی و انجام پذیرد.
5-5-1- هشدارهای کافی درخصوص خطرات ناشی ازتخریب به ساکنین ساختمانهای مجاور داده شود و تمهیدات لازم درخصوص عدم سکونت درفواصل نزدیک مرزگودبرداری را برایشان فراهم نمود. حتی المقدور مکان دیگری را برای سکونت ساکنین ساختمانهای مجاور پیش بینی و آنجا راخالی ازسکنه نمود. همچنین لوازم و وسایل ارزشمند و سنگین را تخلیه یا به قسمتهای دیگرساختمان که فاصلهی کافی ازمرز گودبرداری دارد منتقل گردد.
5-5-2-باکسب مجوز ازمراجع ذیربط تابلوهای هشداردهندهی لازم برای عدم عبور عابرین و عدم پارک یا عبور خودرو در اطراف محوطهی گودبرداری را درمکانهای مناسب نصب کرد. حصار کشی مناسب سبک وزن در اطراف دیوارهی گودبرداری در فواصل مناسب ایجاد شود و حتیالمقدور دیوارهای سنگین اطراف گود را قبل از گودبرداری تخریب کرد.
5-5-4- درساختمانهای مجاور بررسیهای لازم درخصوص احتمال نشست، ایجاد ترک، حرکت دیوارهای مرزی تغییرشکلها چارچوب درها و پنجرهها و یا ریزش سقف به عمل آید و در صورت نیاز دیوارهای جدید از سمت داخل ساختمان درکناردیوار مرزی، مقاومسازی دیوار از طریق اجرای دیوار بتن مسلح و پلاستر سیمانی، اجرای دیوار پرکننده در بازشوهای دیوار مرزی، بندکشی دیوارهای مرزی و نصب شمعهای مناسب بر زیرتیرهای سقف درمکانهای مناسب در داخل ساختمان مجاور به اجرا در آید.
5-5-4- قبل ازانجام گودبرداری باید حتیالمقدورکلیهی چاههای فاضلاب واقع درساختمانهای مجاور شناسایی گردد. چنانچه فاصلهی چاههای موجود از مرز گودبرداری کمترازعمق نهایی گودبرداری است و تراز آب چاهها بالاتر از تراز نهایی کف گودبرداری است، نسبت به تخلیهی چاه و جلوگیری از ریختن مجدد آب به درون آنها اقدام نمود. چاههای فاضلاب واقع دراین فاصله باید با مصالح مناسب پر و در فاصلهی دورتر چاههای جدید حفر و مسیر لولههای فاضلاب منتهی به چاههای پر شده مسدود و سیستم جدید انتقال فاضلاب اجرا و فاضلاب به چاههای جدید منتقل شود.
5-5-5- باغچههای ساختمان مجاور شناسایی و راهکار مناسب برای جلوگیری از آبیاری غرقابی آنها پیدا گردد.
5-5-6- کانالها، جداول، آبروها و تأسیسات انتقال آب و فاضلاب کنارمعابر مجاور گودبرداری شناسایی و چنانچه احتمال زه آب به درون دیوار گودبرداری وجودداری، با ایجاد عایق مناسب آببند گردند.
5-5-7- مسیر عبورکلیهی شریانهای حیاتی ازقبیل خط گاز، آب، برق فشارقوی یا ضعیف، تلفن، فیبر نوری و اینترنت و... و مسیرعبور آن درمعابر مجاور گودبرداری با استعلام ازمراجع ذیربط، شناسایی و چنانچه از مجاور مرز گودبرداری عبور مینمایند احتیاطهای ایمنی مضاعفی را پیشبینی نمود.
5-5-8- قبل ازهرگونه تخریب و گودبرداری، ساختمانهای مجاور را دربرابر خطرات مالی و جانی و مسئولیت مدنی و شخص ثالث و. . . بیمه نمود.
6- مسائل ایمنی کارگاه درحین گودبرداری
در هنگام گودبرداری باید موارد ایمنی ذیل به مورد اجرا در آید:
6-1- تخریب وگودبرداری تحت نظارت مهندس ناظر یا دستگاه نظارت، توسط مهندس مجری ذیصلاح صورت پذیرد.
6-2- بطور روزانه آمارکارگران کارگاه به صورت دقیق با کلیهی مشخصات سجلی، آدرس و تلفن تماس دردفاتر مخصوص ثبت گردد.
6-3- درهمهی حال شخصی جهت بررسی وضعیت ایمنی موجود و مراقبت دائم از دیوارهی گودبرداری و اعلام هشدار به کارگران جهت فرار از خطر، پناه گرفتن و یا هرگونه عکسالعمل مورد نیاز گمارده شود. حتی المقدور درکارگاه سیستم آژیر مناسبی جهت اعلام خطر و هشدار به کارگران و ساکنین ساختمانهای مجاور نصب گردد.
6-4- گودبرداری به صورت مرحلهای به شکلی که درنقشههای اجرایی آمده با استفاده از ماشینآلات یا روش دستی انجام پذیرد. هیچگاه خاکهای محل گودبرداری به یکباره و با استفاده از ماشینآلات برداشته نشود. جهت گودبرداری میتوان طبق شکل(1) ابتدا قسمتی از خاک تا فاصلهی توقف مناسب به وسیلهی ماشینآلات و سپس خاکهای فاصلهی توقف گودبرداری به روش دستی برداشته شود. دراینگونه موارد قبل از گودبرداری با ماشین آلات چاهها یا گودالهای احتمالی یا خاک دستریز موجود در ناحیهی توقف گودبرداری باید به خوبی شناسایی و به وسیلهی بتن مگر پر شود. وجود چاه فاضلاب درفاصلهی توقف گودبرای یکی از عوامل فوق العاده خطرناک درریزش دیوارهی گود و آسیب رساندن به ساختمان مجاور میباشد. عرض فاصلهی توقف و شیب دیوارهی آن به عوامل متعددی از قبیل نوع خاک ساختگاه، عمقگودبرداری، سطح آب زیرزمینی، نوع و تعداد طبقات ساختمان مجاور و وضعیت دیوار مرزی و وجود یا عدم وجود شناژهای افقی و قائم در آن و مدت زمان عملیات گودبرداری و اجرای سازهی نگهبان بستگی دارد. درهرحال فاصلهی توقف گودبرداری نباید کمتراز یک سوم عمق گودبرداری و شیب دیوارهی آن نباید بیشتر از چهار به یک اختیار گردد.
6-5- درحین گودبرداری باید روشهای مرحلهای طراحی شده عیناً اجرا گردد درهیچ مرحلهای ازگودبرداری و اجرای سازهی نگهبان نباید دیوارهی گودبرداری برای مدت زمان طولانی رها گردد و سرعت پیدرپی مراحل انجام کار باید حفظ گردد.
6-6- درهنگام گودبرداری و نصب سازه و پس از آن باید بطور مداوم ساختمانهای مجاور و معابر اطراف مورد بازرسی قرارگیرد. ایجاد ترک یا افزایش ابعاد آن در دیواره، سقف و کف ساختمانهای مجاور و معابر اطراف و تحت فشار قرارگرفتن یا رهایی از پیشفشارهای دربها و چهارچوبها، شکستن یا ترک برداشتن شیشهها، نشست یا تورم خاک، موزاییک یا کفپوش روی زمین، دیوار یا سقف، ایجاد صداهای شکستگی عناصر سازهای و غیرسازهای ساختمان مجاور گودبرداری ممکن است به دلیل حرکت زمین باشد. درچنین مواردی باید مسأله به فوریت مورد بررسی قرارگیرد. ضعف عناصری از سازهی نگهبان که میتواند در بروز این مسأله مؤثر باشد را شناسایی و نسبت به تقویت سازهی نگهبان ازطریق تقویت آن عناصر یا اضافه نمودن عناصرجدید اقدام نمود.
6-7- چنانچه رنگ خاک بخشی از دیوارهی گودبرداری تیرهتراز رنگ بقیهی خاک ساختگاه باشد، میتواند نشان دهندهی وجود حفرهها یا چاههای فاضلاب درحوالی مرز گودبرداری باشد و احتمال ایجاد عدم پایداری درآن نواحی بیشتر خواهد بود. لذا بسته به نوع پدیدهی مشاهده شده باید راهکارهای پایدارسازی تکمیلی برای آن ناحیه درنظر گرفت.
6-8- چنانچه درطول مدت زمان گودبرداری یا پس از آن درصد رطوبت قسمتی از دیوارهی گود افزایش یابد یا آب از بخشی از دیوار به داخل گود زه نماید، نشان دهندهی وجود منبعی است که عامل ایجاد این رطوبت بوده است. احتمالاً وجود چاههای جذبی، نشت آب از شبکهی آب یا فاضلاب، وجود باغچههای درحال آبیاری، یا عبور آبهای زیرزمینی از میان لایههای درشتدانه بوده به نحوی به منبع آب مرتبط است. دراین صورت احتمال کاهش پایداری دیوارهی گود زیاد است و باید راهکارهای مناسب درحذف منبع ایجاد رطوبت به کاررود و افزایش فوری ظرفیت سازهی نگهبان بطور موضعی درهمان ناحیه در دستورکار قرارگیرد.
6-9- چنانچه درهنگام نصب سازهی نگهبان یا پس از آن یکی ازعناصر سازهای مانند یک دیوار، مهارت پشت بند، تیر، ستون، شالودهی ستونها یا شالودهی تأمین کنندهی نیروهای فشارمقاوم و یا عناصرافقی کاهش دهندة طول کمانش جانبی پشت بندها به حالت حدی، کمانش یا گسیختگی خود برسد، نشان دهندهی اعمال نیروهای بیش از ظرفیت سازهی نگهبان است، دراین موارد باید سریعاً مسأله را بررسی و تقویت سازهی نگهبان به مورد اجرا قرارگیرد.
6-10- هنگامیکه گودبرداری و ساخت سازهی نگهبان در تراز زیرسطح آب زیرزمینی مدنظر است باید روشهای گودبرداری و ساخت سازهی نگهبان را متناسب با وضعیت و با درنظرگرفتن روشهای زهکشی و پایین انداختن تراز آب، شمع کوبی، سپرکوبی و. . . اقدام نمود. حتیالمقدور باید از روشهای اجرای دیواردرجا درچنین مواردی صرف نظر نمود. دراینگونه موارد سریعاً افراد ساکن درساختمانها باید ساختمان را تخلیه و دراولین فرصت با درنظرگرفتن کلیهی جوانب احتیاط لوازم ارزشمند و اثاثیهی سنگین از نقاط نزدیک به مرزگودبرداری دور گردد.
6-11- از استقرار اتاقک، کانکس، محل سکونت یا استراحت نگهبان یا کارگران ویا انبار مصالح در مجاور گودبرداری اجتناب و برای این موارد مکانی که دارای فاصلهی مناسب از مرز گودبرداری است، در نظر گرفته شود.
6-12- سیستم روشنایی کامل برای مکان گودبرداری ساختگاه تأمین شود و در شب کلیهی قسمتهای کارگاه با نور کافی روشن گردد، به نحوی که خرابی احتمالی هر قسمت از سازهی نگهبان یا دیوارهی گودبرداری را بتوان از بیرون گود، بخوبی مشاهده نمود.
16-13- یک خودرو مجهز به لوازم کمکهای اولیه در محل پروژه آماده باشد تا بتوان در صورت بروز صانحه نسبت به مداوای مصدومین یا انتقال آنان به مراکز درمانی اقدام نمود.
6-13- حتیالامکان در زمان شب و هنگام بارندگی از خاکبرداری در مجاور مرز گودبرداری خودداری گردد. در صورتی که خاکبرداری در چنین مواردی الزام است، خاکبرداری در حضور و نظارت مهندس ناظر انجام گیرد.
6-14- عملیات جوشکاری، ساخت و نصب سازهی نگهبان توسط کارگران دارای مهارت فنی مناسب انجام پذیرد. همواره حتی پس از اتمام اجرای سازهی نگهبان، تعدادی کارگر دارای مهارت فنی آمادهی کار و مجهز به کلیه تجهیزات مورد نیاز جهت نصب یا تقویت عناصر سازهی نگهبان در دسترس باشند.
6-15- در مواقع بارندگی چنانچه بخشی از دیوارهی گود در معرض بارندگی قرار داشته و دیوار توکار سازهی نگهبان در آن قسمت تکمیل نشده باشد، ضروریاست با پوشش آببند پلاستیکی مناسب تا کف گود تا قسمتی که از نفوذ آب به دیوار و پای آن جلوگیری نماید، پوشانده شود.
7- مراجع
1- مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان، "پی و پیسازی"، دفتر تدوین وترویج مقررات ملی ساختمان
2- مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان، "پی و پیسازی"(پیشنویس تجدید نظر دوم)، دفتر تدوین وترویج مقررات ملی ساختمان، اسفند 1383
3- مبحث هشتم مقررات ملی ساختمان، "طرح و اجرای ساختمانهای با مصالح بنایی"، دفتر تدوین و ترویج مقررات ملی ساختمان،1384
4- مبحث هفتم مقررات ملی ساختمان، "بارهای وارد بر ساختمان"، دفتر تدوین و ترویج مقررات ملی ساختمان
به کوشش :حسین رهنما، استاد یار دانشکدهی عمران و محیط زیست دانشگاه صنعتی
برچسب های مهم
پدستال چیست و دلایل استفاده از آن چیست؟
پدستالها عبارتند از ستونهای بتنی کوتاه و کم آرماتور و حتی گاهی بدون آرماتور که عموما روی پی های بتنی اجرا شده و روی آنها صفحه زیر ستون نصب شده و سپس ستونهای فلزی روی صفحه نصب میگردد. این ستونها بدلیل ابعاد نسبتا زیاد( از نظر عرضی زیاد و ارتفاعی کم) جزو ستونهای لاغر محسوب میشوند و لذا تحمل مقاومت فشاری آنها بسیار زیاد میباشد.
دلایل استفاده:
۱) زمانیکه بخشی از ستون فلزی داخل خاک مدفون باشد که به جهت پوسیدگی آن از پدستال ها در همان بخش استفاده می کنند.
۲) زمانیکه ارتفاع ستون فلزی زیاد باشد و به جهت مهار کردن لاغری آن در بخشی از آن به طرف پی از پدستال استفاده می کنند.
۳) زمانیکه لنگر در پای ستون یا نباشد یا کم باشد.
۴) زمانیکه در بخش زیر زمین ساختمان با ارتفاع حدود۳ متر بخواهیم فضای قابل استفاده داشته باشیم.
۵) زمانیکه بخواهیم بخش زیر زمین ساختمان را بجای ستونهای فلزی با پدستالهای بتنی اجرا و در حقیقت پدستالها با پی تولید یک پی جدید بنماید و در محاسبات سازه به صورت پی وارد شود.
۶) زمانیکه بخواهیم ستونهای اکسپوز ( در نما و دید) فلزی از کف به بالا باشد.
نکته۱: توصیه شده پدستال ها فقط زما نیکه لنگر در پای ستون نیست استفاده شوند در غیر اینصورت محاسبات آنها مانند ستونهای بتنی بوده و آرماتورهای مورد نیاز را باید محاسبه کرد.
نکته۲: جهت خرد نشدن سطح پدستال معمولا از یک شبکه مش آرماتور ضعیف تا حد نمره ۱۴ روی پدستال و زیر صفحه زیر ستون استفاده میکنند.
برچسب های مهم
پل ورسك
یکی از افتخارات معماری و پل سازی در راه آهن کشور «پل ورسک» است که به عنوان مهمترین و مرتفع ترین پل خط آهن شمال ایران مطرح است. این پل که شهرت جهانی نیز دارد و نام آن در تمامی آثاری که پس از پایان جنگ جهانی دوم منتشر شد، با عنوان «پل پیروزی» یاد شده است. ساخت پل ورسک که از مهمترین رویدادهای فنی مهندسی راه آهن کشور محسوب می شود، توسط مهندسان آلمانی و اتریشی و کارگران فنی انجام شده است. به لحاظ ویژگی های منحصر به فرد، این پل در فهرست آثار ملی کشورمان نیز به ثبت رسیده است.
پل ورسک که در واقع از شاهکارهای معماری جهان به شمار می رود، در دره ورسک واقع در ۸۵ کیلومتری جنوب قائم شهر در محور سواد کوه قرار دارد و راه آهن سراسری تهران شمال را به هم متصل می کند. عظمت این پل که در واقع دو کوه عظیم و سخت را به یکدیگر اتصال می دهد، حقیقتی انکار ناپذیر است که حتی جهانگردان خارجی نیز به آن اعتراف دارند و در برابر عظمت و بزرگی و اراده آهنین طراح وسازندگان آن سر تعظیم فرود می آورند.
گفتنی است در سال ۱۳۲۰ که نیروهای متفقین در زمان جنگ جهانی دوم وارد ایران شدند، یکی از دلایل پیروزی خود را در این جنگ وجود راه آهن سراسری ایران عنوان کردند. از طرفی، «چرچیل» نخست وزیر وقت انگلیس نیز پل ورسک مستقر در راه آهن شمال را پل پیروزی لقب داد.
طراح پل ورسک کیست؟
باید توجه داشت که این بنا برخلاف ادعای برخی افراد مبنی بر ساخته شدن آن بدست مهندس آلمانی بنام ورسک، ساخت یک معمار اتریشی متولد وین به نام ((والتر اینگر)) در سال 1310 هجری شمسی است و نام این پل بر گرفته از نام قریه ورسک واقع در قسمت شمالی این پل می باشد. قریه ورسک در زمان احداث پل دارای حدود 20 خانوار جمعیت بوده
به روایت بومیان منطقه، هنگامی که این پل ساخته شد، مهندس سازنده پل به همراه همسر و فرزندانش در هنگام عبور نخستین قطار از روی این پل در زیر آن قرار گرفتند تا به این ترتیب اطمینان سازه ساخته شده ثابت شود. آرامگاه والتر اینگر در نزدیکی پل ورسک قرار دارد.
عکس بالا و عکس پایین در دو فصل متفاوت و در یک مکان عکاسی شده است.
مشخصات فنی پل ورسک و اصطلاح سه خط طلا
این بنا از ملات سیمان و شن شسته شده و آجر ساخته شده و در ساختمان آن از آرماتور استفاده نشده است. به بیان دیگر این بنا از ملات غیر مسلح ساخته شده است.
پل ورسک دارای ۶۶ متر دهانه قوسی و ۱۱۰ متر ارتفاع از ته دره است. طول کلی پل 2/73 متر است. هزینه ساخت آن در آن زمان، بالغ بر ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بوده است. برای ساخت این پل عظیم چند طرح مبتنی بر استفاده از مصالح بنایی که بیشتر مقرون به صرفه بوده به تصویب رسید.
پل ورسک در شمار مهمترین آثار فنی مهندسی راه آهن ایران محسوب می شود و شماره ثبت تاریخی ملی آن 1534 می باشد. ورسک از جمله پل های استراتژیک ایران است که توسط مهندسان آلمانی و اتریشی با تضمین ۷۰ ساله احداث شد.
اصطلاح سه خط طلای راه آهن شمال مربوط به دره ای در سه کیلومتری بعد از پل ورسک و بعد از روستای ورسک به سمت گدوک در ارتفاعات شرق جاده تهران – شمال مشاهده می باشد. طراحی این خطوط به جهت کم کردن شیب و افزایش ضریب قدرت لوکوموتیوها در نظر گرفته شده است که برای ایرانیان ارزشی به مراتب بیشتر از طلا دارد.
برچسب های مهم
دیوار چین یکی از هفت اعجاز جهان
دیوار چین که یکی از هفت اعجاز جهان شمرده می شود ، در جهان به لحاظ زمان ساخت طولانی ترین و بزرگترین مهندسی تدافعی نظامی در قدیم است . این دیوار در نقشه جغرافیایی چین 7000 کیلومتر امتداد یافته است. این اثر سال 1987 در "فهرست میراث جهانی " ثبت شد. تاریخ ساخت دیوار چین به قرن 9 قبل از میلاد باز می گردد. حکومت وقت چین برای جلوگیری از حملات ملیت های شمالی ، برجهای آتش برای خبر رسانی و یا قلعه های مرزی برای حصول اطلاعات دشمن را در ارتباط با دیوار و بر روی آن ایجاد کرد در دوره حکمرانی سلسله های بهار وپاییز و کشورهای جنگجو ،میان دوک ها جنگ بر پا شد و کشورها با استفاده از کوه های مرزی به ساخت دیوار پرداختند تا سال 221 قبل از میلاد ،امپراتور چین شی خوان پس از به وحدت رساندن چین ، دیوارهای دوک ها را به هم متصل کرد که به صورت دیوار بزرگ در مرزهای شمالی بر روی کوه ها در آمد . او می خواست با این کار از حملات دشمن به مراتع شمالی جلوگیری کند. در این زمان طول دیوار چین به 5000 کیلومتر می رسید. در سلسله خان پس از سلسله چین طول دیوار به 10 هزار کیلومتر رسید. در تاریخ دو هزار و اندی ساله چین، حکمرانان دوران مختلف به ساخت دیوار چین پرداختند . تا اینکه طول دیوار به 50 هزار کیلومتر رسید. این میزان معادل گردش به دور کره زمین است دیواری که اکنون مردم مشاهده می کنند ، دیوار متعلق به سلسله مینگ (سال 1368 – سال 1644 ) است از غرب به دروازه " جایو گوان " در استان گان سو چین و از شر ق به ساحل رود یالو جیان در استان لیائو نینگ در شمال شرقی چین منتهی می شود و درمیان آن 9 استان- شهر و ناحیه خود مختار به طول 7300 کیلومتر وجود دارد و مردم انرا دیوار طولانی می نامند. دیوار چین به عنوان پروژه تدافعی بر روی کوه ها ساخته می شد از بیابان ها مراتع و لجنزارها عبور می کرد . کارگران طبق عوارض زمینی ،ساختار متفاوتی برای
ایجاد دیوار در نظر گرفتند که درایت و عقل نیاکان چین را نشان می دهد. دیوار بر مسیر کوه های پر فراز و نشیب امتداد یافته است . در بیرون دیوار پرتگاه های بلند دیده می شود . در واقع کوه و دیوار به یکدیگر پیوند خورده اند . لذا دشمن به هیچوجه
قادر به نفوذ به این دیوار نبود . دیوار چین معمولا با آجرهای بزرگ و سنگ مستطیل ساخته شده و در وسط ان خاک و خرده سنگ ریخته شده و ارتفاع ان 10 متر است در پهنای دیوار برای عبور چهار اسب کافی است و در یک ردیف عرض آن 4 -5 متر است تا در زمان انتقال غلات و سلاحها مشکلی ایجاد نشود . طرف درونی دیوار، نرده سنگی و در وجود دارد که به آسانی حرکت می کند . در فاصله معیینی سکوی دیواری ویا برج آتش برای خبررسانی ساخته شده است . سکوی دیواری برای ذخیره سلاحها و غلات و استراحت سربازان است و در جنگ مخفیگاه بوده است . هنگامی که دشمن
دست به حمله می زد برج های آتش روشن می کردند و سراسر کشور از حمله
آگاه می شدند . اکنون مقاومت دیوار چین به عنوان یک مانع نظامی از بین رفته است. اما زیبایی معماری مخصوص آن دیدنی است . زیبایی دیوار چین پر ابهت ، و باعظمت است. از دور دیواری بلند و پر پیچ و خم بر روی کوه ها همانند اژدهایی
در حال حرکت به چشم می خورد و صحنه ای شکوهمند ایجاد شده است . از نزدیک ، دروازه های پر ابهت ، دیوار ها ، سکوهای دیوار ی،برج های دیده بانی، برج های آتش هماهنگ با عوارض زمینی آکنده از دلربایی هنری است. دیوار چین دارای اهمیت تاریخی و فرهنگی و ارزش دیدنی است. چینی ها می گویند : " کسی که به دیوار چین صعود نکرده باشد ، قهرمان نیست ".
گردشگران چینی و خارجی از پیمودن دیوار احساس افتخار می کنند . حتی سران بسیاری کشورهای خارجی نیز فرصت دیدار از این اثر بزرگ را از دست نمی دهند . برخی از بخش های دیوار چین بخوبی حفظ شده است از جمله دیوار "بادلینگ " در نزدیکی بیجنیگ دیوار " سی ما تای " ، دیوار " موتیان یو " ، دروازه شان حای گوان در انتهای شرقی دیوار چین است که نخستین دروازه چین نامیده می شود و دروازه "جایوگوان" در انتهای غرب در گان سو ،این بخش ها همچنین از مکان های بسیار مشهور و دیدنی دیوار است و گردشگران زیادی در تمام سال از آنها بازدید می کنند دیوار چین تجسم درایت و رنج و زحمت میلیونها چینی در دوره باستان چین است . این اثر پس ازهزاران سال از بین نرفته و دارای دلربایی فناناپذیر و سمبل روحیه ملیت چین است . سال 1987 میلادی دیوار چین به عنوان "سمبل ملیت چین در فهرست میراث جهانی ثبت شد.
برچسب های مهم
چرا باید دیوار را در برابر رطوبت محافظت کرد؟
هر ساله بر اثر ورود رطوبت و آب به داخل ساختمان و یا نفوذ آن به درون اجزا ساختمانی ضررهای هنگفتی وارد آمده و تاثیرات نابود کننده ای بر روی سازه ساختمان ها به وجود می آید. چوبها می پوسند ، فلزات دچار زنگ زدگی می شوند. از جمله تاثیرات دیگر هجوم رطوبت و ماندگاری آن ، ظهور حشرات و قارچها در ساختمان می باشد. روکشهای گچی دیوارها متورم می شوند.اگر سرمای هوا به درجه ی مناسبی برسد.
یخبندان موجبات تخریب اکثر مصالح را فراهم می آورد. آبی که به داخل مصالح ساختمان نفوذ کرده است ، پس از منجمد شدن منبسط می گردد، و آب منبسط شده مصالح را خرد و فرسوده می کند. این پدیده را در اجزا نمای ساختمان مانند سنگ ، آجر یا اندود ها بیشتر مشاهده می کنیم. رطوبت به دو طریق به دیوار تاثیر می گذارد: اول جذب رطوبت موجود در خاک و دومی تاثیر رطوبت ناشی از بارندگی . بدترین خرابیها در مورد دیوارهایی که فاقد درپوش هستند رخ می دهد. نقص در اجرای بامها و یا درپوش روی دیوارها به مرور و به صورت متوالی ساختمان را چنان فرسوده می کند که تا مرز تخریب کامل ساختمان را تهدید می کند.
چگونگی جذب رطوبت توسط دیوار.
همه ی مصالح بنایی تا حدودی متخلخل هستند و آب را به داخل خود جذب می کنند. این آب به همراه املاحی که در آن محلول هستند موجبات تخریب دیوار را فراهم می کنند.
آب از سه طریق جذب دیوار می گردد.
الف: نفوذ رطوبت از طریق زمین و پی دیوار
ب: نفوذ رطوبت از طریق بدنه ی دیوار
ج: نفوذ رطوبت از طریق روی دیوار
جلوگیری از نفوذ رطوبت به دیوار.
الف: کم کردن رطوبت خاک اطراف ساختمان(زهکشی)
ب: استفاده از مصالحی که جاذب رطوبت نباشند.
بعضی از مصالح کمتر تحت تاثیر رطوبت محیط قرار می گیرند. سنگهای ساختمانی بسیار کمتر از آجر آب محیط را به خود جذب می کنند. بطور کلی علت جذب رطوبت مصالح ساختمانی به میزان تخلخل و وجود حفره های آوندگونه و همچنین تماس مستقیم مصالح با آب و یا مصالح مرطوب می باشد. لذا میباید ما بین جسم مرطوب و مصالح یا اجزا ساختمانی مورد نظر صفحه ای قرار دهیم که مانع از عبور رطوبت گردند. به آن دسته از مصالحی که مانع از عبور رطوبت و آب می شوند ، عایق رطوبتی می گویند.
کدام دسته از مصالح عایق رطوبت هستند؟
کلیه مصالحی که متخلخل و یا دارای حفره های آوند گونه نباشند می توانند به عنوان عایق رطوبتی مورد استفاده قرار گیرند.از دیگر خصوصیات این مصالح عبارت است از:
- غیر قابل ترکیب بودن با سایر مواد موجود در محیط (آب،هوا،مصالح مجاور)
- دوام و مقاومت کافی در برابر نیروهای محیطی و مکانیکی
- قابلیت انعطاف
- دارا بودن خصوصیات مثبت کاربردی (حمل و نقل،قیمت مناسب،نگهداری آسان)
الف-نفوذ رطوبت به دیوار داخلی ساختمان
- نفوذ رطوبت از طریق زمین و پی ساختمان: برای جلوگیری از نفوذ رطوبت در این حالت باید حرکت آن را به ترتیبی سد نمود و برای این منظور روی پی را با لایه عایق پوشانده و سپس دیوار چینی را از روی عایق شروع می نماییم . ولی چون غالبا سطح پی از کف تمام شده ساختمان پایینتر است ، قبلا روی پی را با کرسی چینی تا حد بالای قلوه چینی (بلوکاژ) کف بالا آورده ، سپس روی آن را عایق می کنیم. باید به خاطر داشته باشیم که چنانچه لایه عایق از حد بالای قلوه چینی پایینتر قرار گیرد،جلو نفوذ رطوبت کاملا گرفته نمی شود و از آن قسمت از دیوار که پایینتر از کف سازی قرار دارد، رطوبت به طرف بالا نفوذ می کند.
- نفوذ رطوبت از بدنه دیوار: چنانچه دیوار داخلی در جوار سرویسهای بهداشتی و یا هر مکان دیگری که احتمال نفوذ آب از یک سمت دیوار به سمت دیگر باشد، نسبت به عایق کاری دیوار اقدام می کنیم . باید در نظر داشته باشیم که چون در این گونه فضا ها به علت آبریزی ، کف سازی نیز ممکن است عایق کاری شده باشد،لزوما بایستی عایق سطوح عمودی و افقی به خوبی به یکدیگر متصل و یکپارچه گردند. قسمت داخلی دیوار از محل اتصال به کف تا ارتفاع 7 الی 10 سانتیمتر ،از مصالحی مانند پلاکهای سنگی ، موزاییک ، سرامیک ، یا چوب اجرا می شود . این قسمت را قرنیز پای دیوار می خوانند.
قرنیز پای دیوار علاوه بر ایجاد زیبایی و محافظت از پای دیوار در مقابل بر خورد اجسام گوناگون به آن می تواند به منظور جلوگیری از نفوذ رطوبت حاصل از شستشوی کف اتاق به دیوار در محل خود قرار گیرد. به طو ر کلی قرنیز ها احتیاجی به عایق کاری ندارند. در فضای سرویسها که کف آنها در معرض ریزش آب و رطوبت داخلی است عایق کاری کف این فضا ها به صورت کاسه بوده و تا ارتفاع ده سانتیمتر روی دیوار ها ادامه می یابد ، و سپس پوشش نهایی دیوار انجام می گیرد.
ب- نفوذ رطوبت به دیوار های جانبی ساختمان
- نفوذ رطوبت از طریق زمین و پی ساختمان: اصول جلوگیری از نفوذ رطوبت به دیوار های جانبی ساختمان از طریق زمین و پی ساختمان کاملا مشابه دیوارهای داخلی و با عایق کاری روی کرسی چینی تکمیل می گردد.
- نفوذ رطوبت از طریق بدنه ی دیوار : به منظور جلوگیری از نفوذ رطوبت به دیوار های جانبی ساختمان از طریق بدنه ی دیوار، باید بدانیم که این رطوبت از دو جبهه جذب دیوار می گردد. اول از طریق آب جاری در کنار ساختمان و یا نفوذ تدریجی آب حاصل از ذوب شدن برفهایی که در کنار دیوار انباشته می گردند و دوم از طریق جذب رطوبت موجود در خاک مجاور دیوار، خصوصا در مورد ساختمانهایی که دارای زیر زمین هستند.
در مورد اول که خطر یخبندان و تخریب ناشی از انبساط آب جذب شده، در داخل مصالح دیوار نیز می رود از ازاره استفاده می کنیم. در قسمت خارجی دیوار در محل اتصال به کف، به دلیل تماس مستقیم با آب باران و برف ، و قرار گرفتن در معرض ضربه های احتمالی،با مصالح مقاومی مانند پلاکهای سنگی یا بتنی اجرا می شود، و به آن ازاره می گوییم.در این جزئیات ، حداقل ارتفاع ازاره از کف تمام شده خارج برابر با 30 سانتیمتر در نظر گرفته شده است ، که این مقدار با توجه به میزان بارندگی و میزان برف هر منطقه متغیر بوده. در صورتی که پلاکهای سنگی مورد استفاده قرار گیرد، حداقل ضخامت سنگ برابر با 3 سانتیمتر و نوع آن از انواع مقاوم در برابر ضربه ، با میزان کم جذب رطوبت و عدم وجود مواد حل شدنی در آب در نظر گرفته می شود . در مورد ازاره های بتنی ، حداقل عیار بتن غیر مسلح برابر با 200 کیلوگرم سیمان در متر مکعب بتن می باشد.
اصولا عایق کاری از روی سطح قلوه چینی (حد بالای کرسی چینی که حداقل 10 سانتیمتر پایین تر از کف تمام شده است) شروع، و تا روی سنگ ازاره ادامه می یابد. در این مسیر ، عایق کاری کوتاه ترین راه را خواهد پیمود.
نفوذ رطوبت از طریق روی دیوار : آب باران از طریق روی دیوار به راحتی جذب مصالح بنایی شده و علاوه بر آن نمای ظاهری ساختمان را زایل می نماید ، تخریب تدریجی دیوار را نیز به همراه دارد. برای جلوگیری از بروز این پدیده از درپوش یا قرنیز روی دیوار استفاده می کنند. عملکرد اصلی در پوش ، جلوگیری از نفوذ رطوبت به داخل دیوار و هدایت آب باران به خارج است. درپوش یا قرنیز روی دیوار با توجه به تماس مستقیم با آب و یخ ، معمولا از مصالحی مانند سنگ ، بتن و یا ورقهای گالوانیزه یا مصالح دیگر ساخته می شود. سطح درپوش با شیبی در حدود 3 تا 5 درصد به سمت خارج اجرا می شود و لبه ی آن به اندازه ی لازم و به صورت افقی از دیوار خارج شده ، در زیر آن شیاری به عنوان آبچکان تعبیه می شود.عمق آبچکان باید به حدی باشد که آب به خوبی از آن خارج شده ، و امکان رسیدن به دیوار را نداشته باشد. چنانچه دیوار در معرض باران و برف و رطوبت شدید قرار گیرد ، می توان از درپوشهای مختلف : مانند سنگ پلاک و ورق گالوانیزه استفاده کرد. برای نصب در پوشهای فلزی ، بلوکهای چوبی را که به صورت هرم ناقص ساخته شده است ، در فواصل معین (هر 50 تا 60 سانتیمتر ) روی دیوار و داخل ملات شکلی نصب می کنند که چوب نتواند از داخل آن خارج شود.سپس به اندازه عرض مورد نیاز تسمه های فلزی به ضخامت 3 میلیمتر ، و پهنای 2 تا 3 سانتیمتر را که لبه ی آنها بصورت خمیده از دیوار خارج می شود ، به چوبها پیچ و محکم می کنند.سپس ورقهای گالوانیزه که برای در پوش دیوار ساخته و لبه ی آنها فتیله و خم شده است، از دو طرف به
لبه ی تسمه ها محکم می شود.در اجرای این نوع درپوش باید دقت کرد که در مقابل بادهای شدید، مقاومت لازم را داشته باشد
عایقهای قیری
عایقی که برای جلوگیری از رطوبت ، بیش از همه و به صورتی رایج در ایران از آن استفاده می شود قیر می باشد.از انواع مصالح قیری می توان از انواع ،
قیر و گونی و همچنین مشمع های قیر اندود نام برد که طرز نصب آنها بر روی دیوارتقریبا مشابه هم است.
قیر: آخرین ماده ای که پس از به دست آوردن سایر فرآورده های نفتی از نفت خام در حرارت بیش از 380 درجه سانتیگراد باقی می ماند قیر است که در ایران استفاده از آن به عنوان ماده اولیه آب بندی ساختمان متداول می باشد. قیر، جسم سیاه رنگی است که بر اثر حرارت از حالت سخت به صورت مایع در می آید و دارای خواص عمده ی زیر است:
- غیر قابل نفوذ در مقابل آب و رطوبت
- مقاوم در مقابل اسید ها ، باز ها ، و نمکها ولی قابل حل در بعضی از حلالها ، بدون از دست دادن خواص
- قابل ارتجاع و چسبنده
- دارای رنگ ثابت
- عایق در مقابل جریان الکتریسیته
قیر در بعضی موارد ، برخی از خواص خود را از دست می دهد ، به طوری که نمی توان از آن به خوبی استفاده کرد این موارد عبارت است از:
- در حرارت زیاد تجزیه شده و توام با اشتعال به زغال تبدیل می شود
- در محیط مرطوب و آلوده به خاک نرم خاصیت چسبندگی ندارد
- در مقابل فشار ، حرارت و حلالها تغییر شکل می دهد .
- در جوار ملاتهای آهکی تجزیه شده ، خواص خود را از دست می دهد.
گونی: آب بندی کردن سطوح و دیوارها تنها به وسیله ی قیر غیر ممکن است. قیر نیاز به یک شبکه ی قابل انعطافی دارد که قیر را در خود حفظ کرده و بتواند به صورت یک ورقه ، به عنوان عایق استفاده شود خم شود ، در سطوح شیبدار و قائم به کار برور و ... برای این منظور از گونی استفاده می کنند. گونی که از الیاف کنف ساخته شده است ، باید نو ، با بافت مناسب ، کاملا سالم ، و بدون آلودگی و چروک بوده ، وزن آن حدود 380 گرم در متر مربع باشد.
اصول عایق کاری روی کرسی چینی:
- سطح اندود زیر عایق کاری باید پس از خشک شدن کاملا تمیز شود.
- یک قشر قیر 60/70 مذاب به مقدار مناسب به طور یکنواخت روی آن گسترده و بر روی سطح قیر گرم فشار داده می شود ، به طوری که در تمام نقاط کاملا به قیر بچسبد.
- قشری دیگرا از قیر مذاب 60/70 به مقدار مناسب و به طور یکنواخت روی گونی مجددا پخش می شود ، به طوری که تمام سطح گونی را بپوشاند.
- در مورد لایه دوم گونی دو مرحله آخر را مجددا تکرار می کنیم.
- باید خاطرنشان شود که در قیر گ.نی کرسی لازم است دو طرف کرسی چینی برابر شکل حدود 10-15 سانتیمتر اندود را پایین آورده و عایق را در طرفین کرسی چینی به همان اندازه پایین آوریم ، تا احتمال نفوذ رطوبت از کرسی کاملا از بین برود.
- لایه های قیر گونی باید در هنگام اتصال به یکدیگر ، حداقل 10 سانتیمتر روی هم قرار گرفته ، به وسیله قیر مذاب در محل اتصال کاملا به هم بچسبند ، به طوری که هیچ گونه درزی باقی نماند.
- عایقکاری نباید در حرارت کمتر از 4+ درجه سانتیگراد انجام شود.
- قیر باید تا هنگامی که گرم و به صورت مایع روان است ، مصرف شود.
- عایق رطوبتی باید تا زمان کفسازی توسط یک ردیف آجر و یا ملات ماسه سیمان به نحو مناسبی محافظت شود.
برچسب های مهم
دیوارهای محافظ و تحکیم خاکریزها
در اثر عبور راه آهناز مناطق کوهستانی و مجاورت با رودخانه ها بمنظور حفظ و تحکیم خاکریز و بستر خط از دیوارهای مختلف استفاده میگردد. این دیوارها بیشتر بصورت وزنی بوده و برحسب محل بصورت بتنی یا سنگی احداث میگردد که در بیشتر مناطق راه آهن بصورت سنگی است
برچسب های مهم
عملیات خاکی(خاکبرداری وگودبرداری,پخش و تسطیح)
عملیات خاکی(خاکبرداری وگودبرداری,پخش و تسطیح)
منظور از خاكبرداري و گودبرداري عبارتست از برداشت خاكهاي محوطه، گودبرداري پي ساختمانها و محل ابنيه فني تأسيسات، برداشت خاك از منابع قرضه با وسايل، تجهيزات و ماشينآلات مورد تأييد تا تراز و رقومهاي خواسته شده در نقشههاي اجرايي و دستورالعملهاي دستگاه نظارت.
قبل از انجام هرگونه عمليات خاكي، پيمانكار موظف است كروكي محل اجراي عمليات را دقيقاً با حضور نمايندگان دستگاه نظارت و كارفرما، برداشت و صورتمجلس نمايد و قبل از شروع عمليات و با توجه به برنامه زمانبندي پروژه و نحوه اجراي كار، نوع و تعداد ماشينآلات را به تأييد دستگاه نظارت برساند، اجراي هرگونه عمليات خاكي بدون تأييد كلي و مرحلهاي دستگاه نظارت، به هيچ وجه مجاز نميباشد. شروع و تداوم عمليات خاكي، بايد طبق برنامه زمانبندي پيشبيني شده به طور پيوسته ادامه يابد، به علاوه پس از انجام عمليات خاكي در هر قسمت، بايد عمليات بعدي ساختماني، بلافاصله آغاز و به ترتيب پيشبيني شده در برنامه زماني ادامه يابد. تمامي مصالح مناسب حاصل از گودبرداري و خاكبرداريها، بايد پس از تأييد دستگاه نظارت و عنداللزوم پس از تأييد آزمايشگاه معتبر و مورد تأييد كارفرما به مصرف خاكريزيها برسد.
مصالح نامناسب، بايد از محل كارگاه خارج و با نظر دستگاه نظارت در محلهاي مناسب تخليه و به شكل مورد قبول، پخش و رگلاژ شود. در صورت وجود آبهاي زيرزميني يا آبهاي روان سطحي، عمليات خاكي بايد همواره با زهكشي و حفاظت بدنه و جدار گود، به شرح مندرج در اين فصل، به طور همزمان انجام گردد. دستگاه نظارت ميتواند هنگام بارندگي شديد يا مواقع اضطراري به منظور حفاظت عمليات، كارهاي اجرايي را متوقف نمايد.
3-2-2 حفاظت و حراست تأسيسات موجود
هنگام عمليات اجرايي پيمانكار موظف است از تأسيسات و ابنيه فني موجود در محل پروژه، بجز آنچه كه تخريب آن در شرايط خصوصي پيمان يا نقشههاي اجرايي پيشبيني شده، نظير ساختمانها، تأسيسات جديد، لولههاي آب و گاز و نفت، كابلهاي برق، تلفن، تأسيسات، ابنيه تاريخي و نظامي مجاور، حفاظت و حراست نمايد، به نحويكه هيچ گونه آسيب و صدمهاي به آنها وارد نيايد. تغيير و دخل و تصرف در موارد فوق به هيچ وجه مجاز نبوده و در اين موارد كار بايد با تأييد قبلي دستگاه نظارت و بسته به مورد با هماهنگي و تأييدات كارفرما و مقامات ذيصلاح صورت پذيرد.
پيمانكار موظف است به محض برخورد با اين تأسيسات مراتب را به كارفرما و دستگاه نظارت كتباً اطلاع دهد.
قطع درختان موجود در محل اجراي پروژه، به غير از درختاني كه قطع آنها در پروژه پيشبيني شده، مجاز نميباشد و پيمانكار به هنگام اجراي عمليات بايد نهايت دقت را به عمل آورد تا در اثر اجراي عمليات به ساير درختان آسيبي وارد نگردد. مسئوليت صدمه ديدن اشجار و ساير تأسيسات و ابنيه در اثر اجراي عمليات بدون مجوز قبلي كلاً به عهده پيمانكار بوده و علاوه بر مسئوليت رفع اين صدمات، پيمانكار بايد جوابگوي مسائل حقوقي مرتبط با آن نيز باشد.
برداشت خاكهاي فرسوده و يا نباتي سطحي[1]
خاكهاي فرسوده و يا نباتي سطحي به خاكهايي اطلاق ميشود كه براي تحمل بارهاي وارده از طرف سازه مناسب نباشند. لايههاي خاك حاوي مواد آلي شامل ريشههاي پوسيده گياهان و درختان و نظاير آن جزو خاكهاي نباتي محسوب ميشوند. خاكهاي فرسوده و يا نباتي براي خاكريزها، غير قابل مصرف بوده و بايد از تمام قسمتهاي عمليات خاكبرداري، گودبرداري و محل قرضهها، جمعآوري و در محلهاي تعيين شده توسط دستگاه نظارت ريخته شوند. خاكهاي نباتي معمولاً در نقاطي نظير پاييندست شيبها، روي سطوح شيبدار به منظور رويش گياهان و تثبيت آنها يا در محلهاي ديگر به منظور ايجاد فضاي سبز، حمل و ريخته ميشوند. خاكهاي نباتي اضافي و بدون مصرف، بايد زير نظر گروه نظارت به محلهاي تعيين شده، حمل، تخليه و فرم داده شوند.
در زمينهاي چمني با پوشش نازك علفي برداشت تا 15 سانتيمتر خاك نباتي توصيه ميشود، ولي در زمينهاي جنگلي عمليات تا برداشت كامل ريشه و كنده درختان و رسيدن به بستر مناسب ادامه مييابد. در هر حالت ميزان برداشت خاك نباتي، بايد در محل توسط دستگاه نظارت، تعيين و برداشت آن قبل و بعد از شروع عمليات صورتمجلس گردد.
خاكبرداري
منظور از خاكبرداري، برداشت هرگونه مصالح و مواد خاكي، مصالح قلوهسنگي، شن و ماسه و مصالح سنگي ريزشي و لغزشي از بستر رودخانهها، صرف نظر از جنس و كيفيت آنها به منظور تسطيح، شيببندي و آماده نمودن محل پي ساختمانها، سازههاي فني، راههاي ارتباطي محوطه و تأمين خاك از منابع قرضه ميباشد. تمامي عمليات خاكبرداري بايد مطابق با خطوط و تراز موجود در نقشههاي اجرايي و دستورالعملهاي دستگاه نظارت صورت پذيرد. عمليات خاكبرداري و رگلاژ سطوح بدون پوشش، بايد به طور همزمان صورت گيرد. كارهاي بعدي بايد بلافاصله پس از خاكبرداري صورت پذيرد و در هر حالت نبايد سطوح خاكبرداري شده بيش از 72 ساعت در معرض عوامل جوي و باران قرار گيرند.
در صورتيكه بر اساس برنامه زمانبندي شده يا به هر دليل ديگر عمليات بعدي بلافاصله انجام نشود، كنترل لايههاي قبلي و در صورت لزوم، اصلاح و نيز تسطيح و رگلاژ نهايي سطح كار، بايد قبل از اجراي مراحل بعدي صورت گيرد، چنانچه پيمانكار به عمد يا سهو، اقدام به برداشت خاك تا ترازهاي نهايي نموده و عمليات بعدي به مدت طولاني پس از آن موكول گردد، در صورت نياز برداشت خاكهاي رويه و آماده نمودن مجدد بستر تا تراز مورد نظر براي ادامه عمليات، بايد مطابق نظر دستگاه نظارت و به هزينه پيمانكار صورت پذيرد.
در تمامي عمليات خاكبرداري بايد دقت كافي به عمل آيد، تا از خاكبرداري اضافي و از بين رفتن مصالح در كف و جدارهها، خصوصاً در مقاطعي كه بتنريزي در آنها انجام ميگيرد، جلوگيري به عمل آيد. در صورت انجام خاكبرداري اضافي توسط پيمانكار، بايد محل تا تراز و رقوم نهايي خواسته شده با مصالح مناسب و يا بتن سازگار با خورندگي خاك و حداقل با بتن C15 به هزينه پيمانكار، ترميم و رگلاژ شود.
نحوه بكارگيري و محل و استقرار ماشينآلات، و يا روشهاي انجام عمليات، بسته به نوع و طبيعت خاك محل اجراي كار، بايد با توجه به برنامه زمانبندي اجراي عمليات به تأييد دستگاه نظارت برسد.
خاكبرداري محل كانالها براي كارگذاري لوله و كابل، بايد طبق نقشه و مشخصات با ابعاد و رقومهاي تعيين شده انجام شود. در صورت نياز و پس از تأييد دستگاه نظارت اضافه خاكبرداري در محل اتصالات لولهها انجام خواهد شد. چنانچه كار كندن با ماشين صورت گيرد، بايد عمليات تا 15 سانتيمتري عمق نهايي، انجام و بقيه عمليات براي تسطيح و رگلاژ كف كانال با دست صورت گيرد.
3-2-5 پيكني و گودبرداري
منظور از پيكني و گودبرداري انجام عمليات خاكي براي كندن محل پي ساختمانها و ديوارهاي حايل، لولهها، پايه پلها در محوطه ساختمانها و نظاير آن با دست يا ماشينآلات مناسب طبق رقومهاي خواسته شده در نقشهها و دستورالعملهاي دستگاه نظارت است، پيكني محل ساختمانها در ديوار قائم، محدود به سطوح خارجي پيها و در سطوح افقي محدود بين رقوم زيرين بستر پي و رقوم زمين طبيعي، زمين تسطيح شده يا محلهاي خاكريزي شده است، انواع پيكني بايد طبق نقشه، مشخصات و دستورالعملهاي دستگاه نظارت در ابعاد و اندازههاي خواسته شده انجام شود. پيكني بيش از ابعاد افقي و عمودي به هيچ وجه مجاز نميباشد. چنانچه اشتباهاً پيمانكار مبادرت به انجام گودبرداري بيش از ابعاد تعيين شده نمايد، بايد فضاي اضافي با بتن يا مصالح مناسب ديگر و طبق نظر دستگاه نظارت به هزينه پيمانكار، پر و براي ادامه كار آماده شود. شروع عمليات پيسازي قبل از آنكه محل گود از طرف دستگاه نظارت تأييد، بازديد و برداشت شود، مجاز نميباشد. به طوركلي عمليات گودبرداري، بايد با ديواره قائم صورت پذيرد، مگر آنكه نوع خاك، حفاري جدار گود به صورت شيبدار را، اجتنابناپذير سازد. در اين صورت بايد عمليات حفاري و شيب جدار گود با تأييد قبلي دستگاه نظارت، تعيين و براي انجام كار به پيمانكار ابلاغ شود.
پيكني و گودبرداري در محلهايي كه در آن پيسازي پيشبيني شده، در صورت تأييد دستگاه نظارت ميتواند طوري صورت گيرد كه تا حد امكان به قالببندي نياز نبوده و بتوان از جبهه خاكبرداري شده با استفاده از پلاستيك يا روشهاي مشابه تأييد شده استفاده نمود. درصورتيكه نتوان از جبهه خاكبرداري شده براي اجراي كارهاي بتني استفاده نمود و بستن قالب اجتنابناپذير باشد، ميتوان با تأييد دستگاه نظارت به ميزان مورد نياز و حداكثر تا 70 سانتيمتر در پايينترين نقطه به ابعاد پيكني اضافه نمود.
پيكني و گودبرداري بايد تا رسيدن به بستر مناسب ادامه يابد، مگر آنكه در مشخصات فني خصوصي و نقشههاي اجرايي يا دستورالعملهاي دستگاه نظارت ترتيب ديگري مقرر شده باشد. به طوركلي بايد مصالح نامناسب و سست با مصالح مناسب و تأييد شده جايگزين شود. در صورتي كه اتفاقاً قسمتي از كف گودبرداري شده، سنگي و قسمتي ديگر خاكي باشد، براي استقرار سازه بايد بستر مناسب ساخته شود. در چنين مواردي پيمانكار موظف است مراتب را كتباً براي كسب تكليف به دستگاه نظارت منعكس نمايد. چنانچه عمليات گودبرداري با ماشين انجام شود، گودبرداري بايد تا 15 سانتيمتري رقوم نهايي و 15 سانتيمتر اخير با دست برداشته و طبق رقوم و شيبهاي داده شده در نقشههاي اجرايي، تنظيم و رگلاژ شود. پيكني، در زمينهاي سست و ريزشي بايد براساس مندرجات بند (3-2-7) انجام شود. به طوركلي محلهاي پيكني، بايد از نفوذ آب برف، يخ يا پر شدن با هرگونه مصالح و ضايعات مصون بماند. به منظور جلوگيري از نفوذ آب، بسته به مورد بايد از روشهاي متداول، نظير احداث ديوار آببند پلاستيك[1]، سپركوبي[2]، انحراف مسير آب زهكشي، پمپاژ[3] و غيره استفاده نمود. ترتيب و روش اجراي كار، بايد قبل از اجرا به تأييد دستگاه نظارت رسيده باشد.
3-2-6 خاكبرداري در زمينهاي لجني
زمينهاي لجني و آبدار، خاكهاي اشباع شده از آب و حاوي مواد آلي بوده كه تحمل وزن ساختمان را نداشته و در اثر بارگذاري گسيخته ميشوند.
وجود لجن در محلهاي خاكبرداري، مانعي براي اجراي كار به شمار آمده و باعث فرورفتن تجهيزات، از كار افتادن آنها و نهايتاً تأخير در اجراي بموقع عمليات و كاهش بازده كار ميباشد. از اين رو پيمانكار بايد قبل از اجراي عمليات، تدابير لازم را براي انتخاب نوع و تعداد ماشينآلات و روش كار به عمل آورده و پس از تأييد دستگاه نظارت اقدام به شروع عمليات نمايد. در زمينهاي لجني، بايد حتيالامكان از ماشينآلات كوچك، سبك و با سطح اتكاي زياد استفاده شود تا عمليات با سهولت بيشتر انجام شده و اشكالي پيش نيايد. نظر به اينكه حفاري در لجن و حمل مواد، كاري مشكل و غير اقتصادي است، در مواردي كه عمق و حجم لجن زياد باشد، پيمانكار بايد بر اساس دستورات دستگاه نظارت ابتدا با روشهاي مورد تأييد نسبت به پايدار ساختن لجن از طريق خشك كردن محل، عمل نموده و پس از آن اقدام به عمليات خاكبرداري نمايد.
لجنهاي حاصل از گودبرداري و خاكبرداري، بايد حتيالامكان در محلهاي اطراف كارگاه به مصارف زراعي برسد، به هر حال محل تخليه لجن در نزديكترين مكان ممكن، توسط دستگاه نظارت، تعيين و به پيمانكار ابلاغ ميشود
خاكبرداري در زمينهاي سنگي
خاكبرداري در زمينهاي سنگي بايد بر اساس نقشههاي اجرايي و دستورالعملهاي دستگاه نظارت تا رقومهاي خواسته شده و ابعاد مورد نظر انجام شود. پيمانكار موظف است به هنگام عمليات خاكبرداري و حفاري در سنگ، مراقبتها و تدابير لازم را به عمل آورد تا حتيالامكان ابعاد و رقومهاي حفاري شده مطابق مندرجات نقشه و دستورالعملهاي كارگاهي باشد، چنانچه در حالات خاص عمليات سنگبرداري اضافي اجتنابناپذير باشد، كارهاي اضافي بايد جداگانه صورتمجلس شده و به تأييد كارفرما برسد. عمليات در مناطق سنگي بايد به نحوي انجام شود كه بافتهاي سنگي در زير خطوط تراز تعيين شده، براي ادامه عمليات ساختماني دست نخورده باقي مانده و در بهترين و مناسبترين حالت ممكن حفظ شود. يكي از روشهاي تخريب سنگها استفاده از مواد منبسط شونده است كه با تأييد دستگاه نظارت ميتواند مورد استفاده قرارگيرد.
استفاده از مواد ناريه در حفاري مناطق سنگي، بايد با تأييد قبلي دستگاه نظارت صورت گيرد. حمل و انبار كردن مواد منفجره، بايد طبق قوانين و مقررات انجام شود. نگهداري و انبار كردن اين مواد بايد با اطلاع و زير نظر مقامات ذيصلاح بوده و مصرف اين مواد، بايد با اطلاع قبلي مقامات ذيصلاح باشد. تخريب با استفاده از مواد منفجره در فاصلهاي كمتر از يكصد متر از ساختمانهاي ساخته شده يا نيمه تمام و اماكن مسكوني به هيچ وجه مجاز نيست. پيمانكار بايد حداقل يك ساعت قبل از اجراي عمليات دستگاه نظارت را از محل و وسعت انفجار مطلع نمايد. در صورت وسيع بودن دامنه انفجار و محل كار، پيمانكار مسئول برقراري سيستم خبري مطمئن براي اعلام قبلي به كليه كاركنان در منطقه انفجار ميباشد.
عمليات چالزني، ميزان خرج و نحوه اجراي كار، بايد چنان باشد كه خاكبرداري حاصله طبق خطوط و شيبهاي مشخص شده در نقشهها و دستورالعملها صورت گرفته و حداقل خرابي به قسمتهاي باقيمانده وارد آيد. موافقت دستگاه نظارت با روش اجراي كار، رافع مسئوليت پيمانكار نبوده و پيمانكار در هر مورد مسئول عواقب سوء احتمالي حاصل از انفجار خواهد بود و چنانچه عمليات انفجاري باعث تخريب اضافي يا احتمالاً سست شدن بستر گردد، پيمانكار بايد به هزينه خود محل كار را تا رقومهاي خواسته شده مطابق دستور دستگاه نظارت، بازسازي و ترميم نمايد.
چنانچه روي بسترهاي سنگي پيسازي انجام ميشود، اين بستر بايد عاري از هرگونه مصالح سست و جدا شونده بوده و سطح كار قبلاً صاف شده باشد. شكافها و ناهمواريهايي كه احتمالاً در بسترهاي سنگي ايجاد شدهاند، بايد قبل از عمليات پيسازي مطابق دستور دستگاه نظارت با بتن و ملات، پر و تسطيح شوند.
3-2-8 حفاظت بدنه پيها و گودها
حفاظت بدنه پي ساختمانها، زيرزمينها و ترانشهها عبارتست از قراردادن و بستن حائلهاي موقت به منظور جلوگيري از ريزشهاي احتمالي و تأمين ايمني كامل به هنگام عمليات ساختماني، جزئيات اجرايي حفاظت بدنه پيها و گودها، بايد قبل از اجرا به تأييد دستگاه نظارت برسد.
شكل و نوع حفاظت بدنه به عوامل مختلفي نظير جنس خاك، عمق گودبرداري، ارتعاشات ايجاد شده در محل گود در اثر شرايط ترافيكي اطراف، مدت زمان تداوم عمليات، وجود آبهاي زيرزميني و غيره خواهد داشت. با توجه به عوامل ياد شده استفاده از سپر، حايلهاي نگهدارنده[1] و پشتبند توصيه ميشود. جزئيات اجرايي و روش انتخاب شده، بايد قبلاً به تأييد دستگاه نظارت برسد. در صورت وجود آب زيرزميني، پايهها بايد به طور كامل به يكديگر قفل و بست شده و براي كنترل آب زيرزميني و سهولت اجراي عمليات، پمپاژ آب با مراقبت و دقت صورت گيرد. در صورت وجود آب زياد، براي پايين انداختن سطح آب زيرزميني، بايد از روشهاي ديواره آببند، سيستم پمپاژ و ديگر روشهاي مورد تأييد استفاده نمود.
در زمينهاي ريزشي و به هنگام عمليات، پيمانكار مسئول حفظ ايمني كارگران بوده و بايد در مهاربنديها و نصب وادارها نهايت دقت را به عمل آورد و قفل و بستهاي كامل را تأمين نمايد. در مواردي كه قرار است كارگران درون ترانشه يا گود كار كنند، بايد بازرسيهاي زير انجام شود:
الف: حداقل روزي يك بار در صورتي كه پرسنل به طور مرتب درون ترانشه كار ميكنند.
ب: پس از هر ريزش غير منتظره مصالح به داخل ترانشه.
به طوركلي اجراي چوببست در ترانشهها يا گودها، بايد با تأييد قبلي دستگاه نظارت صورت پذيرد. در صورت ريزشي بودن زمين اگر جاي كافي وجود داشته باشد، حفاري به صورت شيبدار با نظر دستگاه نظارت انجام خواهد شد.
3-3-1 مصالح خاكريزي
به طور كلي مصالح مناسب براي خاكريزي، بايد از مصالح حاصل از گودبرداريها و خاكبرداريهاي پروژه تأمين شود. استفاده از اين خاكها، بايد با تأييد قبلي دستگاه نظارت صورت گيرد. تمامي خاكهايي كه در گروههاي هفتگانه A-1 الي A-7 استاندارد M-145 اشتو قرار گيرند، جزو خاكهاي قابل قبول براي خاكريزي محسوب ميشوند. خاكهاي ياد شده به دو طبقه به شرح زير تقسيم ميشوند:
خاكهاي درشتدانه گروه A1 ، A2 ، A3
خاكهاي ريزدانه گروه A4 ، A5 ، A6 ، A7
استفاده از خاكهاي فوقالذكر با توجه به شرايط اجراي كار، نوع بهرهبرداري و بارگذاري بر روي خاكريز و همچنين ميزان مصالح ريزدانه (گذرنده از الك نمره 200) توسط دستگاه نظارت و در صورت لزوم تأييد آزمايشگاه مورد تأييد كارفرما، تعيين و به پيمانكار ابلاغ ميشود.
تمامي خاكهاي گچي، نمكي، نباتي، لجني، زراعي قابل تورم، قابل انقباض، خاكهاي داراي مواد آلي و رستنيها، در شمار خاكهاي نامرغوب و نامناسب قرار ميگيرند كه بايد از مصرف آنها خودداري شود. تشخيص كيفيت خاك مناسب براي خاكريزي با دستگاه نظارت و در صورت لزوم، آزمايشگاه مورد تأييد سازمان مديريت و برنامهريزي كشور و تصويب كارفرما خواهد بود. خاكهاي مناسب براي انواع خاكريزها شامل خاكريزهاي محل سازهها، راههاي دسترسي، پر كردن پشت ديوارها، اطراف پي ساختمانها، ابنيه فني، تأسيسات محوطه، كانالهاي لولههاي آب و فاضلاب و كابلكشيها مورد استفاده قرار ميگيرد. در موارد استثنائي و در كارهاي كوچك ميتوان پشت ديوارها و سازههاي فني را با مصالح مناسب ديگر، نظير بتن لاغر و شفته آهكي نيز، پر و اصلاح نمود. در هر حالت نوع مصالح و روش اجراي كار بر اساس مشخصات فني خصوصي و دستورات دستگاه نظارت تعيين ميشود.
در صورتي كه الزاماً محل اجراي عمليات پروژه منطبق بر محل خاكهاي نامناسب بوده و تغيير محل ساختمان ميسر نباشد، جزئيات تفصيلي اصلاح و تعويض اين خاكها، روشهاي اجرايي براي دستيابي به بستري آماده به ابعاد و رقومهاي خواسته شده، بايد در مشخصات فني خصوصي قيد گردد.
در مواردي كه خاك حاصل از عمليات گودبرداري يا خاكبرداري پروژه براي خاكريزي كفايت ننمايد و يا خاك مناسب در فاصله حمل اقتصادي قرار نداشته باشد، با توجه به مشخصات فني خصوصي و با اجازه قبلي دستگاه نظارت ميتوان از مصالح رودخانهاي استفاده نمود، محدوديت مصالح ريزدانه (مصالح گذرنده از الك نمره 200) در مشخصات فني خصوصي ذكر خواهد شد.
3-3-2 اصلاح مصالح
براي خاكريزي، در وهله اول بايد از خاكهاي حاصل از خاكبرداري استفاده شود. در صورت عدم وجود يا كمبود خاكهاي مناسب بايد از منابع قرضه مورد تأييد استفاده شود. استفاده از خاك رس با درصد تورم بالا به منظور خاكريزي زير پي يا كف ساختمانها به هيچ وجه مجاز نميباشد.
چنانچه به علت نبودن خاك مناسب از خاك رس قابل تورم[1] استفاده شود، ميتوان رطوبت را به ميزان (1%) تا (2%) بيشتر از رطوبت بهينه در نظر گرفت. براي كم كردن خاصيت خميري اين خاكها ميتوان از آهك استفاده نمود. ميزان آهك، درصد تراكم و رطوبت، بايد توسط آزمايشگاه مورد تأييد كارفرما، تعيين و توسط دستگاه نظارت به پيمانكار ابلاغ شود.
اضافه نمودن آهك علاوه بر كنترل پلاستيسيته[2] خاك رس، باعث بالا بردن كارايي سيلت و رس با درصد رطوبت بيشتر از ميزان رطوبت بهينه خواهد شد.
كاهش آب آزاد خاك ضمن آبگيري[3] آهك، باعث بهبود مقاومت خاك خواهد شد. در صورتي كه ظرفيت باربري زيادي از خاك مورد نظر باشد، به كار بردن سيمان پرتلند و يا اضافه نمودن آهك نيز به بهبود ظرفيت باربري خاك كمك مينمايد. ميزان و روش اختلاط و نحوه اجراي كار، بايد توسط دستگاه نظارت به پيمانكار ابلاغ شود.
انواع خاكريزي
بسته به نوع استفاده و عملكرد، خاكريزي به دو بخش خاكريز باربر و خاكريز پركننده تقسيم ميشود.
3-3-3-1خاكريزهاي باربر[1]
خاكريز باربر به خاكريزي اطلاق ميشود كه بارهاي استاتيكي وارده از شالوده و كف ساختمان و نيز بارهاي ديناميكي حاصل از ماشينآلات و تأسيسات را تحمل نمايد. اين خاكريزها بايد در دوران بهرهبرداري از ساختمان بارهاي وارده را به بستر خود منتقل نمايند. مصالح به كار گرفته شده در خاكريزي و نحوه كوبيدن، بايد مطابق مشخصات مندرج در اين فصل باشد تا قابليت تراكم[2] بعدي خاك به حداقل ممكن رسيده و خاكريز به نحو احسن عمل نمايد. نكات مهمي كه بايد در اجراي خاكريزهاي باربر رعايت شوند، به شرح زير است:
ـ مصالح مناسب با توجه به دستورالعملهاي مندرج در بند (3-3-1) انتخاب شود.
ـ ضمن توجه به نوع خاك و انتخاب ماشينآلات مناسب، تراكم خاك به نحو مطلوب انجام شود.
ـ بستر آماده شده خاكريزي بايد داراي ظرفيت باربري كافي[3] براي تحمل بارهاي وارده باشد.
ـ خاكريز بدون نشست و يا حتيالامكان نشست آن در حد مجاز باشد.
ـ اجراي خاكريزي بر روي بسترهايي كه داراي خاكهاي قابل انقباض[4] هستند، مجاز نيست و بايد اين خاكها با مصالح مناسب جايگزين شوند.
ـ به كار بردن رسهايي با خاصيت خميري و قابليت تورم زياد[5] در خاكريزي مجاز نيست.
ـ كنترل بستر خاكريزي با رعايت مندرجات مشخصات فني خصوصي و مندرجات بند (3-4-2) اين فصل قبل از اجراي عمليات خاكريزي ضروري است.
براي پر كردن اطراف پي ساختمانها، ديوارهاي حايل، ترانشه لولهها و مشابه آن از خاكريزهاي پر كننده استفاده ميشود. كيفيت مصالح در اين خاكريزها بايد با مندرجات بند (3-3-1) اين فصل مطابقت نمايد. خاكهاي حاصل از گودبرداري و عمليات خاكي، بايد در صورت مناسب بودن به مصرف برسند. در غير اين صورت بايد با نظر و تأييد دستگاه نظارت از خاك قرضه مناسب براي خاكريزي استفاده شود. در صورت عدم دسترسي به خاك مناسب با تأييد قبلي دستگاه نظارت ميتوان از مصالحي نظير بتن سبك و شفته آهكي استفاده نمود.
رعايت نكات فني مندرج در اين فصل براي تسطيح و كوبيدن اين خاكها توسط پيمانكار الزامي است
كنترل رطوبت خاكريزها
3-3-4-1 خاكريزهاي با مصالح ريزدانه
قبل از اجراي عمليات تراكم در خاكريزها، مصالح ريزدانه بايد داراي رطوبت بهينه باشد. رطوبت بهينه بايستي بر اساس روش پروكتور استاندارد كنترل شود. بهتر است رطوبت در محل قرضه به خاك اضافه شده و پس از حمل و پخش، رطوبت در محل كنترل شود. اضافه نمودن آب براي تأمين رطوبت در محل اجرا با توجه به نوع مصالح بايد مورد موافقت دستگاه نظارت قرار گيرد. بايد براي اندازهگيري وزن مخصوص خاك در محل از روش مخروط ماسه مطابق استاندارد (191- T ) استفاده شود. تعيين رطوبت بهينه و تراكم به روش پروكتور استاندارد صورت ميگيرد. چنانچه قرار است به روش ديگري اقدام شود، بايد جزئيات در مشخصات فني خصوصي ذكر شود.
در صورت تأييد دستگاه نظارت ميتوان درصد رطوبت را در مورد خاكهاي چسبنده[1]، (1%) تا (2%) كمتر و در مورد خاكهاي قابل تورم[2]، (1%) تا (2%) بيشتر از رطوبت بهينه[3] اختيار نمود. در هر حالت عمليات تراكم تا حصول وزن مخصوص مورد نظر ادامه مييابد. در موارد خاص كه با توجه به نوع خاك و مرغوبيت آن تغييراتي در نحوه تراكم يا رطوبت آن مورد نظر باشد، بايد موضوع توسط آزمايشگاه مورد تأييد كارفرما، مطالعه و دستورات لازم توسط دستگاه نظارت به پيمانكار داده شود.
3-3-4-2 خاكريزهاي با مصالح درشتدانه
ميزان تراكم و رطوبت بهينه خاكريزي با مصالح درشتدانه نظير مصالح ماسهاي، شني و مخلوط شن و ماسه بايد توسط آزمايشگاه مورد تأييد كارفرما مشخص شود. ميزان اين تراكم، با توجه به استاندارد ASTM D2049 مشخص ميشود.
3-3-4-3 خاكريزهاي با مصالح رودخانهاي
ميزان تراكم و رطوبت بهينه اين نوع خاكريزي، بايد با توجه به نوع مصالح و درصد مواد ريزدانه توسط آزمايشگاه مشخص شود. روش آزمايش، روش پروكتور استاندارد ميباشد.
3-4-2 آمادهسازي بستر خاكريزي
قبل از شروع عمليات خاكريزي بايد سطوح و مناطقي كه در نقشههاي اجرايي و دستورالعملهاي دستگاه نظارت براي خاكريزي مشخص شده است، از مصالح نامناسب، خاك نباتي، ريشه اشجار و گياهان كاملاً تميز و پاك شود. موانع اجراي كار بايد با نظر و تأييد دستگاه نظارت، برطرف، تخريب و جابهجا شوند. در صورت وجود آبهاي زيرزميني، بايد قبل از اجراي عمليات بر اساس دستورالعملهاي مندرج در اين فصل نسبت به زهكشي و پايين انداختن آب مطابق نظر دستگاه نظارت اقدام شود. پس از برداشت مصالح نامرغوب و سست و قبل از اجراي عمليات خاكريزي رعايت نكات زير الزامي است.
الف: اگر زمين بستر خاكريزي از جنس خاكهاي ريزدانه سيليسي يا رسي باشد، ابتدا بايد به عمق حداقل 15 سانتيمتر بستر شخم زده و سپس با تراكم خواسته شده كوبيده شود.
ب: چنانچه زمين بستر خاكريزي از مصالح شن و ماسه باشد، بايد سطح كار با تراكم مورد نظر رگلاژ و كوبيده شود.
پ: چنانچه لازم باشد خاكريزي روي سطوح بتني انجام شود، قبل از اجراي عمليات بايد سطح بتن كاملاً تميز و مرطوب گردد.
ت: چنانچه لازم باشد خاكريزي روي سطوح سنگي انجام شود، قبل از خاكريزي بايد مواد خارجي، سنگهاي سست و مواد اضافي ديگر از محل كار، حذف و پس از مرطوب نمودن سطح آن، خاكريزي شروع شود.
بين آمادهسازي بستر و اجراي عمليات خاكريزي، نبايد فاصله زماني زياد وجود داشته باشد. خاكريزي بايد بلافاصله پس از آمادهسازي شروع شود. چنانچه به دلايلي خارج از قصور پيمانكار و يا هر دليل ديگر وقفهاي در اين امر حادث شود، قبل از اجراي عمليات خاكريزي دستگاه نظارت از محل كار بازديد به عمل آورده و در صورت لزوم دستور ترميم و آمادهسازي آن را صادر خواهد نمود.
3-4-3 خاكريزهاي باربر
3-4-3-1 پخش لايهها
عمليات خاكريزي بايد به صورت لايههاي افقي صورت گيرد. نحوه توزيع و پخش مصالح در لايههاي خاكريزي، بايد چنان باشد كه در هيچ قسمت از كار، حفره و سوراخ به وجود نيامده و مصالح به صورت يكنواخت پخش شود. عبور و مرور وسايل نقليه و تجهيزات كارگاه از منطقه خاكريزي كه موجب برهم خوردن تراز كار و ايجاد شيار در اثر عبور چرخ ماشينآلات ميشود، مجاز نميباشد. با توجه به ضخامت، جنس و ميزان تراكم، مصالح خاكريزي بايد در محل و فواصل معين به نحوي تخليه شود كه بتوان آن را به راحتي در سطح كار پخش نمود. تنظيم و پخش بايد به نحوي صورت گيرد كه پس از عمل تراكم، سطح و ضخامتي كاملاً يكنواخت حاصل شود و در جسم خاكريز، فضاهاي خالي با رگههاي مجزا و دانهبندي غير پيوسته مشاهده نشود. لايههاي افقي بايد به صورتي ريخته شوند كه هر لايه بعد از خاتمه عمل كوبيدن لايه قبلي ريخته شود. ضخامت اين لايه بايد به نحوي انتخاب شود كه پس از عمل كوبيدن و تحصيل تراكم موردنظر، هيچ گاه ضخامت لايه تمام شده از 15 سانتيمتر تجاوز ننمايد. حداكثر ضخامت خاك قبل از كوبيدن با توجه به نوع خاك، ماشينآلات به كار گرفته شده و تجربيات كارگاهي با روش سعي و خطا مشخص ميشود، ولي هيچ گاه نبايد ضخامت لايه خاك نكوبيده ريزدانه از 30 سانتيمتر تجاوز نمايد. در مورد خاكهاي درشتدانه و مصالح سنگي، حداكثر ضخامت با تأييد دستگاه نظارت معين ميشود. چنانچه دستگاه نظارت تشخيص دهد كه بعد از اتمام عمل كوبيدن سطح كار بسيار صاف و آئينهاي بوده و در نتيجه اتصال با لايه بعدي دچار اشكال خواهد شد، دستور شخم زدن سطح كار قبل از ريختن لايه بعدي را صادر خواهد نمود. در مورد خاكريزي با مصالح سيلتي و رسي در صورتيكه سطح خاكريز خيلي خشك يا بيشتر از حد لازم مرطوب باشد، بايد مقدار رطوبت را قبل از اجرا كنترل نمود.
3-4-3-2 روش و ميزان كوبيدن
پس از ريختن مصالح، پخش آن بايد با گريدر و يا ماشينآلات مشابه به روشهاي مورد تأييد انجام شود. در صورتيكه ميزان تراكم لايهها در نقشهها مشخص نشده باشد، مصالح بايد حداقل با تراكمي معادل (100%) روش پروكتور استاندارد و يا (95%) آشتو اصلاح شده كوبيده شود. نوع ماشينآلات و روش اجراي كار بايد قبلاً به تأييد دستگاه نظارت رسيده باشند. بسته به نوع خاكريزي، وضعيت اجراي كار و نوع مصالح، ميتوان از غلتكهاي مكانيكي نظير غلتكهاي چرخ لاستيكي، استوانهاي صاف، پاچهبزي، پاچهفيلي يا ويبراتورهاي كششي استفاده نمود.
تعداد گذرهاي[1] متوالي در هر نوار و هر لايه بايد چنان باشد كه تراكم مورد نظر حاصل شود. رويهمافتادگي[2] گذرهاي متوالي، نبايد كمتر از 30 سانتيمتر اختيار شود. ريختن و كوبيدن لايه بعدي، بايد پس از كنترل و تأييد دستگاه نظارت صورت گيرد.
3-4-3-3 تسطيح و تنظيم
تنظيم شيب شيرواني خاكريزها و شيب سطوح بايد طبق نقشه، مشخصات و دستورالعملهاي دستگاه نظارت انجام شود.
پيمانكار بايد دقت نمايد كه شيب شيروانيها به طور مرتب، رگلاژ و تسطيح شده و آثار بينظمي يا رد ماشينآلات در آنها ديده نشود. مقاطع طولي و عرضي بايد دقيقاً بر اساس قوارههاي لازم، اجرا و تنظيم شده و ناهمواريهاي خاكريز در محور طولي شمشه 5 متري، نبايد از 3 سانتيمتر تجاوز نمايد.
خاكريزهاي پر كننده[1]
3-4-4-1 پخش مصالح
پس از اجراي عمليات ساختماني سازهها، پي ساختمانها، ديوارهاي حايل اطراف آن، بايد از مواد اضافي و خارجي كاملاً تميز و سپس فضاهاي خالي با خاك مناسب از خاكبرداري يا منابع قرضه لايهلايه ريخته، رگلاژ و كوبيده شود. پخش لايهها و كوبيدن با توجه به وضعيت سازه، بايد با روشهاي سبك دستي به نحوي صورت گيرد كه هيچ گونه صدمهاي به سازه وارد نيايد. در صورت صدمه ديدن سازه، پيمانكار بايد به هزينه خود و طبق نظر دستگاه نظارت نسبت به ترميم خرابي اقدام نمايد. پخش لايهها به صورت افقي بوده و ضخامت آن پس از كوبيدن نبايد از 15 سانتيمتر تجاوز نمايد.
3-4-4-2 روش و ميزان كوبيدن
كوبيدن خاكريزهاي پر كننده مستلزم بذل توجه و دقت خاص بوده و پيمانكار موظف است براي جلوگيري از صدمه زدن به سازهها ضمن گذاردن كارگران ماهر، از غلتكهاي دستي كوچك استفاده نمايد. ميزان تراكم خاكريزهاي پر كننده چنانچه در نقشهها مشخص نشده باشد، (95%) بر اساس روش پروكتور استاندارد ميباشد. در ساير موارد نظير ترانشههاي لوله و كابل در صورتي كه در مشخصات درخواست كوبيدن شده باشد، ميزان تراكم توسط دستگاه نظارت تعيين ميشود. پيمانكار براي متراكم ساختن، مجاز به غرقاب كردن نبوده و بايد با روشهاي مورد تأييد دستگاه نظارت اقدام به تراكم خاكريز نمايد.
منبع:مشخصات فنی عمومی کارهای ساختمانی
برچسب های مهم
گود برداری و سازه های نگهبان(مقاله کامل)
گود برداری و سازه های نگهبان
در بسیاری از پروژه های ساختمانی لازم است که زمین به صورتی خاکبرداری شود که جداره های آن قائم یا نزدیک به قائم باشد. این کار ممکن است به منظور احداث زیر زمین ، کانال ، منبع آب و .. صورت گیرد. فشار جانبی وارد بر این جداره ها ناشی از رانش خاک بر اثر وزن خود آن ، و نیز سر بار های (surcharge) احتمالی روی خاک کنار گود می باشد. این سربارها می توانند شامل خاک بالاتر از تراز افقی لبه ی گود ، ساختمان مجاور ، بارهای ناشی از بهره برداری از معابر مجاور و ... باشند. به منظور جلوگیری از ریزش ترانشه و تبعات منفی احتمالی ناشی از این خاکبرداری ، سازه های موقتی را برای مهار ترانشه اجرا می کنند که به آن سازه های نگهبان (retaining structures;support systems) می گویند.
اهداف اصلی ایمن سازی جداره های گود با استفاده از سازه های نگهبان عبارتند از : حفظ جان انسانهای خارج و داخل گود ، حفظ اموال خارج و داخل گود و نیز فراهم آوردن شرایط امن و مطمئن برای اجرای کار.
موضوع گودبرداری و طراحی و اجرای سازه های نگهبان در مهندسی عمران دارای گستره وسیعی است و نیاز به بررسی ها و مطالعات و ملاحظات ژئوتکنیکی، سازه ای ، مواد و مصالح، تکنولوژیکی و اجرایی و اقتصادی و اجتماعی دارد. در نتیجه می توان گفت که انتخاب روش مناسب بستگی به جمیع شرایط تأثیرگذار دارد و می توان در شرایط مختلف، به صورت های گوناگونی باشد. از سوی دیگر، تئوری ها و روش های اجرایی گود برداری و سازه های نگهبان، هم مبتنی بر اصول تئوریک و هم متأثر از ملاحظات اجرایی و تجربی، توأماً است.
پایدارسازی جداره های گودبرداری به صورتها و روشهای مختلفی صورت می گیرد که از جمله آنها به روشهای : مهار سازی (anchorge) ، دوخت به پشت (tie back) ، دیواره دیافراگمی (diaphragm wall) ، مهار متقابل (reciprocal support) ، اجرای شمع (piling) ، سپر کوبی (sheet piling) ، و اجرای خرپا (truss construction) اشاره نمود.
2- انواع روشهای پایدارسازی گود
2-1- روش مهار سازی
در این روش، برای مهار حرکت و رانش خاک، با استفاده از تمهیداتی خاص، از خود خاک های دیواره کمک گرفته می شود. ابتدا در حاشیه زمینی که قرار است گودبرداری شود، در فواصل معین چاههایی حفر می کنیم. عمق این چاهها برابر با عمق گود به اضافه ی مقداری اضافه برای شمع بتنی انتهای تحتانی این چاهها است.
پس از حفر چاهها، در درون آنها پروفیل های شکل یا شکل قرار می دهیم. به منظور تأمین گیرداری و مهاری کافی برای این پروفیل ها، انتهای پروفیل ها را به میزان 0.25 تا 0.35 عمق گود، پایین تر از رقوم کف گود در درون بخش شمع ادامه می دهیم و در انتهای پروفیل ها نیز شاخکهایی را در نظر می گیریم.
سپس، شمع انتهای تحتانی را ، که قبلاً آرماتوربندی آن را اجرا کرده و کار گذاشته ایم، بتن ریزی می کنیم. بدین ترتیب پروفیل های فولادی مزبور در شمع مهار می شوند و پروفیل های فولادی همراه با شمع نیز در خاک مهار می گردند. پس از اجرای مراحل فوق، عملیات گودبرداری را به صورت مرحله به مرحله اجرا می کنیم. در هر مرحله، پس از برداشتن خاک در عمق آن مرحله، برای جلوگیری از ریزش خاک، با استفاده از دستگاههای حفاری ویژه، در بدنه ی گود چاهکهایی افقی یا مایل، به قطر حدود 10 تا 15 سانتیمتر، دزر جداره ی گود حفر می کنیم. آنگاه درون این چاهکها میلگردهایی را کار گذاشته و سپس درون آنها بتن تزریق می کنیم. طول این چاهکها، به نوع خاک و پارامترهای فیزیکی و مکانیکی آن، و نیز به عمق گود بستگی دارد و مقدار آن در حدود 5 تا 10 متر است.
پس از انجام این مرحله، پانلهای بتنی پیش ساخته ای را در بین پروفیلهای قائم قرار داده و آنها را از سویی به میلگردهای بیرون آمده از چاهکها به نحو مناسبی متصل می کنیم و از سویی دیگر پانلها را به پروفیلهای قائم وصل می کنیم. به جای استفاده از این پانلهای پیش ساخته می توانیم آنها را به صورت درجا اجرا کنیم. همچنین می توانیم ابتدا بر روی دیواره آرماتور بندی کرده و سپس بر روی آن بتن پاشی (shotcrete) کنیم.
برای اتصال پانلها به میلگردهای بیرون آمده از چاهکها می توانیم سر میلگردهای مزبور را رزوه کرده با استفاده از صفحات سوراخ دار تکیه گاهی و مهره، آنها را با پانل درگیر کنیم.
کلیه عملیات فوق را به صورت مرحله به مرحله، از بالا به پایین اجرا می کنیم. ملات یا خمیری که برای تزریق استفاده می کنیم، مخلوطی است از سیمان و آب یا سیمان و آب و ماسه که ممکن است در آن از مواد افزودنی نیز استفاده کنیم. همچنین می توانیم از مواد پلیمری و دوغاب های با پایه غیر از سیمان پرتلند و با ترکیبات خاص نیز برای تزریق استفاده کنیم. در تزریق با استفاده از سیمان پرتلند، نسبت آب به سیمان در ابتدا در حدود 1.5 است که به تدریج آن را کاهش داده و به حدود 0.5 می رسانیم. طراحی و برنامه ریزی و اجرای عملیات تزریق باید توسط متخصصان آشنا به موضوع و با استفاده از دستگاههای خاص و طبق استانداردها و ضوابط خاص صورت گیرد. همچنین باید توجه داشته باشیم که در صورتی که فشار به کار برده شده برای تزریق بیش از حد لزوم باشد، ممکن است ناپایداری ها و شکستهایی در خاک ایجاد شود.
2-1-1- مزایای روش مهار سازی
1. مشخصات مکانیکی خاک بر اثر تزریق بتن در درون چاهکها بهبود می یابد،لذا بر اثر این امر، علاوه بر کمک گرفتن از خاک اطراف جداره برای مهار رانش خاک، میزان رانش خاک نیز بر اثر بهبود مشخصات مکانیکی خاک کاهش می یابد.
2. سازه نگهبان در داخل گود جاگیر نیست.
3. از خاک موجود برای مهار دیواره گود استفاده می شود.
2-1-2- معایب روش مهار سازی
1. استفاده از بدنه ی خاک مجاور دیواره گود ضروری است. لذا در مواردی که خاک مجاور گود در زیر یک ساختمان یا در حریم همسایه یا در حریم تاسیسات و معابر شهری باشد، از این روش نمی توان استفاده کرد یا استفاده از آن با محدودیت همراه است.
2. به دلیل ضرورت اجرا عملیات به صورت مرحله به مرحله، به زمالن زیادی نیاز دارد. البته این امر ممکن است در پروژه های بزرگ مطرح نباشد بلکه برعکس ممکن است زمان کلی اجرا کار نیز، به ویژه با مدیریت صحیح، کاهش یابد.
3. هزینه اجرای عملیات، به دلیل تکنولوژی پیشرفته تر، در مقایسه با روشهای ساده تر بیشتر است. ولی در پروژه های بزرگ و در احجام زیاد ممکن است این امر مطرح نباشد و برعکس هزینه کلی کار کاهش یابد.
4. به دستگاه های خاص نظیر دستگاه های لازم برای حفر چاهکها، تزریق، حمل پانلها و ... نیاز دارد.
5. به افراد با تخصص های بالاتر در رده های مختلف فنی برای اجرای عملیات مربوطه، در مقایسه با روشهای ساده تر نیاز دارد.
2-2- روش دوخت به پشت
این روش، مشابهت زیادی به روش مهارسازی دارد. در این روش نیز حفاری را به صورت مرحله به مرحله و از بالا به پایین گود اجرا می کنیم.
در هر مرحله به کمک دستگاههای حفاری ویژه، چاهکهای افقی یا مایل در بدنه ی دیواره ی گود حفر می کنیم. سپس، درون این چاهکها کابلهای پیش تنیده قرار می دهیم و با تزریق بتن در انتهای چاهک، این کابلها را کاملاً در خاک مهار می کنیم. سپس کابلهای مزبور را به کمک جکهای ویژه ای می کشیم و انتهای بیرون آمده ی کابل را بر روی سطح جداره ی گودمهار می کنیم. آنگاه به درون چاهکهای مزبور بتن تزریق می کنیم. پس از سخت شدن بتن و کسب مقاومت کافی آن، کابلها را از جک آزاد می کنیم. این کار موجب آن می شود که نیروی پیش تنیدگی موجود در کابل خاک را فشرده سازد، و در نتیجه خاک فشرده تر و متراکم تر شده و رانش ناشی از آن کاهش یابد، و در عین حال که نیروی رانش خاک در جداره گود به خاکهای داخل بدنه ی دیواره منتقل شده و خاک بدنه ی انتهایی، به عنوان سازه ی نگهبان عمل کرده و رانش خاک بدنه ی مجاور جداره را تحمل می کند.
عمق گودبرداری در هر مرحله، بستگی به نوع خاک و فاصله ی بین چاهکها داردو معمولاً در حدود 2 تا 3 متر است.
2-2-1- مزایای روش دوخت به پشت
1. مشخصات مکانیکی خاک بر اثر تزریق بتن به درون چاهکها و نیز پیش تنیده شدن خاک بهبود می یابد. در نتیجه هم از خاک اطراف جداره برای مهار رانش خاک استفاده می شود و هم میزان رانش خاک بر اثر بهبود مشخصات مکانیکی خاک کاسته می شود.
2. سازه نگهبان در داخل گود جاگیر نیست.
3. از خاک موجود برای مهار دیواره ی گود استفاده می شود.
2-2-2- معایب روش دوخت به پشت
1. استفاده از بدنه خاک مجاور دیواره ی گود ضروری است. لذا در مواردی که خاک مجاور گود در زیر یک ساختمان یا در حریم همسایه یا در حریم تاسیسات و معابر شهری باشد، از اینت روش نمی توان استفاده کرد یا استفاده از آن با محدودیت همراه است.
2.به دلیل ضرورت اجرای عملیات به صورت مرحله به مرحله، به زمان زیادی نیاز دارد. البته ممکن است در پروژه های بزرگ این امر مطرح نباشد بلکه برعکس ممکن است زمان کلی اجرای کار نیز، به ویژه با مدیریت صحیح، کاهش یابد.
3.هزینه ی اجرای عملیات،به دلیل تکنولوژی پیشرفته تر، در مقایسه با روش های ساده تر بیشتر است. ولی در پروژه های بزرگ و در احجام زیاد ممکن است این امر مطرح نباشدو برعکس هزینه ی کلی کار کاهش یابد.
4. به دستگاه های خاص نظیر دستگاه های لازم برای حفر چاهکها، تزریق، پیش تنیدگی کابلها و ... نیاز دارد.
5. به افراد با تخصص های بالاتر در رده های مختلف فنی برای اجرای عملیات مربوطه، در مقایسه با روشهای ساده تر نیاز دارد.
2-3- روش دیواره ی دیافراگمی (diaphragm wall)
در این روش ابتدا به کمک دستگاه های حفاری ویژه محل دیوار نگهبان را حفر می کنیم. سپس به طور همزمان محل حفر شده را با گل بنتونیت (bentonite slurry) و سیمان پر می کنیم تا از ریزش خاک دیواره محل حفر شده جلوگیری شود. سپس قفسه ی آرماتور های دیوار نگهبان را، که از قبل ساخته و آماده کرده ایم، در داخل محل حفر شده ی دیوار جا می دهیم. آنگاه بتن ریزی دیوار را انجام می دهیم. بتن مصرفی معمولاً از نوع بتن روان و با کارآیی زیاد است.
دیوارهای دیافراگمی به صورت پیش ساخته (precast diaphragm walls) و پس کشیده (post –tensioned diaphragm walls) نیز اجرا می شود.
2-3-1- مزایای روش دیواره ی دیافراگمی
1. سرعت اجرای کار بسیار زیاد است.
2. درجه ی ایمنی کار بسیار زیاد است.
3. دیوار دیافراگمی هم به عنوان سازه نگهبان گود رفتار می کند و هم در حین بهره برداری از آن به عنوان دیوار حایل استفاده می شود.
4.دیوار دیافراگمی به ویژه برای حفاری ها و گودهای با طول زیاد مناسب است.
2-3-2- معایب روش دیواره ی دیافراگمی
1. در احجام کم، هزینه ی اجرای کار بسیار زیاد است، ولی در احجام زیاد هزینه ی کلی کار می تواند از روشهای ساده تر کمتر تیز باشد.
2. در این روش، دستگاه های حفاری مربوطه نیاز به فضای کار زیادتری دارند و در صورتی که از نظر فضای دو طرف دیواره محدودیت داشته باشیم، اجرای کار ناممکن خواهد بودو یا اینکه به سختی صورت می گیرد.
3. در این روش به دستگاه های حفاری ویژه ای نیاز است.
4. در این روش به نیروهای با تخصص بالا برای کار با دستگاه های مورد نظر و سایر موارد نیاز است.
2-4- روش مهار متقابل
این روش برای گودهای به عرض کم مناسب است. در این روش ابتدا در دو طرف گود، در فواصای معین از یکدیگر چاهکهایی را حفر می کنیم. طول این چاهکها برابر با عمق گود به اضافه ی مقداری اضافه تر حدود 0.25 تا 0.35 برابر عمق گود است. این عمق اضافه به منظور تأمین گیرداری انتهای تحتانی پروفیلهایی است که در چاهک قرار داده می شوند.
سپس در درون این چاهکها پروفیلهای فولادی یا ، مطابق با محاسبات و نقشه های اجرایی، قرار می دهیم. طول این پروفیل ها را معمولاً به گونه ای در نظر می گیریم که انتهای فوقانی آنها تا حدی بالاتر ازتراز بالایی گود قرار گیرند.
آنگاه قسمت فوقانی هر دو پروفیل قائم متقابل مزبور را به کمک تیر ها یا خرپاهایی به یکدیگر متصل می کنیم. این کار موجب میشود که هر دو پروفیل قائم متقابل، به پایداری یکدیگر کمک کنند.
پس از آن، عملیات گودبرداری را به تدریج انجام می دهیم . در صورت لزوم، در نقاط دیگری از ارتفاع پروفیلهای قائم نیز سیستم مهار متقابل را اجرا می کنیم.
در صورتی که خاک خیلی ریزشی باشد باید در بین اعضای قائم از الوارهای چوبی یا اعضای مناسب دیگر استفاده کنیم.
سیستم مهار متقابل فوق الذکر باید در جهت عمود بر سیستم قابی آن، یعنی در جهت طول گود، نیز به صورت مناسب مهاربندی شود.
2-4-1- مزایای روش مهار متقابل
1. در گودبرداری های با عرض کم دارای مزایای بسیار زیادی است که از آن جمله سرعت زیادتر، هزینه ی
کمتر ، و جاگیری کمتر را می توان نام برد.
2. این روش، به ویژه در بسیاری از عملیات اجرای کانالها می تواند بسیار سودمند واقع شود.
2-4-2- معایب روش مهار متقابل
1. در صورتی که عرض گود زیاد، مثلاً بیش از حدود 10 متر، شود و نیز در صورتی که عمق گود زیاد باشد ممکن است مهاربندی های عرضی و یا مهار بندی های ترازهای مختلف دست و پاگیر شده و موجب بروز مشکل در اجرای کار بشود.
2-5- روش اجرای شمع
در این روش، در پیرامون زمینی که قرار است گودبرداری شود در فواصل معینی از هم، شمعهایی را اجرا می کنیم. این شمعها می توانند از انواع مختلف مصالح سازه ای نظیر فولاد، بتن و چوب باشند. همچنین شمعهای بتنی را می توان به صورت پیش ساخته یا درجا اجرا کرد.
در این روش، شمعها فشار جانبی خاک را به صورت تیرهای یک سر گیردار تحمل می کنند. طول گیرداری لازم در انتهای شمعها چیزی در حدود 0.3 است.
پس از اجرای شمعها، می توان عملیات گودبرداری را اجرا کرد. در صورت لزوم باید شمعها را در امتداد دیواره ی گود مهاربندی کرد.
2-5-1- مزایای روش اجرای شمع
1. سرعت عملیات اجرایی بسیار بالا است.
2. سیستم به هیچ وجه دست و پاگیر نیست.
3. در احجام زیاد، هزینه ی عملیات کاهش می یابد.
4.گاهی از اوقات می توان از شمع ها به عنوان سازه نگهبان دائم( نظیر دیوار حائل) یا بخشی از آن نیز استفاده کرد.
5. شمع های پیش ساخته را پس از جمع آوری می توان در پروژه های دیگر نیز استفاده کرد.
6. در گودهای با عمق تا حدود 5 متر، معمولاً اقتصادی اند.
2-5-2- معایب روش اجرای شمع
1. در صورتی که ارتفاع گودبرداری زیادباشد، هم باید فواصل شمعها از هم کم شود و هم باید از مقاطع سازه ای قویتری برای اجرای کار استفاده کرد.
2. در بسیاری از پروژه های شهری، به دلیل مشکلات شمع کوبی، نمی توان از شمعهای پیش ساخته استفاده کرد و فقط باید شمعها را به صورت درجا اجرا کرد.
2-6- روش سپرکوبی
در این روش، ابتدا در طرفین گود سپرهایی را می کوبیم و سپس خاکبرداری را شروع می کنیم. پس از آنکه خاکبرداری به حد کافی رسید در کمرکش سپرها و بر روی آنها، تیرهای پشت بند افقی (wales) را نصب می کنیم. سپس قیدهای فشاری قائم (struts) را در جهت عمود بر صفحه ی سپرها به این پشت بندهای افقی وصل می کنیم. سپرها و پشت بندها و قیدهای فشاری در عرضهای کم و خاکهای غیر سست، معمولاً از نوع چوبی است ولی در عرضهای بیشتر و خاکهای سست تر استفاده از سپرها و پشت بندها و قیدهای فشاری فلزی اجتناب ناپذیر است.
2-6-1- مزایای روش سپرکوبی
1. سرعت اجرای کار بسیار زیاد است.
2. درجه ی ایمنی کار بسیار زیاد است.
3. برای اجرای کانالها، به ویژه با طول های زیاد، بسیار مناسب است.
2-6-2- معایب روش سپرکوبی
1. در این روش به دستگاه های سپرکوبی، که به هر حال یک دستگاه ویژه است، نیاز است.
2. این روش به نیروهای با تخصص بالاتر، نسبت به روشهای ساده تر، نیا ز دارد.
3. دستگاه های سپرکوب به جای کافی برای اجرای کار نیاز دارند.
4. این روش برای عرض های کم مناسب تر است.
2-7- روش خرپایی
این روش، یکی از مناسب ترین و متداول ترین روش های اجرای سازه نگهبان در مناطق شهری است. اجرای آن ساده بوده و نیاز به تجهیزات و تخصص بالایی ندارد، و در عین حال قابلیت انعطاف زیادی از نظر اجرا در شرایط مختلف دارد.
برای اجرای این نوع سازه نگهبان، ابتدا در محل عضوهای قائم خرپا، که در مجاورت دیواره ی گود قرار دارند، چاههایی را حفر می کنیم.عمق این چاه ها برابر با عمق گود به اضافه مقداری اضافه برای اجرای شمع انتهای تحتانی عضو خرپا است.طول شمع (length of pile) را، که با نشان داده می شود از طریق محاسبه بدست می آوریم. آنگاه درون شمع را آرماتوربندی کرده و عضو قائم را در داخل شمع قرار می دهیم و سپس شمع را بتن ریزی می کنیم. پس از سخت شدن بتن، انتهای تحتانی عضو قائم به صورت گیردار در داخل شمع قرار خواهد داشت.
سپس خاک را در امتداد دیواره ی گود با یک شیب مطمئن بر می داریم. آنگاه فونداسیون پای عضو مایل را اجرا می کنیم. این فونداسیون در پلان به صورت مربعی است. بعد یا عرض فونداسیون (Breadth of foundation) را با و ضخامت یا ارتفاع آن را با نشان می دهیم. پس از آن، عضو مایل را از یک طرف به عضو قائم و از طرف دیگر به ورق کف ستون بالای فونداسیون متصل می کنیم.
عملیات فوق را برای کلیه ی خرپاهای سازه نگهبان در امتداد دیواره به صورت همزمان اجرا می کنیم.
حال خاک محصور بین اعضای قائم و افقی خرپاها را در سرتاسر امتداد دیواره، به صورت مرحله به مرحله برمی داریم و در هر مرحله اعضای افقی و قطری خرپا را بتریج نصب می کنیم تا آنکه خرپا تکمیل شود.
2-7-1- مزایای روش خرپایی
1. برای عموم گودهای واقع در مناطق شهری مناسب است.
2. از نظر اجرا در شرایط مختلف،قابلیت انعطاف زیادی دارد.
3. امکان استفاده مجدد از خرپا وجود دارد.
4. ساده است و به تخصص و دستگاه های خاص نیاز ندارد.
2-7-2- معایب روش خرپایی
1. سرعت اجرا، در مقایسه با روش های پیشرفته تر نسبتاً کمتر است.
2. خرپاها جاگیراند.
3. احتمال الزامی لودن برداشت بخشی از خاک با روشهای دستی وجود دارد.
منبع: کتاب اصول و مبانی گود برداری و سازه های نگهبان تألیف دکتر حمید رضا اشرفی
برچسب های مهم
انواع فونداسیون با توضیحات جامع
فونداسیون ها را نسبت به نوع مصالح و سیستم ساخت آن می توان به دو گروه تقسیم کرد : گروه اول شامل انواع فونداسیون از نظر نوع مصالح آن مانند فونداسیون های سنگی ، آجری ، شفته ای ، بتنی ، گروه دوم شامل انواع فونداسیون از نظر سیستم ساخت آن مثل : : فونداسیون های تکی ، نواری ، صفحه ای ، فونداسیون مشترک و فونداسیون های کلاف شده می باشد .
1. فونداسیون سنگی :
این فونداسیون از سنگ های طبیعی و در مناطقی که سنگ ارزان در دست رس باشد ساخته می شود سنگی که در برای این گونه فونداسیون ها انتخاب می گردد باید سالم ( نپوسیده ) بوده و از انواع سنگ های لاشه شکسته باشد سنگ های قلوهای به علت صیقلی و مدور بودن آن برای بی سازی مناسب نمی باشد زیرا حالت ناپایدار به فونداسیون می دهد . سطح فونداسیون سازی با سنگ باید از دیوار هایی که روی آن قرار دارد وسیع تر و از هر طرف دیوار حداقل 15 سانتیمتر عنوان ریشه گسترش داشته باشد . فونداسیون سازی با سنگ با دو نوع ملات صورت می گیرد . چناچه بار و فشار کم باشد ملات سنگ ها را از نوع گل آهک و چنانچه بار زیاد باشد ملات ماسه سیمان انتخاب می شود و استفاده از ملات ماسه سیمان ، ماسه و آهک و یا ملات باشد و از فونداسیون های سنگی فقط و ساختمانهای یک طبقه . فونداسیون دیوارهای محوطه استفاده می شود .
2.فونداسیون آجری :
از فونداسیون های آجری در مواقعی استفاده می کنند که ساختمان کوچک و باروارده نیز کم باشد در ضمن از فونداسیون های سنگی نیز به علت گرانی و کمیابی سنگ نتوان استفاده کرد این فونداسیون نیز مانند فونداسیون های سنگی بایستی دارای ریشه ای به اندازه 15 تا 20 سانتی متر از طرفین دیوار روی آن باشد برای این منظور است که عرض پی کنی نیز 30 تا 40 سانتی متر از عرض دیوار بیشتر باشد این مقدار اضافه عرض همچنین عمل آجر چینی در داخل پی را آسان تر می نماید چون زاویه پخش بار در فونداسیون عالی آجری در حدود 60 درجه می باشد برای صرفه جویی در مصرف آجر بهتر است آن را به شکل پلکانی در آورد .
3. فونداسیون شفته ای :
ساده ترین و در عین حال ابتدایی ترین فونداسیون سازی برای ساختمان کوچک 2 یا 3 طبقه آجری است . شفته خمیری است از مخلوط خاک ، آب ، شن و گردآهک که در هر متر مکعب خاک آن بن 200 تا 250 کیلو گرم آهک به کار می رود . گاهی نیز بنابر لزوم مقداری پاره سنگ به آن می افزایند . طریقه شفته ریزی بدین صورت است که شفته را در فونداسیون ریخته و پس از آنکه شفته به حدود 20 یا 30 سانتی متر رسید آن را در یک سطح افقی هموار می کنند و یک روز آن را به حالت خود می گذارند . تا آبش در اثر تبخیر یا جذب کاهش باید ( اصطلاحا دونم شود ) سپس آن را با وزنه ی سنگینی ( تخماق ) می کوبند تا کاملا متراکم گردد . مجددا به همان ارتفاع شفته ریزی انجام گرفته و تا پر شدن فونداسیون همچنان ادامه می یابد .
4. فونداسیون بتنی :
بتن را می توان یکی از مقاومترین و مستحکم ترین سنگ های مصنوعی دانست . لذا فونداسیون هایی که با بتون ساخته می شود ، بهترین فونداسیون در کارهای ساختمان به شمار می آیند . امروزه توصیه می شود . که فونداسیون کلیه ی ساختمانها را با بتون مسلح بسازند به خصوص در مناطق زلزله خیزی نظیر شهر های جنوب خراسان ، دامنه های سلسله ی جبال البرز ، قزوین حتی برای ساختمان سبک و یک طبقه نیز فونداسیون های بتونی از نوع نواری آن بسیار مناسب خواهد بود . زاویه ی پخش بار در فونداسیون های بتنی بین 30 تا 45 درجه می باشد . لذا می توان این گونه فونداسیون ها را پلکانی یا به صورت هرم ناقص ( سومل ) ساخت و از مصرف اضافی بتن صرفه جویی نمود . فونداسیون سازی با بتن بدین طریق انجام می گیرد که ابتدا کف فونداسیون را به اندازه تقریبی 10 سانتی متر بتن کم سیمان با نام مکر می ریزند . که سطح خاک و بتن اصلی را از هم جدا کرده و همچنین سطح پی را جهت بتن ریزی اصلی تراز نمایند . سپس روی بتن مگر داخل پی را با تخته قالب بندی می کنند و پس از آماده شدن قالب بتن ساخته شده را داخل قالب ریخته و خوب می کوبند ویبرا تور ( لرزاننده ) به آن ارزش می دهند .
تا بتون اصطلاحا جا بیفتد یعنی دانه های شن ماسه در بتون عمل جایگیری را کاملا انجام دهند و متراکم گردند . بارگذاری روی فونداسیون های بتنی بایستی حداقل هفت روز پس از پی ریزی انجام می گیرد . ضمنا باید توجه داشت ، چنانچه بتون از نوع مسلح باشد ، باید ابتدا میلگرد در قالب جاسازی شده ، سپس بتن ریزی صورت گیرد ، از این فونداسیون شفته در ساختمان های اسکلت فلزی استفاده می شود .
5. فونداسیون های نقطه ای
برای ساختمانهایی که بار آن ها به صورت متمرکز (نقطه ای)به زمین منتقل می شود ساخته میگردد مانند ساختمان های فلزی یا ساختمان های بتونی
لایه های فونداسیون های نقطه ای:
1.زمین مناسب
2.بتن مگر
3. میلگرد های کف فونداسیون
4.بتن اصلی
5.صفحه زیر ستون(در ساختمانهای اسکلت فلزی)
6. فونداسیون های نواری
این فونداسیون ها معمولا در ساختمان های آجری مورد استفاده قرار می گیرد. حداکثر عمق پی های نواری در حدود 50 و عرض پی قدری بزرگتر از عرض دیوار روی آن می باشد.
لایه های فونداسیون های نواری به ترتیب از پایین به بالا
1.شفته ریزی
2.کرسی چینی
3.شناز
4.ملات ماسه سیمان برای ایزولاسیون رطوبتی
5.قیر گونی
6.ملات ماسه سیمان برای پوشش روی قیر گونی
7.دیوار چینی اصلی
7. فونداسیون های گسترده
به فونداسیون هایی اطلاق می شود که بار چند ستون یا دیوار را که در ردیف ها یا امتداد های مختلف قرار دارند به زمین منتقل می نمایند. پی گستره ممکن است به شکل دال مجموعه تیر_دال و... ساخته شود.
باید توجه کرد که در بندر عباس با توجه به گرمای هوا باید 3الی4 ساعت بعد از ریختن بتن فونداسیون آبدهی بتن آغاز شود و بتن ریزی بعد از ظهر انجام گیرد.
در صورت که بتن ریزی در صبح زود تا قبل از ساعت 10 صبح انجام گیرد دمای بتن را با خنک کردن آب مصرفی بتن .به کار بردن سیمان مناسب با حرارت زدایی کم. پایین نگه داشتن دمای سیمان با نگهداری سیمان در سیلو های عایق بندی شده.
کاهش دمای مصالح سنگی با انبار کردن آنها و یا آب پاشی یا دمیدن هوای سرد به آنها و نگهداری ابزار و ماشین آلات تهیه و حمل مخلوط بتن در سایه و یا آب پاشی به آنها پایین تر از 32 درجه آورد.
لازم به ذکر است حداقل سیمان یا مواد سیمانی در مناطق ساحلی خلیج فارس 350kg/mو حداکثر آن 425kg/m بتن می باشد.
مقدار کلرید های مصرفی در بتن مسلح باید کمتر از 500 قسمت در میلیون باشد.میزان کل کلرید قابل حل در آب بتن سخت شده 28 روزه نیز باید مطابق آیین نامه مقررات ملی ساختمان باشد.
8. فونداسیون صفحه ای :
( رادیوژنرال ) ، در مواردی استفاده می شود که بارهای وارده از ساختمان بسیار بوده (بار آسمان خراش ها ) و یا مقاومت زمین تا قدری کم باشد . که جهت انتقال بار به خاک تمام سطح زیر ساختمان مورد لزوم قرار گیرد . فونداسیون صفحه ای به صورت یک پارچه از بتن آرمه در سر تا سر زیر ساختمان ساخته می شود که میله ی ستون ها و دیوار بر روی آن قرار می کیرد . در بعضی مواقع که بار بسیار زیاد باشد . سطح فونداسیون را بزرگ تر از سطح ساختمان روی آن می سازد تا پخش فشار در سطح بزرگتری انجام پذیرد .
فونداسیون های صفحه ای به صورت مختلف ساخته می شود و مانند فونداسیون صفحه ای ساده صفحه با دیوار محیطی ، صفحه ای با تیر صفحه ای با دیوار بتنی در یک جهت – صفحه ای با دیوار بتنی در دو جهت و فونداسیون های سلولی .
9. فونداسیون های مشترک :
هر گاه برای دو و یا چند ستون یک فونداسیون ساخته شود پی را مشترک گویند . پی مشترک وقتی مورد استفاده قرار می گیرد که :
1 ). فاصله فونداسیون ها از یکدیگر کم بوده و یا طوری باشد که سطح فونداسیون ها ، یکدیگر را بپوشانند .
2 ). یکی از فونداسیون ها در کنار زمین همسایه قرار گرفته باشد .
3 ). وقتی که به علت طول زیاد یک بنا مجبور باشیم ساختمان را درز انبساط ( ژوئن ) بسازیم . در این صورت برای ستون های مجاور درز انبساط فونداسیون مشترک در نظر می گیرد . چنانچه برای در فونداسیون بار های مختلف خواسته باشیم فونداسیون مشترک طرح نمائیم . فونداسیون مزبور به شکل ذوزنقه ای خواهد که قاعده ی کوچک در طرف بار کمتر و قاعده بزرگ آن در جهت باریستنر باشد .
10. فونداسیون باسکولی :
برای جلوگیری از چرخش فونداسیون و تیر و در کنار دیوار همسایه از فونداسیون باسکولی یا استواپییم استفاده می شود
11. فونداسیون های کلاف شده :
اتصال دو فونداسیون فنرو توسط شناژ ( بتن آرمه ) را پی کلاف شده می نامند . در مناطق زلزله خیز بهترین نوع فونداسیون برای ساختمانهای مسکونی معمولی به حساب می آید . در حالتی که ضخامت شفاژ از ارتفاع پی کمتر باشد ، به دو صورت اتصال صورت می گیرد :
الف : سطح بالایی شناژ و سطح بالایی فونداسیون در یک امتداد قرار می گیرد .
ب : سطح زیر شناژ با سطح زیر فونداسیون در یک امتداد قرار می گیرد .
12. فونداسیون های شمعی :
شمعها اعضایی از جنس فولاد ، بتن ، بتن مسلح ، و چوب می باشند که در صورت مناسب نبودن ظرفیت باربری زمین برای استفاده از شالوده های سطحی ، از آنها برای ساخت شالوده های عمیق ( شالوده های شمعی ) استفاده می شود . وقتی که لایه یا لایه های فوقانی خاک دارای قابلیت فشردگی زیاد و یا خیلی ضعیف باشند ، به طوری که نتوان از شالوده سطحی برای توزیع بار ساختمان استفاده کرد ، شالوده های شمعی برای انتقال بار به لایه تحتانی محکمتر و یا سنگ بستر مورد استفاده قرار می گیرند. وقتی که بستر سنگی و یا لایه محکمتر تحتانی در عمق معقولی از سطح زمین قرار نداشته باشد ، از شمع برای انتقال تدریجی بار استفاده میشود . در این حالت ، بیشتر مقاومت شمع از طریق نیروی اصطکاک بین سطح تماس شمع و خاک ( مقاومت جلدی ) تامین میشود . اگر شمع ها تحت تاثیر نیروی افقی قرار گیرند ، در حالی که هنوز قابلیت حمل بار های قایم را دارا هستند ، می توانند به وسیله خمش ، نیرو های افقی راحمل نمایند . این وضعیت اغلب در شالوده سازه های حایل خاک که وظیفه آنها مقاومت در مقابل فشار جانبی خاک است و یا ساختمان های بلند که تحت تاثیر نیروی باد یا زلزله قرار دارند ، پیش می آید
برچسب های مهم
مقاله کامل روشهای اجرای شالوده های عمیق
طراحی شمع ها هم جنبه های هنری دارد و هم جنبه های علمی. هنر طراحی در انتخاب مناسب ترین نوع شمع و روش نصب آن با توجه به شرایط بارگذاری و ساختگاهی است. جنبه های علمی طراحی شمع به پیش بینی و تخمین درست عملکرد شمع مستقر در خاک در حین نصب و بار گذاری دوران بهره برداری کمک می کند. این عملکرد بطور مؤثر بستگی به روش نصب شمع بستگی داشته و به تنهایی نمی تواند توسط خصوصیات فیزیکی شمع و مشخصات خاک دست نخورده پیش بینی شود. دانستن انواع شمع ها و روش های ساخت و نصب شالوده های شمعی مستلزم فهم علمی رفتار آنهاست.
2-2- راهکارهای عملی طراحی شمع ها
1- اطلاعات لازم و مکفی از شرایط ژئوتکنیکی محل
2- شناخت دقیق نیروها و لنگرهای وارده از روسازه از نظر نوع، مقدار و جهت و اولویت بندی آنها
3- شناخت عوامل محیطی از نظر آثار کوتاه مدت و دراز مدت بر مصالح شمع
4- شناخت وضعیت پیرامون پروژه برای تصمیم گیری در مورد شیوه اجرای شمع
5- انتخاب نوع شمع
6- بررسی امکان پذیری ساخت وتولید شمع برای پروژه و محدودیت های ابعادی
7- برگزیدن روش نصب شامل کوبشی، چکش زدن، در جا ریختن و ...
8- تعیین عمق مدفون شمع با توجه به شرایط خاک، بارهای موجود و امکانات اجرایی
9- آرایش شمع های گروهی و تعیین نحوه عملکرد گروه و توجه به نکات مؤثر در طراحی از جمله تداخل شمع، ضریب کارایی، ...
10- تعیین توان کاربری شمع (تکی یا گروهی) با استفاده از تحلیل های معتبر استاتیکی
11- تعیین توان باربری شمع با استفاده از آزمایشات درجا یا آزمایشات دینامیکی و تدقیق توان باربری
12- دخالت دادن عوامل مؤثر پیرامونی برتوان باربری بدست آمده
13- کنترل و ارزیابی نشست سیستم شالوده
14- طراحی سازه ای شمع و کلاهک سه شمع
15- انجام آزمایشات عملی بار گذاری استاتیکی یا دینامیکی(در صورت لزوم و صلاحدید) به منظور اطمینان از صحت اجرا و عدم آسیب دیدگی شمع ها در حین اجرا
16- تعیین ضریب اطمینان
3-2- انواع پی های عمیق از نظر اجرایی
چنانکه گفته شد بر اساس استاندارد BS 8004 بریتانیا شمع ها به سه دسته طبقه می شوند:
الف- «شمع های با تغییر مکان بزرگ» که هنگام نصب و رانش درون زمین، تغییر مکان زیادی در خاک ایجاد می کنند. این شمع ها معمولاً دارای مقاطع توپر و یا تو خالی ته بسته می باشند که با شیوه کوبشی یا جک زدن به درون خاک رانده می شوند. شمع های کوبیدنی با تغییر مکان های بزرگ شامل موارد زیر هستند:
- چوبی با مقاطع دایره ای یا مربعی، یکسره یا با اتصالات وصل شده
- بتنی پیش ساخته شده با مقاطع تو پر یا توخالی
- پیش تنیده با مقاطع تو پر یا توخالی
- لوله فولادی ته بسته
- جعبه ای فولادی ته بسته
- لوله ای باریک شونده
- لوله ای فولادی ته بسته و رانده شده با جک
- استوانه ای بتنی توپر، پیش ساخته و قطور رانده شده با جک
ب- شمع های «کوبیدنی- ریختنی با تغییر مکان های بزرگ» نیز موارد زیر را شامل می شوند:
- لوله های فولادی کوبیده شده و بعد از بتن ریزی یا بتدریج بیرون کشیده می شوند.
- پوسته های بتنی پیش ساخته که با بتن پر می شوند.
- پوسته های فولادی جدار نازک که داخل خاک کوبیده شده سپس با بتن پر می شوند.
پ- «شمع های با جابجایی کم»
اینگونه شمع ها نیز بصورت کوبشی یا با جک درون زمین نصب می شوند و لیکن دارای سطح مقطع نسبتاً کوچکی هستند. مثالهایی از این نوع عبارتند از مقاطع فولادی H یا I شکل، لوله ها یا جعبه های فولادی ته باز که در حین نصب، خاک وارد قسمت های حفره ای مقطع می شود. اگر در حین کوبش این شمع ها درون زمین، توده خاک در حوالی نوک شمع تشکیل و قفل شود بطوریکه مانع نفوذ ستون خاک به درون حفرات مقطع شود شمع از نوع با جابجایی زیاد محسوب می شود.
«شمع های با جابجایی کم» شامل انواع زیر هستند:
- بتنی پیش ساخته با مقاطع لوله ای ته باز کوبشی با ضربه
- بتنی پیش تنیده با مقاطع لوله ای ته باز کوبشی با ضربه
- مقاطع فولادی H شکل
- مقاطع فلزی لوله ای ته باز کوبشی که در صورت ضرورت خاک وارد شده درون لوله تخلیه می شوند.
ت- «شمع های بدون جابجایی» یا «شمع های جایگزینی»
برای نصب این نوع شمع ها نخست حفره محل شمع با روش های حفاری مناسب حفاری شده و درون آن بتن ریزی می شود. بتن ممکن است درون غلاف ریخته شود و یا بدون غلاف بتن ریزی انجام شود. غلاف ممکن ست با پیشرفت بتن ریزی بیرون کشیده شود. در بعضی موارد ممکن است شمع های آماده چوبی، بتنی یا فولادی درون حفره قرار داده شود.
«شمع های بدون جابجایی» یا «شمع های جایگزینی» شامل انواع زیر می شوند:
- حفر چاهک توسط روشهای متد دورانی، چنگک، بالابر هوایی و پر کردن آن بتن(در جاریز)
- حفر چاهک با روشهای فوق و قرار دادن لوله و پر کردن آن با بتن در صورت لزوم
- حفر چاهک و قرار دادن قطعات پیش ساخته بتنی درون آن
- تزریق ملات سیمان یا بتن درون چاهک
- مقاطع فولادی قرار داده شده درون چاهک
- حفر چاهک و قرار دادن لوله فولادی بطور همزمان
2-3- سیستم های مورد استفاده در نصب شمع
2-3-1-در شیوه استفاده از سقوط چکش برای نصب، شمع در حین فرو رفتن درون زمین در اثر ضربات چکش، به کمک دستگاه در حالت قائم نگه داشته می شود. اپراتور می تواند به کمک سیستم هیدرولیکی یا کابلی ابزار هدایت کننده را در راستای مورد نظر حرکت دهد. در این شیوه نصب، انتخاب مناسب چکش شمع کوب در عملیات نقش تعیین کننده ایدارد. تعداد ضربات چکش های معمولی که از ارتفاع رها شده و به سر شمع ضربه می زنند، تقریباً 3 تا 12 ضربه در دقیقه است. امروز غالباًاین چکش ها برای نصب سپرها و نیز برای نصب شمع در خاک های رسی خیلی نرم استفاده می شوند.
چکش های هیدرولیکی نوعی دیگر هستند که همراه سایر ملحقات کوبش بصورت گروهی عمل می کنند.
این چکش ها از چکش های پرتابی کمی سنگین ترند ولی ارتفاع پرتاب بسیار کمتری دارند و انرژی کمتری به سر شمع وارد می کنند. چکش های پنوماتیک بعداً استفاده شده و امروزه چکش های هیدرولیکی به وفور مورد استفاده قرار می گیرند. چکش های عمل کننده با سیستم بخار، فشار هوا(پنوماتیک) و یا چکش های هیدرولیکی بصورت یک طرفه عملکنند(single acting) یا دو طرفه عمل کننده(double acting) وجود دارند. چکش های عمل کننده با سیستم بخار و پنوماتیک در شرایط ساختگاهی نرم آهسته تر کار می کنند و با افزایش مقاومت زمین سرعتشان بیشتر می شود. چکش های هیدرولیکی بر عکس عمل می کنند. چکش های دیزلی بیشترین راندمان را در شرایط ساختگاهی سخت دارند و در خاک های نرم به سختی کار می کنند. معمولاًدر اوایل شمع کوبی این شرایط پیش می آید. اگر ساختگاه مناسب باشد ضربات این چکش ها زیاد است. این چکش ها باعث آلودگی هوا می شوند.
چکش های ارتعاشی به کمک جرم های دوار با خروج از مرکزیت کار می کنند و ضربات قائم بر سر شمع وارد می کنند. فرکانس این چکش ها تا 150 هرتز هم می رسد و می توان فرکانس کارکرد آن را با فرکانس طبیعی شمع ها همسان کرد. این چکش ها برای نصب شمع در خاک های ماسه ای بسیار مناسب بوده و ارتعاشات و سر و صدای کمتری نسبت به چکش های معمولی ایجاد می کنند. در خاک های رسی و یا محتوی قطعات سنگ مؤثر نیست.
2-3-2-شمع های نصب شونده درون حفره خود(Drilled shaft=DS)
تفاوت اساسی بین شمع ها و شافت های نصب شونده درون حفره ایجاد شده آنست که شمع ها عناصر پیش ساخته ای هستند که درون زمین کوبیده می شوند در حالیکه این شافت ها با شیوه نصب در محل اجرا می شوند مراحل اجرای این شافت ها عبارتند از:
- حفاری محل نصب و ایجاد حفره درون زمین تا عمق مورد نظر برای قرار گیری شافت
- پر کردن انتهای حفره با بتن
- قرار دادن قفسه میلگرد درون حفره
- بتن ریزی حفره
مهندسین و پیمانکاران ممکن است برای این نوع شالوده های عمیق اصطلاحات دیگری استفاده کنند از جمله:
- پایه (Pier)
- پایه با حفره از قبل ایجاد شده (Bored Pile)
- شمع در جا ریخته شده (Cast-in-Place Pile)
- صندوقه (Caisson)
- صندوقه با حفره از قبل حفاری شده (Drilled Caisson)
- شالوده در جاریز درون حفره از قبل حفاری شده (Cast-in-drilled-hole foundation)
سایر نکات لازم در خصوص شالوده های DS عبارتند از:
- استفاده از غلاف گذاری یا گل حفاری برای جلوگیری از ریزش ماسه های تمیز زیرتر از آب زیر زمینی که باعث گسترش حفرات در جهات جانبی می شود.
- استفاده از غلاف گذاری یا گل حفاری برای رس های نرم، سیلت ها یا خاک های آلی به منظور جلوگیری از حرکت اینگونه خاکها به درون چاهک در هنگام حفاری
- استفاده از کف پهن تر از تند شالوده برای افزایش باربری فشاری نوک به ویژه در خاک های مقاوم یا سنگ و همچنین افزایش توان باربری شالوده در کشش، لیکن باید به خطرات احتمالی برای عوامل اجرایی توجه داشت.
- اسلامپ بتن برای جلوگیری مناسب درون حفره 100 تا 200 میلیمتر بسته به قطر شافت و استفاده از گل حفاری
- امکان استفاده از سیمان متورم شونده به منظور افزایش اصطکاک جداری شالوده در تماس با خاک
3-3-2-کیسون ها (Caissons)
این شالوده ها از جعبه تو خالی تشکیل شده که به تراز دلخواه در عمق رسانده و با بتن پر می کنند. این نوع پی ها در پایه های پل زیر تر از آب رودخانه ها و دریاها قرار می گیرند. این شالوده ها می توانند با شناور شدن به محل نصب انتقال داده شده و نصب شوند. کیسون های درب باز از سمت فوقانی خود باز هستند و در انتها نوک تیز هستند تا به سهولت به درون خاک نفوذ پیدا کنند. گاهی اوقات قبل از ورود شالوده به محل لایروبی صورت می گیرد که این شیوه اقتصادی تر از حفاری از درون کیسون است. با اتکای شالوده بر روی بستر، خاک درون آن حفاری و آب نیز پمپ می شود. این عملیات تا نفوذ کیسون به عمق مطلوب ادامه می یابد.
4-3-2-شالوده های پوسته ای کوبشی و پر شده با بتن
با ترکیب خصوصیات و عملکرد شمع های کوبشی و شافت های حفاری شده(DS) می توان شالوده های پوسته را معرفی کرد که نخست پوسته با چکش به عمق مورد نظر رانده می شود و قفسه میلگرد درون آن گذاشته شده و متعاقباً با بتن پر می شود. مزایای این روش:
- ایجاد سطح صاف برای بتن شالوده توسط لوله
- جابجایی ایجاد شده توسط سطح کنگره ای پوسته باعث افزایش اصطکاک جداری شالوده می شود.
- ابزار نصب به سهولت باز و بسته می شوند و دارای قابلیت نقل و انتقال خوبی است.
لیکن باید توجه داشت که:
- هزینه ها مانند شمع کوبی زیاد است
- قطعات شالوده قابل اتصال نیستند لذا محدودیت طول با ارتفاع شمع کوب متناسب است.
2-4-آسیب پذیری شمع ها در حین نصب
همه شمع ها هنگام نصب در معرض خطر هستند به ویژه در زمینهای خیلی سخت یا زمینهایی که سنگلاخی باشند. یک روش برای کاهش خطرات و افزایش بازده پی سازی، استفاده از پیش حفاری، استفاده از جت آب و سوراخکاری یا ابزار سخت است.
در روش پیش حفاری، حفره ای قائم با قطر کوچکتر از قطر شمع درون خاک ایجاد می گردد. با این شیوه اتصال شمع-خاک تأمین می شود و بالا زدگی خاک در سطح زمین و جابجایی خاک در جهات افقی کاهش می یابد. در روش جت آبی فشار آب از طریق روزنه انتهای لوله که در حوالی ته شمع قرار گرفته است باعث سست شدن خاک می گردد و باعث نفوذ بیشتر شمع می گردد. این شیوه در خاکهای ماسه ای و شنی مناسب و در خاکهای رسی غیر مؤثر است. غالباً از این شیوه برای رد کردن شمع از درون لایه ماسه ای و رساندن به لایه مقاوم و باربر زیرین استفاده می شود. در شیوه ای دیگر با رانش ابزارهای آهنی و حفاری خاک، شمع به درون حفره ایجاد شده رانده می شود. این شیوه زیاد معمول نیست و فقط در لایه های نازک سنگ های مستحکم استفاده می شود.
2-5-مطالعات موردی مشکلات ایجاد شده در بعضی ساختگاه های مسئله ساز در حین اجرا
در بعضی ساختگاه ها اجرای شمع با مشکلاتی مواجه بوده است. در اینگونه موارد ممکن است اخذ نمونه های خاک و داده های ژئوتکنیکی نیز دچار همان مشکلات می شود. لذا مهندس طراح و پیمانکار در این شرایط باید نهایت دقت را در برخورد صحیح با مسئله داشته باشد. تجارت موجود نشان می دهد در بعضی ساختگاه ها اجرای شمع با مشکلاتیمواجه شده است. بعضی از این ساختگاه ها عبارتند از: خاک های کربنی، ماسه های میکادار، سنگ های ضعیف، تخته سنگ های مجزا و منفرد، سنگ های ریخته شده در کف دریا، سنگ های درشت، حضور خاک های ضعیف در عمق.
به عنوان یک استراتژی و راهکار کلی می توان موارد زیر را مد نظر داشت:
- وجود تجهیزات متنوع برای استفاده در موارد پیش بینی نشده
- استفاده از چکش یک سایز بزرگتر از آنچه در طراحی بدست آمده است.
- وجود جت آب و پمپ قوی
- توجه بیشتر به طراحی رأس و انتهای شمع برای کاهش صدمات احتمالی
- استفاده از چوب نرم و ضخیم که برای جلوگیری از آسیب شمع های پیش تنیده بتنی در حین کوبش به کار می رود(حداقل یک قطعه جدید برای کوبش هر شمع)
و آخرین سخن اینکه:
- کوبش شمع همچنان هم مهندسی است و هم هنر.
- دانش امروزی توان ما را در نصب شمع های بسیار مقاوم تقریباً در هر ساختگاهی بارور ساخته است.
- فقط باید بخوبی شرایط زمین شناسی و ژئوتکنیکی را درک کنیم.
- از مطالعات موردی و تجربیات ارزنده دیگران استفاده کنیم تادر زمینه فنی و اقتصادی کسب توفیق نمائیم.
و در یک جمله «افزایش راندمان و بهینه سازی اقتصادی وقتی میسر است که اطلاعات ژئوتکنیکی دقیق و کامل باشد، در اینصورت در انتخاب نوع شمع، تجهیزات نصب و روند اجرا تصمیمات دقیق تری اتخاذ خواهد شد».
برچسب های مهم
قبل از اقدام به پی سازی ساختمان باید اطمینان حاصل گردد که در طرح و محاسبات نکات زیر رعایت شده باشد :
الف – نشست زمین بر اثر تغییر سطح ایستایی
ب – نشست زمین ناشی از حرکت ولغزش کلی در زمینهای ناپایدار
پ – نشست ناشی از ناپایداری زمین بر اثر گود برداری خاکهای مجاور و حفر چاه.
ت – نشست ناشی از ارتعاشات احتمالی که از تاسیسات خود ساختمان با ابنیه مجاور آن ممکن است ایجاد شود.
تعیین تاب فشاری زمین:
برای روشن کردن وضع زمین در عمق، باید چاه های آزمایشی ایجاد گردد این چاهها باید به عمق لازم و به تعداد کافی احداث گردد و تغییرات نوع خاک طبقات مختلف زمین بلافاصله مورد مطالعه قرار گیرد و نمونه های کافی جهت بررسی دقیق به آزمایشگاه فرستاده شود. برای بررسی و تعیین تاب فشاری زمین در مورد خاکهای چسبنده نمونه های دست نخورده جهت آزمایشگاه لازم تهیه می گردد و برای خاکهای غیر چسبنده آزمایشهای تعیین دانه بندی و تعیین وزن مخصوص خاک و آزمایش بوسیله دستگاه ضربه دار در مح لانجام می گیرد در حین گمانه زنی باید تعیین کرد که آیا زمین محل ساختمان خاک دستی است یا طبیعی و تشخیص این امر حین عملیات خاکبرداری با مشاهده مواد متشکله جدا محل خاکبرداری و وجود سوراخها ومواد خارجی ( نظیر آجر، چوب، زباله و غیره ) مشخص می شود. به منظور تعیین تاب مجاز زمین می توان از تجربیات محلی مشروط بر آن که کافی بوده باشد استفاده کرد. ابعاد پی ساختمانهای ساخته شده قرینه ای برای تعیین تاب مجاز زمین خواهد بود. هنگامی که نتایج تجربی در دسترس نباشد و از طرف تعیین تاب مجاز زمین با توجه به اهمیت ساختمان مورد نیاز نباشد، می توان تاب مجاز را با تعیین نوع خاک توسط متخصص با استفاده از جدول شماره 2-19 ایران تعیین نمود. قراردادن پی ساختمان روی خاکریزهایی که دارای مقدار قابل توجهی مواد رسی بوده ویا به خوبی متراکم نشده باشد صحیح نبوده و باید از آن خود داری کرد در صورتی که پی سازی در این نوع زمین به عللی اجباری باشد، باید نوع و جنس زمین مورد مطالعه و آزمایش قرار گرفته و سپس نسبت به پی سازی متناسب با این نوع زمین اقدام گردد.
لغزش زمین :
از احداث ساختمان روی شیبهای ناپایدار و همچنین زمینهای که دارای لغزش کلی می باشند باید خود داری نمود، زیرا جلوگیری از لغزش این نوع زمینها تقریبا غیر ممکن است و این گونه زمینها غالبا با مطالعات زمین شناسی قابل تشخیص می باشند.
چنانچه احداث ساختمان در اینگونه زمینه ضرورت داشته باشد باید تدابیری لازم پیش بینی شود تا حرکات لفزشی زمین موجب بروز خرابی در ساختمان نگردد.
بتن و بتن آرمه
مصالح
سیمان
سیمان پرتلند مورد مصرف در بتن باید مطابق ویژگیهای استانداردهای زیر باشد :
الف – سیمان پرتلند، قسمت دوم تعیین و یژگیها، شماره 389 ایران.
ب – سیمان پرتلند، قسمت دوم تعیین نرمی، شماره 390 ایران.
پ – سیمان پرتلند قسمت سوم تعیین انبساط، شماره 391 ایران.
ت – سیمان پرتلند، قسمت چهارم تعیین زمان گیرش، شماره 392 ایران.
ث – سیمان پرتلند، قسمت پنجم تعیین تاب فشاری و تاب خمشی شماره 393 ایران.
ج سیمان پرتلند،قسمت سوم تعیین ییدارتاسیون، شماره 394 ایران
سیمان مصرفی باید فاسد نبوده ودرکیسه های سالم و یا قمرنهای مخصوص سیمان تحویل و در سیلو و یا محلی محفوظ از بارندگی و رطوبت نگهداری شود. سیمانی که بواسطه عدم دقت در نگهداری و یا هر علت دیگر فاسد شده باشد باید فورا از محوطه کارگاه خارج شود. مدت سفت شدن سیمان پرتلند خالص در شرایط متعارف جوی باید از 45 دقیقه زودتر و سفت شدن نهایی آن از 12 ساعت دیرتر نباشد در انبار کردن کیسه های سیمان باید مراقبت شود که کیسه های سیمان طبقات تحتانی تحت فشار زیاد کیسه هایی که روی آن قرار گرفته است واقع نشود در نقاط خشک قرار دادن کیسه ها روی یک دیگر نباید از رده ردیف و در نقاط مرطوب حداکثر از 4 ردیف بیشتر باشد. محل نگهداری سیمان باید کاملاً خشک باشد تا رطوبت به آن نفوذ ننماید.
شن و ماسه
شن و ماسه باید از سنگهای سخت مانند گرانیت، سیلیس و غیره، باشد. بکار بردن ماسه های شیستی یا آهکی سست ممنوع است. ویژگیهای شن و ماسه مصرفی باید مطابق با استاندارد های زیر باشد :
الف – استاندارد شن برای بتن وبتن مسلح شماره 302 ایران.
ب – استاندارد مصالح سنگی ریز دانه برای بتن و بتن مسلح شماره 300 ایران.
مصالح سنگی بتن را می توان از شن وماسه طبیعی و رود خانه ای تهیه نمود. به جز موارد زیر که در آن صورت باید مصالح شکسته مصرف گردد :
در مواردی که بکار بردن مصالح شکسته طبق نقشه و مشخصات و یا دستور دستگاه نظارت خواسته شده باشد.
هر گاه مصالح طبیعی و یا رودخانه ای طبق مشخصات نبود ه و یا مقاومت مورد نیاز را دارد.
در صورتی که بتن از نوع مارک 350 و یا بالاتر باشد.
چنانچه مخلوط دانه بندی شده با ویژگیهای استاندارد مطابقت نکند ولی بتن ساخته شده با آن دارای مشخصات مورد لزوم از قبیل تاب، وزن مخصوص و غیره باشد، دستگاه نظارت می تواند با مصرف بتن مزبور موافقت نماید.
شن و ماسه باید تمیز بوده ودانه های آن پهن و نازک و یا دراز نباشد. مقامت سنگهایی که باری تهیه شن وماسه شکسته مورد استفاده قرار می گیرند نباید دارای مقاومت فشار کمتر از 300 کیلوگرم بر سانیتمتر مربع باشد.
دانه بندی ماسه باید طبق اصول فنی باشد. ماسه ای که برای کارهای بتن مسلح بکار می روند نود وپنج درصد آن باید از الک 76/4 میلیمتر عبور کند و تمام دانه های ماسه باید از سرندی که قطر سوراخهای آن 5/9 میلیمتر است عبور نماید. دانه بندی ماسه برای بتن و بتن مسلح باید طبق جدول (4 -1-2 الف ) باشد.
جدول شماره ( 4-1-2 – الف )
اندازه الکهای استاندارد |
درصد رد شده از الکهای استاندارد |
9500 میگرن 4760 میگرن 2380 میگرن 1190 میگرن 595 میگرن 297 میگرن 149 میگرن |
100 95 تا 100 80 تا 100 50 تا 85 25 تا 60 10 تا 30 2تا 10 |
باقیمانده مصالح بین هر دو الک متوالی جدول فوق نباید بیش از 45 درصد وزن کل نمونه باشد.
حداکثر لای و ذرات ریز در ماسه نباید از مقادیر زیر تجاوز نماید :
الف – در ماسه طبیعی و یا ماسه بدست آمده از شن طبیعی 3% حجم
ب – در ماسه تهیه شده از سنگ شکسته 10% حجم
برای کنترل ارقام فوق باید آزمایش زیر در محل انجام گیرد :
در یک استوانه شیشه ای مدرج به گنجایش 200 سانتیمتر مکعب مقدار 100 سانتیمتر مکعب ماسه ریخته و سپس آب تمیز به آن اضافه کنید تا مجموع حجم 150 سانتیمتر مکعب برسد، بعد آنرا بشدت تکان داده و برای سه ساعت به حال خود باقی گذارید. پس از سه ساعت ارتفاع ذرات ریز که بر روی ماسه ته نشین شده و بخوبی از آن متمایز است از روی درجات خوانده می شود و برحسب درصد ارتفاع ماسه در استوانه محاسبه می گردد درصد رس و لای ذرات ریز که بدین ترتیب بدست می آید نباید از مقادیر مشخص شده در بالا تجاوز نماید.
مصرف شن و ماسه ای که از خرد کردن سنگهای مرغوب و سخت در کارخانه بدست می آید مشروط بر آنکه ابعاد دانه های آنها در جدول دانه بندی فوق قرار گرفته باشند، نسبت به شن و ماسه طبیعی ارجحیت دارد.
شن وماسه بصورت حجمی و یا وزنی با پیمانه ها ویا ترازوهایی که بدین منظور تهیه شده اند اندازه گیری می شوند. مقدار شن و ماسه مصرفی در بتن جدولی که بعدا خواهد آمد مشخص شده است.
ابعاد شن مصرفی برای بتن باید طوری باشد که 90 درصد دانه های آن بر روی الک 76/4 میلیمتری باقی بماند. دانه بندی شن نباید از حدود مشخص شده در جدول شماره ( 4-1-2- ب ) تجاوز نماید. اندازه الک طبق استاندارد شماره 295 ایران خواهد بود. انبار کردن شن و ماسه باید به نحوی باشد که موارد خارجی و زیان آور به آنها نفوذ نکنند. مصالح سنگی باید بر حسب اندازه دانه ها تهیه و در محلهای مختلف انباشته شوند. مصالح درشت دانه ( شن ) باید حداقل در دو اندازه جداگانه تهیه و انباشته گردد. مصالحی که دانه بندی آنها حدودا بین 76-4 تا 1/38 میلی متر است باید از مرز دانه های 05/19 میلیمتری و مصالحی که دانه بندی آنها بین 76/4 تا 8/50 یا 5/64 میلیمتر است باید از مرز دانه های 4/25 میلیمتری به دو گروه تقسیم گردند.
آب
آب مصرفی بتن باید تمیز و عاری از روغن و اسید و قلیایی ها واملاح و مواد قندی و آلی و یا مواد دیگر یکه برای بتن و فولاد زیانبخش است، باشد. منبع تأمین آب باید به تایید دستگاه نظارت برسد. آب مورد مصرف باید در مخازنی نگهداری شوند که از آلودگی با مواد مضر محافظت گردد :
حداکثر مقدار مواد خارجی موجود در آب بشرح زیر است :
الف – حداکثر مواد اسیدی موجود در آب باید به اندازه ای باشد که 10 میلیمتر مکعب سود سوز آور سی نرمال بتواند یک سانتیمتر مکعب آب را خنثی کند.
ب - حداکثر مواد قلیایی موجود در آبباید به اندازه ای باشد که 50 میلیمتر مکعب اسدی کلریدریک دسی نرمال بتواند یک سانتیمتر مکعب آب را خنثی کند.
پ – درصد مواد موجود در آب نباید از مقادیر زیر تجاوز کند :
مواد آلی – دو دهم در هزار
مواد معدنی – سه در هزار
مواد قلیایی – یک درهزار
سولفاتها – نیم در هزار
در حالتی که کیفیت آب مصرفی مورد تردید باشد در صورتی می توان از آن استفاده نمود که تاب فشاری بتن نمونه ساخته شده با این آب حداقل 90 درصد تاب فشاری بتن نمونه ساخته شده با آب مقطر باشد. بطور کلی مصرف آبهای آشامیدنی تصفیه شده برای ساختن بتن بلامانع است
برچسب های مهم
مشکلات عمده شهرهای جدید به لحاظ طراحی و ساخت و اجرا
زمان کوتاه برای شکل گیری هویت واقعی شهرها (برخی از شهرها در طول قرنها هویت یافته،به انسجام رسیده اند درحالیکه از طراحی ،اجرا و ساخت شهرهای جدید زمان چندانی نمی گذرد.
عدم ایجاد ارتباط متعادل و معقول بین کارکرد مسکونی این شهرها و اشتغال ،فرصتها و ظرفیتهای شغلی .لذا مهاجرتهای تناوبی و آونگی روزانه و حتی فصلی در پی دارد.
انتخاب مجموعه عناصر شهرسازی هم بخش اعظم موفقیت شهر را مشروط می کند.
ایجاد مصنوعی یک مرکز شهری (C.B.D) اگرچه آسان به نظر می رسد اما ایجاد قدرت جاذبه ای عملکردی در مقام اجرا امری بسیار مشکل می نماید.
کنترل دائمی قیمت اراضی و مسکن، بسیار دشوار است زیرا فعالیت دائمی بنگاهای مسکن، بورس بازی زمین، عملکرد نامتناسب سازمانها و ارگانها ... تعیین نرخ معین ارضی و مسکن را با معضلات بسیاری روبه رو می کند.
بافت و ترکیب سنتی –جنسی جمعیت نیز در کوتاه مدت چندان مطابق طرح های آزمایشی جمعیت پیش نخواهد رفت.
نسبت هویت با سیمای شهر
اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روانسازی جریان زندگی در محیط شهری است.
دیر زمانی نیست كه «چشمانداز و منظر» به عنوان یك وجه پراهمیت از محیط زیست انسان مورد توجه قرار گرفته است. محققان از ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و زیباشناختی به عنوان جنبههای اصلی و قابل توجه منظر یاد كردهاند. توجه به وجوه یاد شده در شهر، جلوهای از محیط زیست انسان را در بر میگیرد كه «منظر شهری» نامیده شده است.
امروزه، گسترش فضاهای مصنوع و بهبود كیفیت آنها و همچنین میل به زندگی وابسته به طبیعت و تاریخ، جنبههای متنوعی از «چشمانداز و منظره» را آفریدهاند كه هر یك موضوع و بستر حرفهای خاص قرار گرفتهاند. تحقیقات و انتشارات موجود نظریههای گوناگونی را به عنوان پشتوانههای اقدامات اجرایی در زمینه «چشمانداز» تبیین كردهاند. رشد فعالیتهای مربوط به «منظر» شاخههای فرعی آن از جمله «منظر شهری» را به عنوان زمینههای مختلف این كار معرفی كرده است.
اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روانسازی جریان زندگی در محیط شهری است.
شهرهای امروزی، به دلایل گوناگون و اغلب اقتصادی از یافتن هویت بصری و تاریخی مطلوب بیبهره میمانند. در عین حال لازم است تا با توجه به زمینههای نظری و بنیادین مباحث «منظر شهری» از تبدیل شدن این مقوله به نوعی فعالیت تخیلی و بیمبنا جلوگیری به عمل آید چرا كه سیمای شهر، همه چیزی است كه از شهر «حس» میشود و به «دیده» میآید. تعاریف امروزی منظر، دایره شمول، آن را از محدوده «نظر» به همه آن چیزی كه از محیط دریافت میشود توسعه میدهد كه ویژگیهای صوتی، بو و بافت از جمله این موارد است.
منظر، جلوهای از واقعیت فضای زیست انسان است كه توسط استفاده كننده درك میشود و باید اذعان داشت به رغم در انزوا ماندن آن، مهمترین وجه محیطزیست است كه با انسان در ارتباطی روحانی به سر میبرد. آنچه یك «محیط» را خوب، دلباز، دلچسب، مطبوع، با صفا، زنده و با نشاط میسازد، همان است كه در بحثهای «منظر و چشمانداز» مورد توجه قرار گرفته است.
نمودهای هویت شهر
یک شهر چگونه صاحب هویت شناخته میشود؟ دانستیم كه هویت در مقوله شهر، معماری و هنر امری تشكیلی و دارای شدت و ضعف است. آنچه آن را به اصطلاح با هویت میخوانند، دارای مراتبی از اتصال به تاریخ و تحولات گذشته خود است كه عرف آن حد را با هویت میشناسد. در واقع، همیشه میتوان نشانههایی هر چند جزئی در ارتباط میان امر واقع با گذشته او پیدا كرد. اگر چه تبیین كمی این حد، فرآیندی پیچیده و كمسابقه است، لكن میتوان با حدی از تسامح و با تكیه بر عرف، مقولات با هویت و بیهویت (و در واقع با هویت قوی و ضعیف) را از یكدیگر تمیز داد.
ایجاد هویت به منزله تداعی خاطرات شهر سنتی ایران در منظر شهر جدید، اقدامی است كه منحصر به دخالت در سیمای محیط نمیشود. بلكه جنبههای ساختاری و برنامهریزی شهر را نیز دستخوش دگرگونی میكند كه تاثیرات آنها در مرحله بعد در منظر شهر به دیده میآیند، لكن همیشه میتوان در شهری كه ساخته شده، اقداماتی موضعی (و البته بر مبنای برنامهای حساب شده و پیش اندیشیده) به عمل آورد.
بر اساس آنچه گفته شد، شهر ا برای گریز از چهره ناشناخته و گم گشته امروزی در نخستین قدم نیازمند مطالعات فنی در زمینه منظر، جنبههای نظری هویت و نمودهای تاریخی آن است. قدم دیگر تجزیه و تحلیل سنت پربار گذشتگانمان در ساخت و پرداخت شهرهایشان است. باید ضابطههای منظرین شهر ایرانی را بشناسیم. زیباشناسی آن را درك كنیم. آنگاه با درك اهمیت خاصی كه مقوله سیمای شهر در هویتبخشی، مطبوعسازی و روانبخشی فضا دارد نسبت به طراحی نواحی خاص از شهر همت گماریم. تنوع زیاد موضوعات مربوط به مقوله منظر شهری و همچنین كثرت مسایل و نیازهای بهسازی شهر امروز ایجاب میكند تا بر اساس روشی نظامدار نسبت به انتخاب زمینههای كار و اولویتبندی آنها اقدام كرد.
منبع: وبلاگ مقالات فارسی شهرسازی - parandeysefid.blogfa.com
برچسب های مهم