مرجع فروش بیش از 6000 مقاله معتبر رشته عمران با تخفیف فوق العاده . توصیه میکنیم از محبوب ترین و پر فروشترین فایلها در پایین صفحه اصلی حتما دیدن فرمایید.

نظرسنجی سایت

به نظر شما توجه به کدام دسته از موارد زیر بیشتر میتواند به پر بار تر شدن سایت ما کمک کند؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 710
  • بازدید دیروز : 1372
  • بازدید کل : 3273353

پیوند ها

تخت جمشید


تخت جمشید.....

تخت جمشید (takht -e- Jamshid) نام محلی پایتخت داریوش بزرگ است؛ که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است. این مجموعه بی نظیر در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. یونانیان و به تبع آنها اروپائیان، گاهی آنرا "پرسه پلیس"، "پرسَپُلیس" (با کسر "پ" اول، فتح "سین" اول و ضم "پ" دوم) یا "پرسپولیس" (persepolis) می خوانند؛ اما نام تاریخی آن که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است.

آثار تاریخی به جای مانده در آن، از باشکوه ترین مجموعه های تاریخ ایران و جهان است. این بنا در زمان داریوش اول از پادشاهان هخامنشی در سال 518 قبل از میلاد به قصد ایجاد پایتختی آئینی در جلگه مرودشت، بر دامنه کوه مقدس رحمت (کوه مهر) بنیان نهاده شد و ساخت آن جمعا حدود120 سال به طول انجامید.مجموعه تخت جمشید به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست های آهنی به نام دم چلچله ای به هم اتصال داده اند و از چفت هایی سربی استفاده کرده اند.مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها،‌ ستونها، ‌و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند.در قسمت بالای تخت جمشید، در دامنه کوه رحمت؛ دو آرامگاه وجود دارد که آرامگاه اردشیر دوم و اردشیر سوم می باشد. تخت جمشید حدود دویست سال محل سکونت شاهان هخامنشی بوده تا اینکه در 330 پ.م. اسکندر مقدونی (که ایرانیان او را گجسته، بنفرین، پلید و دیو خو نامیده اند) آنرا سوزاند. تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند، عده ای دلیلش را جلب خوشنودی و ارضای بوالهوسی های "طائیس" روسپی مشهور آتنی توسط اسکندر دیو خو؛ و برخی این اقدام اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن (و معبد آرتیمیس در آن) بدست خشایارشا می دانند. البته آنوبانینی نظرات دیگری در این باره شنیده است؛ به طور مثال برخی بر این باورند که نابودی تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی روی نداده و حتی بر این باورند که پای اسکندر مقدونی هیچگاه به این منطقه نرسیده است.

پس از معرفی اجمالی بناهای تخت جمشید باید گفت هیچگاه هخامنشیان عادت باستانی کوچ کردن را فراموش نکردند و معمولا همه ی سال را در یک جا به سر نمی‌بردند، بلکه بر حسب اقتضای آب‌و‌هوا، هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند. در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند و در فصول گرم به همدان می‌رفتند که هوای لطیف و خنک داشت. این شهرها پایتخت به معنی اداری، سیاسی و اقتصادی بودند. اما دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار می‌رفتند. یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری "پارسه" (تخت جمشید) که برای پاره‌ای تشریفات از جمله برگزاری جشنها و به ویژه جشن نوروز و تبریک سال نو (توسط فرستادگان ملل مختلف امپراتوری ایران به پادشاه) به کار می‌آمد و به طور کلی مکانی مقدس و خجسته شمرده میشد. این دو شهر "زادگاه" و "پرورشگاه" و به اصطلاح؛ "گهواره" پارسیان به شمار می‌رفت که گور بزرگان و نام‌آوران خود را در آنها قرار می دادند. البته از این دو؛ تخت جمشید یا همان پارسه بیش‌تر اهمیت داشته، به همین دلیل؛ اسکندر مقدونی آن را آتش زد تا گهواره و تکیه‌گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی ایرانیان و دوران شکست های پی درپی رومیها به سر آمده است.

نام اصلی این شهر پارْسَهْ بوده که از نام قوم پارسی آمده است. پارسه به همین صورت، در سنگ نوشته خشیارشاه بر درگاه "دروازه ملل" نوشته شده و در لوحه‌های عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر آگاهی کمی داشته‌اند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده و در جریان‌های سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمی‌گرفته است. علاوه بر این؛ احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبوده‌اند به این مکان‌ها رفت‌‌ و آمد کنند و همین عامل باعث گردیده در باب آن آگاهی‌های زیادی به دست نیاورند؛ آنچنانکه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر می‌توانستند در باب امام‌زاده‌های ایرانی تحقیق کنند.

 

نام مشهور تخت جمشید، یعنی پِرْسِهْ پُلیس (Perse Polis) ریشه غربی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْ‌پُلیس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپ‌ْتوُلیس Persep tolis لقبی است برای آتنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و "ویران‌کننده شهرها" معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پ.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد "شهر پارسیان" به کار برده است (سوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست، به صورت ساده‌ ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام "پارسه" را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند؛ چون کتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند. درکتیبه های دوره ساسانی آنرا "صدستون" ‌نامیده اند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم می‌شناخته‌اند. در دوره‌های بعد؛ در خاطره مردم فارس، "صدستون" به "چهل‌ستون" و "چهل‌منار" تبدیل شد؛ و حتی در یکی از اسناد قرن چهارم هزارستون نامیده شده است. اما مهمترین نامی که بعد از اسلام این اثر بدان نام باز شناخته میشده مسجد (مزگت) سلیمان بوده است.

دست کم از اواخر قرن سوم تا اواسط قرن نهم "پارسه" را مسجدی می شناخته اند که توسط سلیمان پیامبر ساخته شده است. پیامبری که جنیان و دیوان را تحت تسلط داشته و احتمالا با کمک آنان ساخته شده است. و در بعضی اسناد سلیمان را با جمشید پادشاه اسطوره ای ایران یکی دانسته اند؛ و احتمالا این هم یکی از عواملی است که به تدریج نام این محل از مسجد سلیمان به تخت (قصر) جمشید تغییر پیدا کند.

پس از برافتادن هخامنشیان، خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت. خاطره‌‌ شان با یاد پادشاهان افسانه‌ای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید دانستند و کم‌کم این نام افسانه‌ای را بر آن بنا نهادند. جمشید پادشاه اسطوره ای ایران است که در شاهنامه فردوسی، ساختن کاخهای باشکوه به او نسبت داده شده است.

 

سوی تخت جمشید بنهاد روی چو انگشتری کرد گیتی بر اوی (شاهنامه)

 

کارهای ساختمانی تخت جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 پ.م. آغاز شد. بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودی ها را با خاک و تخته‌سنگ‌های گران انباشتند. قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تخته‌سنگ‌های کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آنکه این سنگ‌های بزرگ بر هم استوار بمانند آن‌ها را با بست‌های دم چلچله‌ای آهنی به هم پیوستند و روی بست‌ها را با سرب پوشانیدند. این تخته سنگ‌ها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپه‌های اطراف صفه استخراج می‌شده و یا سنگ‌های آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تخت‌جمشید می‌آورده‌اند. خرده سنگ‌ها و سنگ‌های بی‌مصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه‌ مهر به عمق 24 متر کندند.

پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودی‌ها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آنگاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند. در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است؛ آبراهه‌هایی کندند و سر این آبراهه‌ها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و وارد محوطه نشود. بدین گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت‌، به دلیل سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت. اما بعدها که این خندق پر شد، آب باران قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخ‌ها ریخت. در هفتاد سال گذشته؛ باستان‌شناسان این خاک‌ها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند.

 

در اواخر سال 1312 شمسی، بر اثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحه گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد. بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد. از میان الواح بعضی به زبان پارسی باستان و خط عیلامی است.

با استفاده از کتیبه های باستانی کشف شده در تخت جمشید مشخص شد که چهار زبان مهم بابلی (اکدی)، عیلامی، پارسی باستان و آرامی تقریبا به طور همزمان، کمابیش، در آن دوره مورد استفاده قرار میگرفته که در بین آنها پارسی باستان با 36 نشانه برای واج ها و دو نشانه برای جداکردن واژه ها از یکدیگر (میخ کج \\\\\\\\ و علامت >) آسانترین خط بود که مانند دیگر زبانهای مرسوم در آن زمان از چپ به راست نوشته میشد ولی تنها در استفاده از نماد میخی با آن زبانها شباهت داشت. از 36 نشانه پارسی باستان 3 نشانه برای مصوت ها ( a وi و u) و بقیه برای نشان دادن یک هجا (یک صامت + یک مصوت) به کار میرفتند. در ضمن 8 نماد نیز در این زبان استفاده میشد که برای اورمزد (اهورامزدا) 3 نشانه، برای کشور (دهیو) 2 نشانه و برای خدا، شاه و میهن (بوم) هر کدام یک نشانه به کار رفته است.

توضیح دیگر در مورد زبان کتیبه ها آنکه اکثر کتیبه ها روایت عیلامی نیز دارد اما یکی از کتیبه های تخت جمشید تنها به عیلامی نوشته شده و روایت پارسی باستان ندارد. خط میخی عیلامی که از پارسی باستان کهن تر است دارای 300 نشانه بوده و با هیچ کدام از زبان های هند و اروپایی و سامی شباهت ندارد. مشخص شده که حسابداران هخامنشی از آن برای نگاشتن استفاده می کرده اند. در مورد بابلی که گویا قدیمیترین و مشکلترین خطوط بوده نیز باید گفت که به زبان مادی بسیار نزدیک بوده و اکثر کتیبه ها روایت بابلی نیز دارند. ( حتی بعضی از پژوهشگران بزرگ با توجه به اینکه هنوز هیچ کتیبه ای که زبان و خط مادها را به درستی مشخص کند یافت نشده است این زبان را زبان مادی می دانند.)

زبان آرامی نیز که زبانی سامی است توسط دبیران کوروش کبیر مورد استفاده بوده و کتیبه ای در نقش رستم به این زبان یافت شده است.

با کشف الواح گلی تخت جمشید شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگاری گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت. زیرا این اسناد حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرها، اعم از عمله، بنا، نجار، سنگتراش، معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح، سند هزینه یک یا چند نفر است. کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند؛ از ملتهای مختلف، چون ایرانی، بابلی، مصری، یونانی، عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران به شمار می رفتند. گذشته از مردان، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند. مزدی که به کارگران می دادند غالبا جنسی بود نه نقدی، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام "شکــل" سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند. اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت بود از: گندم و گوشت.

کتیبه های کشف شده در تخت جمشید؛ جدا از لوح ها گلی و سکه ها؛ در مجموع بیست و پنج عدد است که از آن میان 9 کتیبه از داریوش (521-485 پ.م.) ؛ 12 کتیبه از خشایارشاه(486-465 پ.م.) و دو کتیبه از اردشیر اول (465- 424 پ.م.)؛ یک کتیبه از اردشیر دوم (404-359 پ.م.) و یک کتیبه از اردشیر سوم (359-338 پ.م.) است.

از آنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده؛ تنها می توان تصویر مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره گیری از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که بخش هایی از این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در حدود 70 سال قبل کشف شد.

 

کاخ ها، تالارها و بخش هاى مهم تخت جمشيد

 

پلکان‌های ورودی سکو و دروازهٔ خشایارشا

ورود سکو، دو پلکان‌ است‌ که روبروی یکدیگر و در بخش شمال غربی مجموعه قرار دارندکه همچون دستانی است که آرنج خویش را خم کرده و بر آن است تا مشتاقان خود را از زمین بلند کرده و در سینه خود جای دهد. این پلکان‌ها از هر طرف‌ ۱۱۱ پله‌ٔ پهن‌ و کوتاه(به ارتفاع۱۰ سانتیمتر)‌ دارند. بر خلاف عقیده بسیاری از مورخین که مدعی بودند ارتفاع کم پله‌ها به خاطر این بوده که اسب‌ها نیز بتوانند از پله‌ها بالا بروند، پله‌ها را کوتاهتر از معمول ساخته‌اند تا راحتی و ابهت میهمانان (که تصاویرشان با لباسهای فاخر و بلند بر دیوارهای تخت جمشید نقش بسته) هنگام بالا رفتن حفظ شود. بالای‌ پلکان‌ها، بنای‌ ورودی‌ تخت‌ جمشید، «دروازه‌ بزرگ‌» یا «دروازه خشایارشا» یا دروازه ملل، قرار گرفته‌است. ارتفاع این بنا ۱۰ متر است. این بنا یک ورودی اصلی و دو خروجی داشته‌است که امروزه بقایای دروازه‌های آن برجاست. بر دروازهٔ غربی و شرقی طرح مردان بالدار و بر و طرح دو گاو سنگی‌ با سر انسانی‌ حجاری‌ شده‌ است‌. این دروازه‌ها در قسمت فوقانی با شش کتیبهٔ میخی تزیین یافته‌اند. این کتیبه‌ها پس از ذکر نام اهورامزدا به اختصار بیان می‌کند که: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته‌است.»

در بالای پلکان اصلی "دروازه ملل" قرار دارد که کتیبه ای به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی (هر یک 20 سطر) در سر در آن نگاشته شده است که در آن خشایار شاه پس از ستایش اهورمزدا و معرفی خود آورده است: گوید، خشایار شا: این بارگاه همه ی ملل (دروازه ی ملل) را من به توفیق اهورمزدا ساختم...

دو دروازه‌ خروجی‌ یکی‌ رو به‌ جنوب‌ و دیگری‌ رو به‌ شرق‌ قرار دارند و دروازه جنوبی‌ رو به‌ کاخ‌ آپادانا، یا کاخ‌ بزرگ‌ بار، دارد.

 

پلکان‌های کاخ آپادانا

کاخ آپادانا در شمال و شرق دارای دو مجموعه پلکان است. پلکان‌های شرقی این کاخ که از دو پلکان - یکی رو به شمال و یکی رو به جنوب - تشکیل شده‌اند، نقوش حجاری‌شده‌ای را در دیوار کنارهٔ خود دارند. پلکان رو به شمال نقش‌هایی از فرماندهان عالی‌رتبهٔ نظامی مادی و پارسی دارد در حالی که گل‌های نیلوفر آبی را در دست دارند، حجاری شده‌است. در جلوی فرماندهان نظامی افراد گارد جاویدان در حال ادای احترام دیده می‌شوند. در ردیف فوقانی همین دیواره، نقش افرادی در حالی که هدایایی به همراه دارند و به کاخ نزدیک می‌شوند، دیده می‌شود.

بر دیوارهٔ پلکان رو به جنوب تصاویری از نمایندگان کشورهای مختلف به همراه هدایایی که در دست دارند دیده می‌شود. هر بخش از این حجاری اختصاص به یکی از ملل دارد :

مادها

گروه مادى ها نه نفر است که نفر اول آنان فردى نظامى با کلاهى نمدى شکل و متفاوت از بقيه گروه است و خنجرى بر کمر دارد. در جلوى اين گروه يک فرد پارسى با عصايى در دست ايستاده که آنان را به جايگاه هدايت مى کند. هداياى آنان عبارتند از: يک کوزه، دو کاسه، چند خنجر، گردنبند، دستبند، پارچه و لباس.

خوزى ها

گروه آنان شش نفر است و يک فرد نظامى مادى هدايت آنان را در جلو بر عهده دارد. آنان چند کمان، خنجر، يک شير و دو بچه شير به همراه دارند.

هراتى ها

گروه چهار نفره آنان همراه با يک افسر پارسى هدايايى مانند دو جام، يک شتر و پوست حيوان به همراه دارند.

رخجى ها

آنان چهار نفر هستند و به همراه يک نظامى مادى، دو جام، يک شير و يک پوست پيشکش مى برند.

مصرى ها

بخش مهمى از نقش مربوط به گروه شش نفره آنان از ميان رفته است.

پارتى ها

گروه چهار نفره آنان با يک افسر راهنماى مادى، چند جام و يک شتر همراه است.

ساگارتيان ها

شخصى با کلاه مادى در جلوى گروه پنج نفره آنان و پشت سر يک راهنماى پارسى قرار دارد. آنان چند جامه و يک اسب به همراه دارند.

ارمنى ها

گروه سه نفره ارمنى ها همراه يک راهنماى پارسى، يک اسب و جامى نفيس هستند.

بابلى ها

آنان شش نفر هستند با يک راهنماى مادى که چند پياله، لباس چين دار و يک گاوميش کوهان دار همراه دارند. نفر اول آنان شايد براى احترام دست راست خود را بلند کرده است.

آشوريان بين النهرين

هفت نفر آشورى با راهنمايى فردى ارسى، تعدادى پياله، پوست، لباس و دو قوچ براى هديه آورده اند.

سکاييان کلاه نوک تيز

گروه شش نفره آنان که همگى خنجر به کمر بسته اند با يک افسر مادى هستند. آنان يک اسب، تعدادى دستبند و جامه همراه دارند.

گنداريان

سه نفر از گروه شش نفره آنان پنج نيزه و يک سپر در دست دارند و يک گاو کوهان دار نيز به همراه مى برند.

سکاها

گروه پنج نفره سکاها مسلح اند و يک اسب، چند تبرزين و خنجر پيشکش مى برند.

لوديه ها

چهار نفر از شش نفر آنان کلاه بر سر دارند و شمارى گلدان، کاسه، بازوبند و ارابه دو اسبه همراه دارند.

کاپادوکى ها

آنان پنج نفر هستند و يک اسب و مقدارى جامه هديه آورده اند.

ايونيه ها

آنان هشت نفر با لباسى يک شکل هستند، شمارى کاسه، جام، پارچه و کلاه پيشکش آورده اند.

پارتوى ها

چهار نفر پارتوى همراه با راهنماى مادى خود تعدادى کاسه و پياله و يک شتر دوکوهانه به همراه دارند.

هندى ها

گروه پنج نفره هندى ها يک سرپرست دارد که لباس او با چهار نفر ديگر متفاوت است. راهنمايى گروه را فردى پارسى بر عهده دارد. يک نفر از آنان ترازويى حمل مى کند که اشياء گرانبهايى در آن است، يک قاطر و دو تبر نيز از هداياى آنان به شمار مى آيد.

سکاهاى اروپايى

محل حجارى اين گروه و چند گروه بعدى در جايى از پلکان است که مجبور شده اند شخص راهنما را بالاتر و نفر آخر گروه را پايين تر از افراد ديگر تصوير کنند. آنان چهار نفر هستند و نيزه، سپر، و يک اسب به همراه دارند.

عرب ها

اين گروه سه نفره است. راهنماى آنان يک فرد پارسى است. مقدارى پارچه يا لباس و يک شتر حمل مى کنند.

زرنگى ها

اينان چهار نفر هستند. راهنماى ايشان يک فرد مادى است، نيزه، سپر و يک گاو همراه دارند.

ليبى ها

سه نماينده ليبى ها، نيزه، آهو و ارابه اى دو اسبه حمل مى کنند. راهنماى آنان يک فرد پارسى است.

حبشى ها

اعضاى اين گروه سه نفر هستند. ظاهراً موهاى آنان کوتاه و مجعد است که نشان مى دهد آفريقايى هستند. آنان جعبه اى حاوى کالاهى گرانبها و احتمالاً يک عاج فيل و زرافه اى کوچک از گونه اى خاص به همراه دارند.

البته مى توان حدس زد که به سبب کمبود سطح کافى براى نشان دادن مراسم سلام نوروز در يک محل نتوانسته اند تعداد واقعى نمايندگان را نشان دهند و چه بسا عده واقعى نمايندگان کشورها و مقدار هداياى آنان و نيز عده افسران و نظاميانى که در مراسم سان و رژه شرکت مى کردند بسيار بيشتر از آن بوده که حجارى شده است. افزون بر اين، مى توان آنان را نمايندگان برگزيده گروه هاى بزرگتر شرکت کننده دانست که مى توانستند به جايگاه مخصوص نزديک شوند.

 

کاخ آپادانا

این کاخ که به فرمان داریوش بزرگ بنا شده‌است، برای برگزاری جشن‌های نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته به حضور پادشاه استفاده می‌شده‌است.

این کاخ توسط پلکانی در قسمت جنوب غربی آن به «کاخ تچرا» یا «کاخ آینه» ارتباط می‌یابد. کاخ آپادانا از ۷۲ ستون تشکیل شده‌است که در حال حاضر ۱۴ ستون آن پابرجاست ته ستونهای ایوان کاخ گرد ولی ته ستونهای داخل کاخ مربع شکل میباشد

کاخ تچر

تچر یا تچرا به معنای خانه زمستانی می‌باشد.این کاخ نیز به فرمان داریوش کبیر بنا شده و کاخ اختصاصی وی بوده‌است. روی کتیبه‌ای آمده : «من داریوش این تچر را ساختم.»

این کاخ یک موزه خط به شمار می‌رود از پارسی باستان گرفته در این کاخ کتیبه وجود دارد تا خطوط پهلوی بالای ستون‌ها از نمای جلویی‌های مصری استفاده شده‌است. قسمت اصلی کاخ توسط داریوش بزرگ و ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایار شاه و پلکان سنگی غربی توسط اردشیر دوم بنا شده‌است.

کاخ هدیش

این کاخ که کاخ خصوصی خشایارشا بوده‌است در مرتفع‌ترین قسمت صفهٔ تخت جمشید قرار دارد. این کاخ از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه ارتباط دارد. احتمال میرود آتش سوزی از این مکان شروع شده باشد به خاطر نفرتی که آتنی‌ها از خشایارشا داشتند به خاطر به آتش کشیده شدن آتن به دست وی. رنگ زرد سنگ‌ها نشان دهنده تمام شدن آب درون سنگ‌ها به خاطر حرارت است. اینجا مکان کوچکی بوده ۶*۶ ستون قرار داشته‌است. به خاطر ویرانی شدیدی که شده اطلاعات زیادی در مورد این کاخ در دسترس نیست خیلی‌ها از اینجا به عنوان کاخ مرموز نام برده‌اند. هدیش به معنای جای بلند میباشد و چون خشایار شاه نام زن دوم او هدیش بوده‌است نام کاخ خود را هدیش میگذارد این کاخ در جنوبی ترین قسمت صفه قرار دارد و قسمت‌های زیادی از کف از خود کوه میباشد

کاخ صد ستون

کاخ مهم دیگر کاخ صد ستون است که ساختن آن توسط خشایار شاه (486-465 پ.م.) در حدود سال 470 پ.م. آغاز شده و بیست سال به طول انجامیده. این کاخ با 4700 متر مربع مساحت وسیعترین کاخ تخت جمشید است؛ که ایوانی 16 ستونی (2*8) درشمال دارد. ارتفاع ستونهای کاخ 14 متر بوده و ساخت آن در زمان اردشیر اول (465-424 پ.م.) پایان یافته است.

کاخ ملکه

این کاخ توسط خشایارشا ساخته شده‌است و به نسبت سایر بناها در ارتفاع پایین‌تری قرار گرفته‌است. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرق‌شناس مشهور، پرفسور ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و از نو تجدیدبنا شد و امروزه به عنوان موزه و ادارهٔ مرکزی تأسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته‌است.

ساختمان خزانهٔ شاهنشاهی

خزانه محل نگهدارى انواع اشياء و لوازم مهم مانند بخشى از جواهرات و اشياء گرانقيمت، جنگ افزارها، آذوقه، لوحه هاى مربوط به فرمان ها و حسابرسى ها و ساير کالاها و لوازم باارزش بود. خزانه در جبهه جنوب شرقى صفه و به شکلى مجزا و مستقل از ساير بخش ها ساخته شده بود

کاخ صدستون

وسعت این کاخ در حدود ۴۶۰۰۰ مترمربع است و سقف آن به‌وسیلهٔ صد ستون که هر کدام ۱۴ متر ارتفاع داشته‌اند، بالا نگه داشته می‌شده‌است.

کاخ‌ شورا

به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالاً شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه‌ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

گنبد سلطانيه


گنبد سلطانيه

نزدیکی شهرستان زنجان ، دشت سرسبزی در میانه فلات ایران ، آرمیده است. ارگی با شکوه ، با آرامگاه رفیع که اکنون سومین گنبد بلند جهان است.گنبد سلطانيه، که اولين و عظيم‌ترين گنبد آجری جهان است.

این بنا توسط سلطان محمد خدابنده يا اولجايتو در طول سيزده سال بنا گرديده است. گنبد سلطانيه بنايی احداث شده در ارگ شهر يا کهن‌دژ سلطانيه پای‌تخت اولجايتو حاکم سلسله‌ی ايلخانان بوده است. مساحت اين کهن‌دژ هجده هکتار بوده و توسط ديواری که مشخصه‌ی شهرهای قديم بوده، احاطه می‌شده است.

گنبد سلطانيه مرتفعترين بناى جهان بودهو هم اکنون نيز يکى از عظيم ترين بناهاى تاريخى جهان به شمار مى رود . اين بناقسمتى از مجموعه عظيمى است که به ابواب البر مشهور بوده و شامل دارالشفاء ، بيتالقانون ، بيت الحکمه ، دارالياده و ... اين بنا در قوم هم کف با فضاهايجانبىآرامگاه داراى پلان مربع مستطيل بوده و ادامه مجموعه در طبقات هشت ضلعى متمايل بهمنتظم است

اين گنبد از سه فضاى گنبد خانه ، تربت خانه ،سردابهتشکيل شده و از نظر حجمى و ترکيب فضا اين بنا با معمارى هيچکدام از مقابر اسلامىايران مطابقت ندارد در حاليکه اين وضعيت را مى توان با آئين تدفين مغول که در دومرحله انجام مى گرفت ، مطابقت داده و آن را با معمارى ترکيبى از مراسم
تدفينمغول تبيين نمود.باتوجه به اين طرز تفکر گنبد خانه محل عزادارى به جسد ، سردابه محلنگهدارى و تدفين جسد وتربت خانه فضاى مسقف بالاى سردابه مى باشد .ورودى اصلىآرامگاه اولجايتو در ايوان هاى شمال شرقى و شمال غربى تعبيه شده و کاربرد ايوانهاىشمالى ، شرقى وغربى پنجره مى باشند .پلان فضاى گنبد خانه متمايل به هشت ضلعى منتظمو طول هر يک از اضلاع از 06/10 متر تا 16/10 متر متغير است .

قطر گنبد خانه 40/24 متر مى باشد در اين فضا 8 جرزسنگين با عرض 32/6 تا 25/7 متر با سطح مقطع 50 متر مربع قرار گرفته و مهمترين وجهمشخصه تحول معمارى از درون سلجوقى به دوران ايلخانى را نمايش مى دهد . در حد فاصلاين جرزها ايوانها و بنائى در دو طبقه اجرا گرديده و ارتفاع طبقه همکف از رقوم فعلى9/7متر و ارتفاع طبقه اول از رقوم هم کف 70 /19 متر قابل اندازه گيرى مى باشد . کفاين فضا با استفاده از سنگ رخام سفيد مفروشى بوده است .

قوس ايوانها در اين فضا پنج و هفت تند است . در منتهى اليه اين قوسها کتيبه هايى با متن احاديث نبوى در آن نوشته شده و پس مقرنس کارى زيبايى که وظيفه ترمپه ها بر آن محول شده پلان هشت ضلعى را به پلان دايره تبديل نموده و زمينه اجرا گنبد را فراهم آورده است .

دومين فضاى مورد بحث آرامگاه اولجايتو ، فضاى موسوم به تربت خانه مى باشد ،‌اين فضا به شکل مستطيل با طول ضلع 60/17 متر و عرض 8/7 متر و با ارتفاع 16 متر ، محراب مجموعه را در جرز جنوبى در خود جاى داده است . پوشش سقف تربت خانه از سه واحد طاق و تويزه ساخته شده قطر طاق وسطى که بزرگتر است 9 متر و طاقهاى طرفين 3 متر قابل اندازه گيرى مى باشد در ارتفاع0/3 مترى از کف ، درگرداگرد آن

کتيبه اى در دو قلم ريز به خط کوفى مشجر و قلم درشت به خط ثلث نوشته شده و اطراف کلمات را تزئينات اسليمى پر نموده است . بين تريت خانه و محوطه زير گنبد پنچره بزرگى از مس طلا قرار داشت که به مرور زمان از بين رفته و يا به غارت برده شده است .

سردابه سومين فضايى است که با ترکيب فضاهاى مذکور افاده معنى مى نمايد . اين فضا محل قبر اصلى مى باشد . ورودى سردابه در ايوان جنوبى تربت خانه قرار دارد و با تعبير 9 پله به پهناى 250 سانتيمتر مى رسد در وسط اين فضا محل قبر و در طرفين آن دو فضاى کوچک جهت استقرار نگهبانان جلوگيرى از ورود ارواح خبيثه تعبيه شده . بررسى ترکيب فضايى اين سردابه و ارتباط آن با کل مجموعه و قابل مقايسه نبودن آن با ساير بناهاى آرامگاهى مى توان چنين استنتاج نمود که اين آرامگاه بر اساس بينش مغول بويژه آئين شمنيت ساخته شده باشد . گنبد آرامگاه اولجايتو بزرگترين نوع خود در بناهاى تاريخى ايران با ارتفاع 50/48 متر و قطر دهانه 40/24 متر و با ضخامت 160 سانتيمتر با روش دو پوششى ساخته شده و فضاى خالى بين دو پوسته 60 سانتيمتر مى باشد .

پلکانها

در بين جرزهاى هشت گانه پلکانهاى مارپيچى وجود دارد که طبقه زيرين را به طبقات دوم و غرفه هاى خارجى و مناره هاى هشتگانه متصل مى کند . لازم به تذکر است که اين پلکانها همه از پايين شروع نمى شود بلکه فقط دو پلکان زواياى شمالى و پلکان ديگر در نماى خارجى واقع شده است .

پلکانهاى زواياى شمالى به طبقه دوم راه مى يابد و پلکان سومى بدون اتصال به طبقه دوم بسوى بالا ادامه پيدا مى کند . پلکانهاى هشتگانه از طبقه سوم ( غرفه هاى خارجى ) ظاهر شده و تا امتداد مناره هاى هشتگانه صعود مى نمايد .

ايوانها

همانطور که در فوق اشاره شد بر اضلاع هشتگانه پلان داخلى 8 ايوان رفيع و وسيع به ارتفاع 80/18 و به عرض 70/7 متر واقع شده اند .اين ايوانها يکنواختى حاصل از وجود جرزهاى قطور ، را از بين برده و باعث شده که بنا زمخت جلوه ننمايد . اين ايوانها در عمق 60/2 و ارتفاع 9 مترى به دو طبقه تقسيم شده است . در طبقه اول يا همکف ورودى هاى اصلى و ورودى هاى کوچک فرعى به محوطه هاى عبادتى قرار دارند

ايوان جنوبى متصل به محوطه اى بنام تربت خانه است که در صفحات آينده شرح آن داده خواهد شد . ايوانهاى شرقى و غربى در انتها داراى درهاى بزرگ مى باشد . در حاليکه در انتهاى طبقه اول ايوانهاى فرعى يک در کوچک وجود دارد. سقف طبقه اول داراى قنديل بندى و مقرنسکارى بسيار جالب و زيبا مى باشد .

طبقه دوم اين بخش بوسيله راهروى پوشيده اى با هم در ارتباطند . بطورى که مى توان در اين طبقه تمامى بنا را دور زد در غرفه هاى طبقه دوم انواع تزئينات و مقرنسکاريهاى ارزنده اى ديده مى شود که نشانگرذوق و سليقه و دقت هنرمندان دوره ايلخانيان است <

يکى از خصوصيات اصلى و منحصر بفرد در گنبد سلطانيه دو جداره بودن آن است که از دو قشر موازى و مجزا که صرفا" با پشت بندهاى آجرى بين خود بهم مربوط بوده و همچنين فرم واحدى را شامل مى شوند تشکيل شده است . و اين تنها نمونه در مورد گنبدهائى با وضع ساختمانى فوق الذکر محسوب مى شود و به نظر اينجانب نمى توان نمونه اى با وضع ساختمانى فوق الذکر در دنيا يافت که متعلق به قبل از بناى مزبور باشد . و از اين رو گنبد فوق اهميت شايانى را در تاريخ معمارى دنيا داراست بطوريکه مدتها بعد از ساختمان گنبد سلطانيه چه در غرب و چه در شرق رفته رفته آثارى با خصوصيات تکنيکى فوق بوجود مى آيد . از جمله مهمترين آثارى که به تقليد از گنبد سلطانيه احداث شده گنبد کليساى سانتاماريا دلفيوره مى باشد که بيش از صد سال بعد از آن ساخته شده است

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

تخت سليمان


تخت سليمان ....

 

مجموعه آثار باستانى تخت سليمان در 42 کيلومترى شمال شرقى شهرستان تکاب دراستان آذربایجان قرار دارد. آثار باستانى اين مجموعه و درياچه جوشان آن، روى صفحهاى سنگى و طبيعى قرار گرفته که از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است. قدمت اين منطقه از لحاظ سکونتگاه انسانى به 3 هزار سال پيش باز مى گردد؛ و يکى از مهمترين آثار تاريخى کشور است که به عنوان چهارمین اثر ایران در ميراث جهانى یونسکو به ثبت رسیده است.
اين مجموعه چه به لحاظ وجود آثار باستان شناختى و چه به لحاظ ارتباط با مدارک مکتوب تاريخى و اسطورهاى در شمال و غرب ايران کاملا منحصر به فرد است. هم اينک در اين مجموعه آثارى از اوايل دوره ساسانى تا دوره ايلخانان مغول شناسايى شده، ليکن از آنجايى که تاريخ نظرى اين مجموعه به دوره هخامنشى و اشکانى مى رسد، بى ترديد در صورت ادامه حفارى، آثار مهمى از دوره هاى پيش از ساسانى در اين محل کشف خواهد شد.

آثار به جای مانده بر روی تخت سلیمان

بخش طبيعى مجموعه تخت سليمان متشکل از يک کوه آهکى است که در قله آن، چشمه بسيار بزرگى (با درياچه اى به قطر حدود 100 متر) وجود دارد. اين کوه در طول هزاران سال در اثر رسوبات آهکى موجود در آب چشمه فوق شکل گرفته است. هم اينک در اطراف کوه تخت سليمان چندين تپه کوچک از اين نوع، در اطراف چشمه هاى آهکى در حال شکل گيرى است. کوه بلند زندان سليمان نيز يکى از همين کوه هاى رسوبى است که در پنج کيلومترى تخت سليمان هزاران سال پيش شکل گرفته است (البته در حال حاضر چشمه به وجود آورنده اين کوه و درياچه آن خشک شده). بنابراين روند شکل گيرى کوه هاى رسوبى در منطقه تخت سليمان امرى طبيعى و مربوط به شکل خاص زمين و نوع املاح موجود در آب چشمه هاى منطقه است.

دریاچه تخت سلیمان

چشمه تخت سليمان هزاران سال پيش شروع به جوشيدن کرده و به تدريج بر اثر لعاب حاصل از ترکیبات موجود در آب، لبه بيرونى چشمه رسوب بسته و بالا آمده است. اين روند هزاران سال ادامه يافته و باعث شده که آب چشمه گلدانى در پيرامون خود بسازد به نحوى که هم اينک ارتفاع تپه حاصل از روند فوق و همچنين عمق درياچه ناشى از جوشش آب چشمه به حدود 62 متر مى رسد. با توجه به اين که ارتفاع رسوب دور درياچه از دوره ساسانى تاکنون، يعنى در طول 1400 سال گذشته حدود 12 متر افزايش يافته، مى توان گفت: به ارتفاع گلدان درياچه تقريبا در هر سال کمی کمتر از 9 ميليمتر افزوده شده است.

برخی آثار به جای مانده بر روی تخت سلیمان

اين واقعيت که ارتفاع مجموعه تخت سليمان از خط القعر محيطى که در آن قرار دارد 62متر يعنى برابر عمق درياچه است، ثابت مى کند که کف درياچه به وسيله املاح آهکى رسوب گذارى نشده و در طول سال هاى شکل گيرى آن ثابت بوده است. بنابراين در صورتى که اشيايى در طول تاريخ به داخل درياچه پرت شده باشد، در داخل گل و لاى کف درياچه مدفون نشده و از طريق غواصى قابل کشف هستند. لبه بالايى درياچه، داراى پيشرفتگى نازکى در داخل آب است، اما باقى ديواره درياچه کاملا عمودى است. از اين بابت مشخص است که در ادوار مختلف، لبه اضافى درياچه به تدريج شکل گرفته، بزرگ و بزرگتر شده و به همين دليل شکسته و به داخل درياچه افتاده است. بنابراين عمق ناحيه داخلى درياچه همان 62متر اوليه باقى مانده، ليکن نواحى حاشيه اى کف آن شيب پيدا کرده است. ارتفاع اين شيب بين 46 تا 49 متر است. از ديگر سو اگر بديهى بدانيم که ريختن اشياء تاريخى در داخل درياچه از ساحل آن رخ داده باشد، اين اشياء مى بايست در حاشيه محيط دايره کف درياچه افتاده باشند. بنابراين به نظر مى رسد که کشف، منوط به لايروبى بخش حاشيه اى کف درياچه و برداشت مثلثى از خاک به ارتفاع حدود ده الى پانزده متر است. اين لايروبى مى بايست تا عمق 62مترى ادامه يابد؛ به شکلى که کف حاشيه درياچه همسطح مناطق مرکزى آن شود.

 


برخی دیگر از آثار به جای مانده

اولين گزارش مربوط به انداختن اشياء قيمتى در درياچه، به دوران کورش کبير پادشاه هخامنشى باز مى گردد. طبق اين گزارش در سال 547 قبل از میلاد، کورش پس از اينکه بر کروسوس پادشاه ليديه پيروز شد، شاه شکست خورده را به ايران آورد و در مکانى بهنام "بارن"، نزديک همدان اقامت داد و خزانه اشياء قيمتى او را به عنوان نذر در آب درياچه مقدس انداخت.
کروسوس، پادشاه ليدى، در تاريخ جهان به ثروتمند بودن معروف است. او اولين پادشاهى است که به ضرب سکه پرداخت. ثروت او به اندازه اى بود که هنوز هم اروپاييان اشخاص بسيار پولدار را به کروسوس تشبيه مى کنند. بنابراين اين درصورتى که افسانه نذر کورش کبير واقعيت داشته باشد، با توجه به اينکه در هيچ دوره اى از تاريخ امکان دسترسى به عمق اين درياچه وجود نداشته، مى توان اميدوار بود که اين گنج پيدا شود.

در دوره اشکانى نيز چندين گزارش از جنگ هاى بين امپراتورى روم و پادشاهى اشکانى گزارش شده است. بر طبق يکى از اين گزارشات، داستان تاريخى "کلئوپاترا" و "آنتونى" که در تاريخ روم، مصر و جهان معروف است. سردار رومى "آنتونيو"، در سال 36 قبل از ميلاد به محاصره قلعه "گنزک" پرداخت. در جريان اين محاصرات نگهبانان آتشکده مقدس هر زمان که احساس مى کردند امکان سقوط قلعه وجود دارد، اشياء قيمتى موجود در آتشکده و معبد ناهيد را به داخل درياچه مى انداختند. بنابراين مى توان اميدوار بود که مقدار زيادى از نذورات دوره اشکانى در کف درياچه موجود باشد.
در دوره ساسانى نيز دست کم، يک بار قلعه تخت سليمان به وسيله نيروهاى روم شرقى به اشغال درآمده است. بر طبق اين گزارش در جريان جنگ هاى خسروپرويز با "هراکليوس"، پادشاه روم، اين قلعه به تصرف نيروهاى رومى درمى آيد (624ميلادى). گمان مى رود که موبدان آتشکده پيش از تصرف قلعه به وسيله نيروهاى متخاصم، نذورات و گنج هاى موجود در آن را به داخل آب انداخته باشند. در اين صورت مقادير زيادى اشياء قيمتى دوره ساسانى نيز در کف درياچه قابل اکتشاف است.

در جريان جنگ هاى صدر اسلام و تصرف ايران به وسيله اعراب نيز، قلعه به محاصره نيروهاى خليفه دوم درمى آيد. بعيد نيست که در این زمان هم گنج ها هایی نيز به قعر درياچه ريخته شده باشند. از نگاه موبدان زرتشتى اين درياچه متعلق به ناهيد (آناهیتا) الهه آبها؛ بوده، بنابراين ريختن اشياء نذرى به داخل آن اصولا به منظور حفظ اين اشياء به وسيله صاحب آن تلقى مى شده و جايز و مباح بوده است.

در دوره ساسانى بويژه در زمان خسرو انوشيروان (579-531 ميلادى) و خسرو پرويز، توجه خاصى به عمران و آبادانى اين محوطه معطوف گردیده، و به عنوان يکى از معابد بسيار با اهميت تلقى شده است. آتشکده آذر گشنسب در متون قديم داراى اسامى متعددى است از جمله به زبان پهلوى؛ گنزک (GANZAK) يا گنجه ناميده مى شده، روميان آنرا گزکا (GAZKA) و اعراب شيز (SHIZ) مى گفته اند. در زمان ايلخانان نیز به آن "ستوريق" گفته شده است.
"تخت سليمان" از اسامى متاخر مجموعه مى باشد که عامه مردم به علت عدم اطلاع از عملکرد اصلى و زمان ساخت آن، با توجه به احاديث و روايت مذهبى در مورد اقتدار حضرت سليمان، اين امکان را بدان منسوب داشته و به همين جهت محل ياد شده حالت مقدس پيدا کرده و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از اين محل مى دانستند.
بعد از زوال حکومت ساسانى و پذيرش دين اسلام توسط ايرانيان، اين مجموعه عظيم که در جنگ هاى ايران و روم در زمان خسرو پرويز به شدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 ه. ق. تعداد اندکى از معتقدان آئين زرتشت در اين محل اسکان داشته و آتشکده نيز در مقياس کوچکترى مورد استفاده بوده، در زمان حکومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاى جديد، از اين مکان مدتى به عنوان پايتخت تابستانى و تفرجگاه استفاده مى شود. بعدها محل مذکور توسط عامه مردم به صورت شهرکى کم اهميت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ه. ق. ادامه حيات مى دهد.


اگرچه گزارش هايى دال بر استفاده از اين قلعه در دوره خلفاى عباسى در دست است، ليکن تخت سليمان در اين زمان از اهميت زيادى برخوردار نبوده. بعدها در دوره پادشاهى ايلخانان مغول در زمان "باقاخان"، دومين پادشاه اين سلسله و برادرزاده هلاکوخان (680تا 663 ه. ق.)، قصر و عمارتى در کنار اين درياچه بنا گرديد. خوشبختانه امراى مغول آثار ساسانى را تخريب نکردند و ساختمان هاى خود را در کنار و يا بر روى اين آثار بنا نمودند. از همين رو در حال حاضر بخشى از آثار دوره ساسانى در زير آثار دوره ايلخانى مدفون است. وجود يا عدم وجود چنين آثارى را مى توان با حفر گمانه هاى آزمايشى معلوم کرد. بايد توجه داشت که عمق اين گمانه ها دسته کم مى بايست 12 متر از سطح درياچه باشد.
با توجه به مجموعه موارد فوق بى ترديد کاوش در درياچه تخت سليمان بسيار بااهميت است و مى بايست به عنوان يک اقدام ملى در دستور کار سازمان هاى مربوط و به خصوص ميراث فرهنگى قرار گيرد. در بيان ارزش سرمايه گذارى در حفريات تخت سليمان همين بس که اولين سرمايه گذارى انجام شده در اين مورد به وسيله بانک ((بورگهارت و بروکلشن – BurghardBrokelschen)) دورتموند آلمان انجام شده و کاملا جنبه اقتصادى داشته است. در حال حاضر مهم ترين مشکلى که در جهت انجام اين مهم وجود دارد عمق زياد درياچه است که غواصى در آن را غيرممکن مى کند. در تلاش هايى که به وسيله هيات هاى کاوش اروپايى انجام شد هيچ غواصى نتوانست در عمق بيش از 32متر غور کند و غواصى در عمق 62مترى درياچه عملا غيرممکن مى نمايد. چرا که فشار آب داخل آن بسيار زياد و همچنين آب داراى املاح غليظ و سنگين است.

به نظر مى رسد که بهترين روش براى کاوش در قعر درياچه تخليه موقت آب آن باشد. اين کار از دو طريق ممکن است: اول اينکه به وسيله پمپ هاى شناور قوى با دبى بيشتر از فوران چشمه به تخليه آن بپردازند. طبق برآورد انجام شده در هر ثانيه حدود 100 ليتر آب از چشمه کف درياچه فوران مى کند (راهنماى تختسليمان، ص.12). ديگر اينکه به وسيله حفر تونلى افقى از حاشيه تپه تخت سليمان آب درياچه را تخليه و پس از انجام عمليات کاوش تونل را ببندند تا دوباره آب به سرمنزل خود بازگردد. به نظر ميرسد راه حل دوم ساده و عملى باشد. طول اين تونل با توجه به نقشه توپوگرافى منطقه مى بايست حدود 200 متر در نظر گرفته شود. راه حل سوم تلفيق دو راه حل فوق است، يعنى استفاده از تونل افقى و پمپ هاى شناور در يک زمان، به اين ترتيب مى توان با هزينه و زمان کمترى به نتيجه رسيد. در ضمن پيشنهاد مى شود که با استفاده از زيردريايى هاى اکتشافى کوچک (يکنفره) پيش از شروع عمليات کاوش، کف درياچه به دقت مورد بازبينى و نقشه بردارى قرار گيرد. استفاده از دوربين هاى زيرآبى داراى پروژکتور و کنترل از راه دور نيز براى انجام اين مقصود مفيد خواهد بود. هزينه اين عمليات نيز چندان زياد به نظر نمى رسد، کافى است که امتياز تهيه گزارش به موسسات تحقيقات بين المللى جغرافيا (مانند نشريه نشنال جغرافى) داده شود تا ايشان نسبت به اعزام هيات اکتشافى و دوربين و زيردريايى اقدام کنند. پيش از اين نيز هيات کاوش آلمانى از دوربين تلويزيونى و همچنين چنگک براى درآوردن اشياء باستانى از زير آب درياچه استفاده کرده اند، اما در گزارش هيات درباره موفقيت يا عدم موفقيت اين کار حرفى زده نشده است. چه بسا که نخواسته اند ايرانيان از نتيجه کاوش کف درياچه باخبر شوند. در جريان اين کاوش، سطح کف درياچه داراى ناهموارى زيادى گزارش شده است. از آنجايى که کف درياچه زندان سليمان کاملا مسطح است به نظر مى رسد که ناهموارى گزارش شده مربوط به آثار تاريخى بيشمارى باشد که در کف درياچه افتاده است. هيات آلمانى تلاش کرد که به وسيله چنگک به درآوردن آثار از کف درياچه اقدام نمايد اما دو عدد از چنگک ها شکست و ظاهرا موفقيتى کسب نشد!
خلاصه اينکه مجموعه تاريخى تخت سليمان از نظر وجود آثار باستانى با دارابودن آثار چندين دوره تمدنى کاملا غنى است و از نظر اسطوره شناسى نيز سرشار از مطالب جذابى است که نظر هر صاحبذوقى را به خود جلب مى کند. تاريخ اين مجموعه نيز با تاريخ ايرانيان، ايتاليايى ها، يهود، مسيحيان و مغول ارتباط تنگاتنگى دارد. از ديد اقتصادى نيز چه به لحاظ جلب گردشگر از سراسر جهان و چه به لحاظ وجود گنج هايى که در کف درياچه مدفون است، کاوش در تخت سليمان کاملا مقرون به صرفه به نظر مى رسد. اگرچه در حال حاضر سازمان ميراث فرهنگى در حال کاوش در منطقه است اما حجم اين عمليات به قدرى کم است که به قولى 300 سال طول خواهد کشيد …!

برای دیدن این اثر تاریخی می توان از دو مسیر مختلف استفاده کرد. مسیر زنجان و مسیر تکاب. در صورتی که تنها قصد دیدن این اثر را دارید بهتر است از مسیر تکاب استفاده کنید. جاده های مناسب و هموارتر آن کمک زیادی به آسایش شما می کند. مخصوصا اگر ماشین شخصی نداشته باشید، مسیر تکاب قطعا برای شما ارزانتر خواهد بود. تا تکاب می توان با اتوبوس طی طریق کرد و بعد از آن مسیر کوتاه 42 کیلومتری باقی مانده را می توان با کرایه اتومبیل طی کرد. علاوه بر این؛ مسیر زنجان- دَندی-تخت سلیمان، مسیری کوهستانی و پر فراز و نشیب (البته آسفالت) است و ممکن است کمی خسته کننده باشد. تخت سلیمان در منطقه ای کوهستانی و به طبع، سردسیر قرار گرفته و با شروع فصل پاییز سرمای زیادی بر این منطقه حاکم می شود و ممکن است لذت دیدن عجایب منطقه را کمتر کند.

 blogfa

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

شهر سوخته


شهر سوخته...

شهر سوخته" در ۵۶ کیلومتری زابل و در حاشیه جاده زابل - زاهدان واقع شده و بنا بر تخمین ها بیش از پنج هزار سال قدمت دارد. این شهر در ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد پایه گذاری شده و مردم در چهار دوره بین سال های ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ قبل از میلاد در این شهر سکونت داشته اند......... بنای کاخ سوخته در شهر سوخته؛ زابل وسعت شهر سوخته و یافته های کاوشگران این محوطه باستانی را از صورت یک محوطه عادی دوران مفرغ خارج کرده و به این نتیجه رسانده که زندگی در شهر سوخته با دوران آغاز شهرنشینی در فلات مرکزی ایران و بین النهرین همزمان است. سند یا کتیبهای که نام واقعی و قدیمی این شهر را مشخص کند هنوز به دست نیامده و به دلیل آتش سوزی در دو دوره زمانی بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۵۰ قبل از میلاد شهر سوخته نامیده می شود. بخش بناهای یادمانی شهر سوخته؛ زابل "کلنل بیت"، یکی از ماموران نظامی بریتانیا از نخستین کسانی است که در دوره قاجار و پس از بازدید از سیستان به این محوطه اشاره کرده و نخستین کسی است که در خاطراتش این محوطه را شهر سوخته نامیده و آثار باقیمانده از آتش سوزی را دیده است. پس از او "سر اورل اشتین" با بازدید از این محوطه در اوایل سده حاضر، اطلاعات مفیدی در خصوص این محوطه بیان کرده است. بعد از او شهر سوخته توسط باستان شناسان ایتالیایی به سرپرستی "مارتیسو توزی" از سال ۱۳۴۶تا ۱۳۵۷ مورد بررسی و کاوش قرار گرفت. گورستان شهر سوخته؛ زابل بر مبنای یافته های باستان شناسان شهر سوخته ۱۵۱ هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می دهد که این شهر دارای پنج بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته، بخش های مرکزی، منطقه صنعتی، بناهای یادمانی و گورستان است که به صورت تپه های متوالی و چسبیده به هم واقع شده اند. هشتاد هکتار شهر سوخته بخش مسکونی بوده است. تحقیقات نشان داده که این محوطه بر خلاف اکنون که محیط زیست کاملاً بیابانی دارد و فقط درختان گز در آنجا دیده می شود، در پنج هزار سال قبل از میلاد منطقه ای سبز و خرم با پوشش گیاهی متنوع و بسیار مطلوب بوده و درختان بید مجنون، افرا و سپیدار در آنجا فراوان وجود داشته است. در آن دوران نیز این منطقه بسیار گرم بوده، اما آب رودخانه هیرمند و شعباتش به خوبی زمین های کشاورزی شهر سوخته را سیراب می کرده است. گورهای شهر سوخته؛ زابل دریاچه هامون در ۳۲۰۰ قبل از میلاد (و دست کم تا زمان ظهور اشو زرتشت) دریاچه ای بزرگ و پرآب بوده و رودها و شاخه های قوی از آن منشعب می شده و در اطراف آن نیزارهای وسیعی وجود داشته است(اهمیت و وسعت این دریاچه در هزاران سال قبل؛ با توجه به اینکه محل ِ وقوع مهمترین اسطوره های اوستایی و پهلوی و مرتبط با ظهور موعود و منجی آخرالزمان زرتشتی (سوشیانس یا سوشیانت) است و نظر به اینکه در قدیمی ترین نوشته های اوستایی که به بیش از سه هزار سال قبل بر می گردند؛ به آن اشاره شده، مورد تاکید قرار می گیرد). یکی از گورهای گورستان شهر سوخته؛ زابل در بررسی های منطقه ای در اطراف شهر سوخته، بستر رودخانه های مختلف و آبراه هایی پیدا شده که به مزارع کشاورزی شهر سوخته آب می رسانده اند. در اولین فصل کاوش در شهر سوخته کوچه ها و خانه های منظم، لوله کشی آب و فاضلاب با لوله های سفالی پیدا شد که نشان دهنده وجود برنامه ریزی شهری در این شهر است. شهر سوخته مرکز بسیاری از فعالیتهای صنعتی و هنری بوده، در فصل ششم کاوش در شهر سوخته نمونه های جالب و بدیعی از زیورآلات به دست آمد. در جریان حفاری های فصل های گذشته در شهر سوخته مشخص شد که با توجه به صنعتی بودن شهر و وجود کارگاه های صنعتی ساخت سفال و جواهرات در این منطقه، ساکنان آن از درختان موجود در طبیعت محوطه برای سوخت استفاده می کرده اند و طبق برخی گفته ها یکی از دلایل نابودی این شهر، قطع بی رویه درختان برای استفاده از آنان در کوره های سفال سازی بوده است. باستان شناسان با یافتن مهره ها و گردنبندهایی از لاجورد و طلا در یک گور، درباره روش های ساخت ورقه ها و مفتول های طلایی به تحقیق پرداختند و دریافتند صنعتگران شهر سوخته با ابزارهای بسیار ابتدایی ابتدا صفحه های طلایی بسیاز نازک به قطر کمتر از یک میلیمتر تهیه کرده و بعد آنها را به شکل لوله های استوانه ای درمی آوردند و پس از اتصال دو سوی ورقه ها به یکدیگر مهره های سنگ لاجورد را در میان آن قرار می دادند. در شهر سوخته، انواع سفالینه ها و ظروف سنگی، معرق کاری، انواع پارچه و حصیر یافت شده که معرف وجود چندین نوع صنعت، به ویژه صنعت پیشرفته پارچه بافی در آنجاست. تاکنون ۱۲ نوع بافت پارچه یکرنگ و چند رنگ در شهر سوخته به دست آمده است. مشخص شده مردم این شهر با استفاده از نیزارهای باتلاق های اطراف هامون سبد و حصیر می بافتند و از این نی ها برای درست کردن سقف هم استفاده می کردند. کشف قلاب و تور ماهیگیری بیانگر این موضوع است که صید ماهی و بافت تورهای ماهی گیری نیز از دیگر مشاغل مردمان شهر سوخته بوده است. شهر سوخته ابتدا در پى يک بحران سياسى، کوچک شده و در حدود سال 2000 قبل از ميلاد بر اثر خشک شدن دلتاى رودخانه هيرمند به کلى از بين رفته است. ديوارها در معمارى دوره اول (قديمترين دوره استقرار) خشتى است. ساختمان هاى دوره دوم و سوم شباهت زیادی به بناهاى دوره اول دارند، اما از آنها وسيع تر مى باشند. از دوره چهارم، بقاياى يک ساختمان يا کاخ بزرگ به وسعت 650 متر مربع به دست آمد که به احتمال در سال 1800 قبل از میلاد، سوخته و ويران شده است. قبرستان شهر سوخته که به طور تصادفى در سال 1972 ميلادى توسط باستان شناسان شناسايى شد، در بخش جنوب غربى تپه واقع گردیده است. قبور موجود در اين گورستان را حدود 20000 قبر تخمين زده اند. سفال شهر سوخته از نوع نخودى است که در تمام ادوار چهار گانه استقرار متداول بوده است. سفال خاکسترى نیز یکی دیگر از مصنوعات این شهر به حساب می آید، که نوع خاکسترى با نقش قرمز آن تنها در دوره اول، و خاکسترى با نقش سياه با تزيين چند رنگى در دوره هاى اول و دوم رايج بوده است. معروف ترين سفال شهر سوخته، نوع ترکمنى يا نوع کويته است که بيش از چهل درصد از سفال ها را تشکيل مى دهد و شباهت بسيار نزديکى به سفال به دست آمده از افغانستان و ترکمنستان دارد. شکل هاى رايج ظروف سفالى را ليوان هاى ساده و کاسه هاى ساده و قمقمه تشکيل مى دهد. تمام سطح منطقه باستانی شهر سوخته پوشیده از قطعات خرد شده سفال است که ظاهرا بیشتر آن را سفال های شکسته شده در فرایند تولید، تشکیل داده است و به نظر می رسد اهالی شهر به منظور سنگ فرش کردن نقاطی از شهر از آن استفاده نموده اند. اشياى فراوان به دست آمده از شهر سوخته را بيشتر مهره هاى سنگى و پيکره هاى کوچک گلى به شکل حيوانات گوناگون، و ابزارهاى ساخته شده از چوب و فلز تشکيل مى دهند. اشياى زينتى از سنگ لاجورد و فيروزه و عقيق نيز، به مقدار فراوان از شهر سوخته بدست آمده است. از مهمترين کشفيات در اين محل ، يک لوح گلى به خط "ايلامى مقدم" است. پيش از انقلاب، باستان شناسان ايتاليايى حاضر در شهر سوخته به هنگام کاوش در گورى 5 هزار ساله، جامى را پيدا کردند که نقش يک بز همراه با تصوير يک درخت روى آن ديده مى شد. سال ها بعد "منصور سجادى"، باستان شناس ايرانى پس از بررسى اين جام دريافت؛ نقش موجود بر آن برخلاف ديگر آثار به دست آمده از محوطه هاى تاريخى شهر سوخته، تکرارى هدفمند دارد، به گونه اى که حرکت بز به سوى درخت را نشان مى دهد. هنرمند نقاشى که جام سفالين را بوم نقاشى خود قرار داده، توانسته است در 5 حرکت، بزى را طراحى کند که به سمت درخت حرکت و از برگ آن تغذيه مى کند. بنابراین؛ این بز متحرک می تواند اولین انیمیشن ساخته شده دست بشر باشد و به همین دلیل در بسیاری از محافل متحرک سازی دنیا مطرح شده است. در سفال هاى شهر سوخته، که از متمدن ترين و پيشرفته ترين تمدن هاى باستانى در پنج هزار سال پيش است، نقش بز و ماهى بيش از هر نقش ديگرى ديده مى شود. بررسى و شناسايى دشت سيستان و اطراف شهر سوخته منجر به ثبت و شناسايى 102 تپه 5 هزار ساله شد که روزگارى روستاهاى اطراف شهر سوخته بوده اند. آخرين بررسى هاى اوليه در اطراف شهر سوخته حاکى از آن بود که احتمال وجود بيش از 700 تپه که روستاهاى اقمارى بوده اند در اطراف شهر سوخته وجود دارد. شواهد اوليه از قبيل سفال هاى سطحى نشان مى دهد که اين تپه ها قدمتى برابر با شهر سوخته داشته باشند اما اين موضوعى است که پس از انجام فعاليت هاى ثبت و مستند نگارى محوطه آشکار مى شود.

 blogfa

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

نقش جهان اصفهان


نقش جهان اصفهان....

موجوديت تاريخی ايران سبب شده که اين خطه از زمين؛ يادگارهای باارزشی از دوره های مختلف تاريخی در دل خود داشته باشد. وجود بيش از يک ميليون اثرتاريخی و باستانی در اين کشور؛ گواه غير قابل انکاری برای شايستگی عنوان « ايرانموزه هميشه زنده دنيا»است. در ايران بيش از هفتاد هزار تپه باستانی، بيش از يکميليون و دويست هزار اثر تاريخی و معماری و هزاران يادگار دوران های دوردست وجوددارد که برخی از آن ها در زمره برترين های جهان جای گرفته اند. از ميان مکان هايیکه يونسکو در جهان آن ها را به عنوان «ميراث تمدن جهانی» به رسميت شناخته و ثبتکرده است؛ چندين اثر در ايران قرارگرفته است. مسجدهای قديمی با ارزش معماری فوقالعاده، کاخ های تاريخی با معماری بی نظير، آتشکده های باستانی، باغ های باشکوه،کاروان سراهای تاريخی، عمارت های قديمی با معماری خاص کوير با بادگيرهای منحصربهفرد، معماری کوهستانی و ساحلی، پل های تاريخی با ساختی کم نظير همراه با ديدنی ترينو کهن ترين بازارهای شرق؛ تنها قسمتی از جاذبه های تاريخی کشور جمهوری اسلامی ايرانهستند که در کنار ساير ديدنی ها؛ مجموعه ی ارزشمند و کم نظيری را با عنوان جاذبههای تاریخی و معمای ایران فراهم آورده اند.

ازتالارها، ايوان‌های ستون‌دار تخت جمشيد تا قصرهای صفوی در اصفهان تا خانه‌هایروستايی، گنبدهايی که بر چهار قوس بنا شده، صحن چهار ايوانی، حياط داخلی و حوض آن،همه‌ی اين‌ها از ويژگی‌های معماری اصيل ايرانی است که در طول تاريخ معماری ايرانپيوسته تداوم خود را حفظ کرده است.
يکی از کهن‌ترين نمونه‌ها از ميان بناهایشناخته شده‌ی باستانی ايران، معبد يا زيگورات چغارنبيل در 30 کيلومتری جنوب خاوریشهر باستانی شوش است. قدمت اين اثر تاريخی به سال 1250 پيش از ميلاد باز می‌گردد.به طور کلی معماری اين پرستش‌گاه عظيم جهان، بهترين نمونه‌ی هنر معماری بر بنيادطاق قوسی را در دنيای باستان نشان می‌دهد. هم‌چنين طرز ساخت اين معبد با ديگر معابدبين‌النهرين تفاوت کلی دارد، و آن ساخت طبقات اين زيگورات است که هر کدام به طورمستقل و از زمين تا بالا ساخته شده‌اند، يعنی مانند زيگورات‌های بين‌النهرين، هرطبقه بر روی طبقه‌ی ديگر ساخته نشده، بلکه مستقل برپا شده است.
یونسکو هفت اثر در ایران را به ثبت رسانده است :

1) ميدان نقش جهان، اصفهان(سال 1979)
2) تخت جمشيد، مرودشت(سال 1979)
3) معبد چغازنبيل، شوش(سال 1979)
4) تخت سليمان، تکاب(2003)
5) ارگ بم و چشم انداز فرهنگى آن(2004, 2007)
6) پاسارگاد(2004)
7) گنبد سلطانيه، زنجان(2005)

 blogfa

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

در مورد اصفهان بیشتر بدانیم...


در مورد اصفهان بیشتر بدانیم...

 

با انتخاب اصفهان به پايتختی و گسترش شهر به طرف جنوب، ميدان عظيم نقش جهان با طول تقريبی 507 و عرض 158 متر در شرق گردشگاه چهارباغ به عنوان يکی از ويژگی های عصر صفوی مطرح گرديد. در طراحی شهری اين ميدان به عنوان عضو اصلی گسترش شهر مورد توجه قرار می گيرد و تا مدتها بعد از بزرگترين و زيباترين ميدان های جهان ناميده می شود.

ميدان نقش جهان به جای ميدان کوچکی که از دوران تيموريان باقی مانده بود احداث گرديد. به هنگامی که دو مسجد امام و شيخ لطف الله و سردر بازار قيصريه ساخته شد اين 3 بنا با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پايان يافتن ميدان و خاتمه تزئينات، کف آن شن ريزی و مسطح شد. از اين زمان بود که ميدان برای انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوق اندازی مورد استفاده قرار می گرفت و سان و رژه سربازان و سپاهيان نيز در همين محل انجام می شد. دو ستون سنگی که در جلو مسجد امام واقع شده و قرينه آنها نيز روبروی بازار قيصريه هستند بيانگر انجام بازی چوگان و ساير ورزش ها در ميدان می باشند.

 

« در گرداگرد کناره ميدان نهری به عرض 3 متر و عمق 2 متر جريان داشت. در طول نهر رديفی از درختان چنار بر رهگذران سايه می افکند. ميدان روزها اغلب پوشيده از چادر دستفروشان بود و در طول روز افرادی از مليت های مختلف نظير انگليسی، هلندی، پرتغالی، عرب، ترک، يهودی، ارمنی، روسی و هندی به اين محل می آمدند ».

شبها نيز ميدان به محل تردد بازيگران، شعبده بازان، خيمه شب بازان، بند بازان و قصه گويان تبديل می شد.به غير از بناهای تاريخی چهارگانه که در چهار سمت ميدان قرار گرفته اند و به جز خيابان هائی که از ميدان می گذرند دور تا دور ميدان را غرفه های دو اشکوبه احاطه کرده اند.اين غرفه ها در آن روزگار به داد و ستد و تجارت اختصاص داشتند. همچنان که امروز همين کاربری حفظ شده و انواع صنايع دستی و منسوجات کار اصفهان در آنها به مسافران و گردشگران عرضه می شود.چهار طرف ميدان، چهار بازار قرار گرفته که به وسيله مغازه های داخل ميدان به ميدان مربوط می شوند. اين بازارها در روزگار صفويه هر يک به شغلی اختصاص داشت.

بيشتر سياحان و جهانگردانی که از اصفهان مطلب نوشته اند بر شکوه و عظمت ميدان نقش جهان تأکيد کرده و از حضور سفرا و نمايندگان خارجی و ساير اتباع کشورهای ديگر در اين ميدان خاطراتی را ذکر کرده اند.به نوشته برخی از اين سفر نامه ها، بسياری از مذاکرات تاريحی که بين دولتمردان ايران و فرستادگان خارجی انجام می شد در همين ميدان صورت می گرفت.امروز نيز ميدان نقش جهان اصفهان که پس از پيروزی انقلاب به نام ميدان امام ناميده شده يکی از گردشگاههای اصفهان است که سياحان و جهانگردان خارجی و مسافران ايرانی با شوق از آن بازديد می کنند.

مقدمات احداث موزه بزرگ اسلامی در طبقه فوقانی ميدان انجام شده و به زودی ميدان بزرگ و با عظمت نقش جهان محلی برای نمايش و ارائه آثار اسلامی خواهد بود.

آنچه درباره ميدان نقش جهان می توان گفت اينکه اين اثر نفيس و با شکوه که در دنيا از شهرتی چشمگير و بی نظير برخوردار است با مجموعه عناصر و عملکردهائی که در نقش های سياسی، مذهبی، اقتصادی، توريستی، و تفريحی داشته پيوسته در آسمان هنر و زيبائی ايران و جهان می درخشد. بطوری که با جرأت می توان ادعا کرد که اين ميدان همراه با فضاهای تکميلی و عناصر مربوط به آن يعنی عمارت عالی قاپو، مسجد شيخ لطف الله، مسجد امام، توحيد خانه، سردر قيصريه و راسته بازارها به تنهائی با تمام زيبائی ها و جاذبه های جهانگردی ايران برابری می کند.

 

عالی قاپو

 

رفيع ترين بناى عهد صفوى، قلب تپنده حکومتى در قلب پايتخت

معروف به: دولتخانه مبارکه نقش جهان، قصر دولتخانه

موقعيت: ضلع غربى ميدان امام

سال تاسيس: 11 هجرى قمرى(دوره شاه عباس اول)

مينياتوريست و نقاش: رضا عباسى

ويژگى هاى ساختمان:

در زمان جانشينان شاه عباس اول عمارت حوضخانه و تالار مرواريد به اين عمارت افزوده شده است

بنا داراى 5 طبقه است . در طبقه سوم ايوان بزرگى است که بر 18 ستون بلند و رفيع استوار است در وسط اين ايوان حوض زيبائى از مرمر و مس وجود دارد که قرينه آن در تزئينات زير سقف انعکاس يافته است. گچبرى هاى آخرين طبقه، که تالار آن به اتاق موسيقى يا اتاق صوت معروف است باعث مى شود انعکاس حاصله از نغمه هاى نوازندگان گرفته شده و صداها طبيعى و بدون انعکاس صوت به گوش برسد.

کاخ عالى قاپو دروازه مرکزی و مدخل کليه قصرهای محدوده ميدان امام :

 

در غرب ميدان امام و روبروی مسجد شيخ لطف الله عمارتی سر بر افراشته که به عنوان يکی از مهمترين شاهکارهای معماری اوائل قرن يازدهم هجری از شهرتی عالمگير برخوردار است.

با توجه به منابع و مأخذ موجود درباره سلسله صفوی و همچنين با در نظر گرفتن بررسی های انجام شده در مورد اين ساختمان زيبا و رفيع چنين استنباط می گردد که کاخ عالى قاپو دروازه مرکزی و مدخل کليه قصرهائی است که در دوران صفويه در محدوده ميدان امام احداث شده اند.

در حقيقت اين بنا به مثابه يک ورودی بزرگ و با شکوه ميدان امام را به مجموعه دولتخانه و عماراتی مانند رکيب خانه، جبه خانه، تالار تيموری، تالار طويله، تالار سرپوشيده و کاخ چهلستون و ديگر عمارات مربوط می کرده است.

 

ساختمان کاخ:

اصل بنا در دوره شاه عباس اول احداث شده و در دوره جانشينان او الحاقات و تعميراتی در آن انجام شده است.

ساختمان دارای 5 طبقه است که هر طبقه تزئينات مخصوصی دارد. اگر چه اين قصر در دوره های بعد از صفويه لطمات فراوان ديده است، هنوز نيز شاهکارهائی از تزئينات و نقاشی های عصر صفويه در آن، بينندگان را به تحسين وامی دارد.

عالى قاپـو مرکب از دو کلمه «عالی» و «قاپو» است که با هم به معنای «سردر بلند» يا «درگاه بلند» هستند. از اين سر در بلند که تماماً با سنگ سماق ساخته شده به قصر وارد می شويم و به وسيله پلکانی که در دو طرف تعبيه شده اند به طبقات فوقانی می رسيم.

در طبقه همکف دو تالار وجود دارد که در آن روزگار به امور اداری و ديوانی اختصاص داشت و صدرخانه يا کشيک خانه ناميده می شدند.

در طبقه سوم، ايوان بزرگی است که بر 18 ستون بلند و رفيع و استوار است. اين ستون ها در آن زمان پوشيده از آئينه بوده و سقفی با صفحات بزرگ که با نقاشی ها و آلت های چوبی تزئين شده بودند بر فراز آن قرار گرفته است. در وسط اين ايوان حوض زيبائی از مرمر و مس وجود دارد که قرينه آن در تزئينات زير سقف انعکاس يافته است

اين تالار از الحاقات کاخ است که در دوران جانشينان شاه عباس اول بنا شده است. در پشت اين ايوان تالار بزرگی است با اتاقها و طاقهای بسيار که نقاشی های زيبائی بر ديوارهای آن مشاهده می شود.

از ايوان کوچکی که پشت اين تالار است گنبد زيبا و ساده توحيد خانه نمايان است. در دوران صفويه در شبهای جمعه گنبد محل تجمع صوفيان و دراويش بود. سالنی که اين گنبد بر فراز آن استوار است و اتاقهای اطراف آن در حال حاضر به کلاسهای درس دانشگاه پرديس اصفهان اختصاص دارد. اکثر جهانگردان و سياحان خارجی و همچنين نمايندگان کشورهای مختلف اين تالار را به منزله جايگاهی دانسته اند که از آن مسابقات مختلف و بازيهای معمول آن عصر مثل چوگان بازی و غيره را تماشا می کرده اند. طبقات بعدی هر کدام شامل يک سالن بزرگ در وسط و چندين اتاق کوچک در اطراف هستند.

 

ويژگى خاص کاخ :

آنچه عالى قاپو را در عداد آثار باشکوه و بسيار نفيس قرار داده است علاوه بر مينياتورهای کار هنرمند معروف عصر صفوی رضا عباسی، گچبری های آخرين طبقه است که تالار آن به «اتاق موسيقی» يا «اتاق صوت» نيز معروف است. در اين قسمت از کاخ شکل انواع جام و صراحی در ديوار تعبيه شده است ساختن و پرداختن اين اشکال به غير از نمايش زيبائی و خلاقيت و ابتکار هنرمندان گچکار برای اين بوده است که انعکاسات حاصله از نغمه های نوازندگان و اساتيد موسيقی به وسيله اين اشکال مجوف گرفته شود و صداها طبيعی و بدون انعکاس به گوش برسند.

 

«فرد ريچاردز» که خود نقاش معروفی بوده و در اواخر عصر قاجاريه به ايران آمده درباره تزئينات گچبری اين اتاق می نويسد: « ... اين تورفتگی ها مانند قطعات مختلف بازی معما با تناسب خاصی پهلوی يکديگر قرار گرفته اند... » گذشته از گذشت زمان که متأسفانه به عاليقاپو لطمات فراوان زده است عوامل مخرب ديگر مانند حمله و استيلای افغانها و جنگ های مختلف و انتقال پايتخت از اصفهان و بی توجهی حکام بعد از صفويه خسارات جبران ناپذيری به بنا وارد آورده است.

در دوران قاجاريه عالى قاپو چند سال محل سکونت و کار ظل السلطان بود و او تغييراتی در کتيبه های آن داد. کتيبه های جبهه شرقی بنا و الواح خط نگاشته سردر ورودی که طی اشعاری به تعميرات سال 1274 اشاره می کند مبين همين مطلب است.

در چهل ساله اخير به دليل آن که خطر ويرانی کاخ عالى قاپو را تهديد می کرد و همچنين به علت توجه مردم و ارگانهای دولتی به ميراث های فرهنگی، مرمت هائی توسط هيأت های متخصص داخلی و خارجی در آن انجام گرفته است.

بطور کلی بنای عالى قاپو به عنوان يک بنای تشريفاتی خوش ساخت و زيبا دستاورد ديگری است از هنر معماری دوران صفويه که از فراز آن منظره شهر باستانی اصفهان و تغيير و تحول 1000 ساله آن به خوبی نمايان است.

مسجد شيخ لطف الله

 

گوهرى صدر نشين در گنجينه شاهکارهاى معمارى اصفهان

 

معروف به: مسجد صدر، مسجد فتح الله

موقعيت: ضلع شرقى ميدان امام

سال تاسيس: 11 هجرى قمرى (دوره شاه عباس اول)

معمار: استاد محمد رضا اصفهانى

خطاط:على رضا عباسى

ساخت اين مسجد 18 سال به طول انجاميد

 

از ويژگى هاى اين مسجد:

داشتن صحن و مناره که در تمامى مساجد اسلامى جزء لاينفک بنا است ، چرخش 45 درجه اى که از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد ، گنبد کم ارتفاع مسجد، محراب بى بديل مسجد ،کتيبه هاى نفيس و طره هاى سر در که درون گلدان مرمرين جاى گرفته اند

در ضلع شرقی ميدان نقش جهان و روبروی کاخ عالی قاپو، مسجدی واقع شده که در دوران صفويه آن را مسجد صدر و فتح الله نيز می ناميدند.

طرح اين مسجد در زمانی که نقشه چهارباغ و باغ هزارجريب به مرحله اجراء درآمد ريخته شد و در دورانی که معماری صفويه به شکوفايی رسيده بود مورد بهره برداری قرار گرفت.

آنچه مسجد شيخ لطف الله را در عداد نمونه های بازار هنر ايرانی- اسلامی قرار می دهد اندازه کوچک و هماهنگی آن با بناهای اطراف ميدان است.

سردر زيبا و پرکار مسجد در سال 1012 به پايان رسيد اما بقيه مسجد و تزئينات کاشيکاری آن تا سال 1028 هجری بطول انجاميد.

کتيبه سردر که به خط ثلث بسيار زيبا با کاشی سفيد معرق بر زمينه لاجوردی نوشته شده سال 1012 و امضاء عليرضا عباسی خوشنويس برجسته عصر صفوی را نشان می دهد.

نکته ای که محققين و پژوهشگران و سياحان بر آن متفق القولند اختصاصی بودن مسجد شيخ لطف الله است. اين نکته را استثنائی بودن مسجد يعنی عدم صحن و مناره که در تمامی مساجد اسلامی جزء لاينفک بنا است تأييد می کند.

عدم وجود صحن و مناره در مسجد شيخ لطف الله باعث شده تا رواقی پوشيده از کاشيکاری زيبا و استادانه و پرکار فضای مسجد را به گنبد مربوط کند.

مسجد را شاه عباس اول به احترام و افتخار شيخ لطف الله جبل عاملی روحانی شيعه آن روزگار که از لبنان به ايران آمده بود ساخته است. تا به عبادت اهل حرم و خود وی اختصاص داشته باشد. مدرسه ای نيز در کنار مسجد برای تدريس اين دانشمند برجسته ساخته شد که امروز اثری از آن نيست.

شايد به همين دليل است که جهانگردان اروپائی عصر صفوی که هر بنائی را با کنجکاوی و موشکافی بازديد کرده اند کمتر از اين مسجد مطلب نوشته اند و فقط پيتر و دولاواله به توصيف آن پرداخته است. اوژن فلا ندن فرانسوی نيز در زمان قاجار درباره آن مطلب نوشته است. (يکی از سياحان خارجی معتقد است به دليل اختصاصی بودن مسجد کسی را به داخل راه نمیداده‌اند).

از ويژگیهای مسجد چرخش 45 درجه ای است که از محور شمال به جنوب نسبت به محور قبله دارد. اين گردش که در اصلاح معماران سنتی ايران «پاشنه» ناميده می شود چنان ماهرانه صورت گرفته که به هيچ روی توجه بيننده را جلب نمی کند.

اين چرخش باعث شده تا بازديد کننده پس از گذشتن از مدخل تاريک و بعد از عبور از راهرو طويل متصل به آن به فضای اصلی و محوطه زير گنبد وارد شود.

گنبد کم ارتفاع مسجد حاوی خطوط اسليمی است که به طرز باشکوهی بر زمينه خاکی رنگ گنبد گسترده شد، هماهنگی بی نظيری را در نقش و طرح و رنگ به نمايش می گذارد.

محراب بی بديل مسجد شيخ لطف الله که تاريخ 1028 و امضاء محمد رضا بن استاد حسين بنا اصفهانی را بر خود دارد از شاهکارهای معماری و هنر اسلامی ايرانی است که هر بيننده را به اعجاب و تحسين وامی دارد

کتيبه خارجی گنبد به خط ثلث با کاشی سفيد معرق بر زمينه لاجوردی حاوی سوره های قرآن کريم است. خطوط کتيبه های داخل گنبد مسجد را عليرضا عباسی و خطاط ديگری که شهرت چندانی ندارد و نام او استاد باقر بنا است نوشته اند.

مضمون اين کتيبه ها آيات قرآنی و عبارت مذهبی است. علاوه بر آن خطوط بنائی با کاشی مشکی بر زمينه سفيد آيات قرآنی کتابت شده است.

در چهارگوشه داخل مسجد نيز بار ديگر آياتی با خط ثلث سفيد بر زمينه لاجوردی با کاشی سفيد معرق نوشته شده است. در ضلع شرقی و غربی مسجد شيخ لطف الله اشعاری به زبان عربی که آن هم به خط ثلث است نوشته شده که بنا به اظهار کارشناسان سراينده آنها شيخ بهائی است. خطاط اين کتيبه ها نيز باقر بنا است.

در جلو مسجد حوض 8 گوش بسيار زيبائی وجود داشته که پيوسته لبريز از آب بوده است. اين حوض را در اواخر دوره قاجار خراب کرده اند.

اگر چه اختصاصی بودن مسجد باعث شده که سياحان کمتری درباره آن مطلب بنويسند اما می توان ادعا کرد مسجد شيخ لطف الله در عداد آثار شاخص و مشهور عصر صفويه است.

وجود کتيبه های نفيس و طره های سردر که در درون گلدان مرمرين جای می گيرند آنچنان زيبائی جاودانه در ذهن يننده بيدار می کنند که اين يقين برای او حاصل می شود که معماری اين اثر الهامی بوده است. زيرا دارای حالت ويژه و منحصر بفرد نماز انسان با خداوند است.

 

مسجد امام ( مسجد شاه )

گستره اى از معمارى اصيل اسلامى در پوششى از لعاب فيروزه اى فام

معروف به: مسجد مهديه، مسجد المهدی، مسجد جامع عباسى، مسجد سلطانى جديد، مسجد شاه

موقعيت: ضلع جنوبى ميدان امام

سال تاسيس: 1020 هجرى (دوره شاه عباس اول)

معمار: استاد على اکبر اصفهان و ناظر ساختمان محب على بيک الله

خطاط: عليرضا عباسى، عبدالباقى تبريزى، محمد رضا امامى، محمد صالح امامى

ويژگيهاى مسجد عبارت است از:

 

در بيست و چهارمين سال سلطنت شاه عباس اول بنا شده است . کتيبه سر در مسجد به خط ثلث على رضا عباسى حاکى از آن است که شاه عباس اين مسجد را از مال خالص خود بنا کرده و ثواب آن را به روح جد اعظم خود شاه طهماسب اهدا نموده است. در کتيبه ديگر سردر، از مقام معمارى و مهندسى معمار مسجد جامع جديد اصفهان تجليل شده است .از نکات جالب اين مسجد انعکاس صوت در مرکز گنبد بزرگ جنوبى آن است . گنبد عظيم مسجد 52 متر، ارتفاع مناره هاى داخل آن 48 متر و ارتفاع مناره هاى سر در آن در ميدان امام 42 متر است . قطعه سنگ ساده اى به شکل شاخص که ظهر حقيقى را در چهار فصل نشان مى دهد . قطعات بزرگ سنگ هاى مرمر يک پارچه، سنگ هاى نفيس .

در منتهی اليه جنوبی ميدان امام مسجدی برپاست که نمونه ارزنده ای از معماری قرن 11 هجری به شمار می رود. ساختمان مسجد در سال 1019 هجری برابر با 1611 ميلادی شروع شد و در سال 1038 هجری برابر با 1629 ميلادی به پايان رسيد. اين مسجد به عنوان يک بنای عمومی برای استفاده مردم ساخته شد.

سردر زيبا و با شکوه مسجد با کاشی معرق است اما بقيه قسمت ها با کاشی خشت تزئين گرديده است. بسياری از محققين و مطلعين تاريخ صفويه علت اينکه کاشی های سردر با داخل مسجد تفاوت دارند را در عجله ای می دانند که شاه عباس اول برای اتمام مسجد داشت.

معمار مسجد استاد علی اکبر اصفهانی معمار برجسته عصر صفوی است که نام او در کتيبه بالای سردر آمده است. مسجد در عصر صفويه به نام های مسجد مهديه، مسجد المهدی و در کتب و منابع و سفرنامه ها به نام های ديگر همچون مسجد جامع عباسی و مسجد سلطانی ناميده می شد مسجد شاه نيز يکی ديگر از اسامی مجلس بود.

سردر ورودی

سردر ورودی رفيع و با شکوه مسجد با مناره های طرفين بر زيبائی بنا می افزايد. اين سردر با کاشی های تزئينی چند رنگ همراه با نقوش گل و گياه و پرنده و مقرنس های پوشيده از کاشی های معرق با نقش های متنوع و زيبا تزئين شده است.

در بالای کتيبه سردر غرفه ای است که کاشی کاری آن بسيار جالب توجه است. شکل دو طاووس که در طرفين يک گلدان قرار گرفته و با کاشی های معرق تزئين شده اند از ديدنی های مسجد به شمار می روند.

در اصلی مسجد در زمان سلطنت شاه صفی جانشين شاه عباس اول نصيب شده است. قطعه ای که با مصراع « شد در کعبه در سپاهان باز » با خط نستعليق بسيار زيبا بر در نوشته شده ماده تاريخ نصب اين در يعنی سال 1047 هجری را بيان می دارد. در قسمت های مختلف لوحه هائی به چشم می خورند که بيانگر بخشودگی برخی از ماليات ها در دوران های مختلف است.

کتيبه های موجود در مسجد امام که به خط اساتيد بزرگ و برجسته آن عصر همچون عبدالباقی تبريزی، محمدرضا امامی، محمد صالح اصفهانی و ساير خوشنويسان برجسته عصر صفوی هستند بر عظمت و شهرت مسجد می افزايند. در دو گوشه جنوب شرقی و جنوب غربی مسجد دو مدرسه قرار دارند که اولی را به دليل تعميرات عصر ناصرالدين شاه قاجار مدرسه ناصری و ديگری را که زمان شاه سليمان صفوی مرمت شده مدرسه سليمانيه می نامند.

سنگ مشهور به سنگ شاخص که در چهار فصل ظهر شرعی را نشان می دهد در مدرسه سليمانيه قرار دارد. محاسبه و تعبيه و نصب اين سنگ از ابتکارات و ابداعات شيخ بهائی دانشمند بی نظير عصر شاه عباس اول است. اين سنگ شاخص ظهر شرعی را در طول چهارفصل سال نشان ميدهد.

(دو کتيبه ای که در مدخل اين مدرسه قرار دارند و به خط نستعليق بسيار زيبا می باشند مربوط به زمان قاجار هستند).

ويژگى هاى گنبد مسجد:

ايوان سرپوشيده شمالی مسجد فضای وسيع و بلندی است که سر تا سر آن را کاشيکاری بسيار زيبائی فرا گرفته است. گنبد با عظمت و رفيع مسجد که به صورت دوپوش ساخته شده بر روی اين صحن قرار دارد. اين گنبد را بزرگترين و پرکارترين و استادانه ترين آثار معماری قرن 11 هجری می دانند.

از خصوصيات اين گنبد که حدود 54 متر ارتفاع دارد انعکاس صدا است. و اين به خاطر دو پوش بودن گنبد و فضای 16 متری بين دو گنبد است.

در همين صحن منبر سنگی مرمری يکپارچه نفيسی واقع شده که از شاهکارهای سنگتراشی آن روزگار است. اين صحن بوسيله دو دهانه عريض به شبستان های مجاور راه دارد. سطح نمای داخلی اين دو شبستان نيز پوشيده از کاشيکاری و کتيبه های نفيس و زيباست.

در دو سوی ايوان جنوبی مسجد دو شبستان وسيع ساخته شده که مجموعه ای از ويژگی های معماری پيشرفته قرون 10 و 11 هجری را به نمايش می گذارند.

طبقه فوقانی که در قسمت شمالی مسجد واقع شده دارای غرفه هائی است که در دوران صفويه به محل زندگی طلاب علوم دينی اختصاص داشت.

مسأله ای که در مسجد امام جلب توجه می کند و اکثر سياحان و جهانگردان نيز به آن اشاره کرده اند و معماران و مهندسين نيز آن را يکی از استادانه ترين شگردهای معماری به حساب آورده اند مسأله رعايت جهت قبله در مسجد است. سازندگان مسجد طوری سردر را درست کرده اند که با عبور از ميان ايوان ورودی بدون آنکه احساس شود، نيم چرخی به سمت راست زده می شود. در حقيقت معمار برجسته اين اثر با يک زاويه 45 درجه مسجد را در جهت قبله قرار داده است.

همانطور که گفته شد کتيبه های موجود در مسجد علاوه بر آنکه شاهکارهای هنر خوشنويسی و بخصوص خط ثلث را به نمايش می گذارند برخی وقايع تاريخی را نيز بيان می دارند.

بطور کلی مسجد امام اصفهان با مناره های رفيع و ايوان های سر به فلک کشيده و شبستان های عالی و محرابهای نفيس و همچنين با طرح يکپارچه و متوازن خود از شاهکارهای بی نظير و مسلم معماری زمان صفويه است. مسجدی که در عصر خود از عجايب زمان بوده و در حقيقت نيز به دليل زيبائی طرح، عظمت، ابعاد و شکوه و جلال کاشيکاری هايش چنين است و ... ستاره درخشان هنر عصر صفوی است

سر در قیصریه

موقعيت: شمال ميدان امام

سال تاسيس: 11 هجرى قمرى (دوره شاه عباس اول)

اين سر در را قيصريه مى نامند از آن جهت که از روى نمونه يکى از بناهاى شهر قيصريه در آسياى صغير ترکيه امروز ساخته اند

از ويژگى هاى اين بازار :

سر در عالى با تزئينات آجرى چينى، نقاشى هاى موجود در سر درب شامل تصوير شاه عباس در جنگ با ازبکان، تصاويرى از زنان و مردان اروپايى، دو لچکى کاشيکارى که صحيح و سالم است و تصوير تيراندازى را با سر انسان و تنه ببر يا شير و دم اژدها نشان مى دهد و مى تواند همواره نشانه مخصوص شناسايى اين شهر افسانه ايى دنيا باشد.

 

در شمال ميدان امام و روبروی مسجد امام، سردر بازار قيصريه قرار دارد. ساختمان آن در زمان شاه عباس اول به اتمام رسيده است و معمار آن استاد علی اکبر اصفهانی بوده است.

سردر بنای عظيم قيصريه مهمترين و با عظمت ترين دروازه های ورودی شهر صفوی اصفهان بوده که از طريق بازار بزرگ قيصريه قسمت اصفهان جديد را به شهر سلجوقی (ميدان کهنه آن روزگار) متصل می کرده است. بر اين سردر چند تابلو نقاشی مشاهده می شود که برخی از آنها اروپائی های مقيم دربار اصفهان در آن روزگار را نشان می دهد. تابلو ديگر نيز شکارگاه سلطنتی است. متأسفانه اين نقاشی ها که اثر رضا عباسی است به علت مجاورت با هوای آزاد و برودت و گرمای هوا آسيب فراوان ديده اند. در بالاترين قسمت اين سردر صورت دو نيم تنه تيرانداز مرد با لباسهای معمول آن عصر ديده می شوند که تنه آنها شير يا ببر و دم آنها اژدهاست. اين دو تصوير که بر کاشی معرق است بيانگر صورت فلکی اصفهان يا برج قوس است.

توضيح اينکه در روزگاران کهن در ميان ملل متمدن دنيا معمول بوده که برای شهرهای معروف و مشهور خود طالع و زايچه ای قائل بشوند و پس از انتخاب اصفهان به پايتختی، برج قوس را برای طالع آن انتخاب کردند.

بيشتر جهانگردان بازار قيصريه و ساير بازارهای اصفهان را توصيف کردند. شاردن که سالها در اصفهان زندگی کرده به تفصيل از بازار قيصريه تعريف کرده و نامگذاری آن به قيصريه را به اين علت می داند که سردر اين بازار را مثل يکی از بناهای قيصريه يا قيساريا در آسيای صغير (ترکيه امروز) ساخته اند.

در دو طرف اين سردر دو سکوی وسيع وجود دارد که با سنگ يشم و سماق پوشانده شده و در آن روزگار زرگران و جواهر فروشان بساط خود را بر روی آنها گسترده و انواع زيور آلات و سکه های کمياب را به خريداران عرضه می کرده اند.

بر بالای سردر ساعت بزرگی نصب بود که در جنگ با پرتغالی ها نصيب ايران شده بود.

عمارت نقاره خانه نيز بر بالای سردر قيصريه ساخته شده بود. نقاره زنی و نقاره کوبی از قديم در ايران متداول بود که طلوع و غروب آفتاب را با نقاره اعلام می کردند.

البته نقاره زنی و نقاره کوبی فقط به منظور اعلام طلوع و غروب آفتاب نبود چرا که نواختن نقاره در ميدان های جنگ برای آماده باش سربازان و تشجيع آنان به نبرد و به هنگام صلح و آرامش نيز در آئين های گوناگون و به مناسبت های مختلف متداول بود.

در سمت راست عمارت قيصريه محل ضرابخانه و در طرف ديگر کاروانسرای شاهی واقع شده بود. از سردر بازار قيصريه وارد مجلل ترين و بزرگترين بازارهای اصفهان می شويم اين بازار که به بازار قيصريه و شاهی نيز معروف بوده در روزگار صفويه مرکز فروش پارچه های گرانبهاء بوده و نمايندگان کمپانی های خارجی در آنها حجره هائی داشته اند. در جلو سردر، حوض آب بسيار بزرگی وجود داشت که امروزه اثری از آن نيست.

در زمان حکومت قاجار و در روزگاری که مسعود ميرزای ظل السلطان حاکم اصفهان بود در جبهه های سردر قيصريه تغييراتی صورت گرفت و يک حاشيه کاشيکاری در امتداد سه جانب سردر اضافه شده است.

بطور کلی مجموعه قيصريه که شامل سردر و عمارت نقاره خانه و ضرابخانه و کاروانسرای شاهی است يکی از جاذبه های مشهور شهر اصفهان است که اکثر قريب به اتفاق سياحان و جهانگردان و مأمورين خارجی در خاطرات و سفرنامه های خود به تفصيل از آن سخن گفته اند. و اگر چه امروز از نقاشی های زيبای آن اثری در دست نيست اما سردر رفيع قيصريه و تالار فوقانی آن يادآور شکوه و عظمتی است که اصفهان عصر صفوی دارا بوده و خاطره شکوفائی اقتصاد و هنر کشور ما را در اذهان زنده می کند.

 blogfa

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

همه چیز در مورد طاقبستان


همه چیز در مورد طاقبستان

طاق‌بستان مجموعه‌ای از سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نبشته‌های دورهٔ ساسانی است که در شمال غربی شهر کرمانشاه در غرب ایران واقع شده است. اين مجموعه در قرن سوم میلادی ساخته شده است و ارزش هنری و تاریخی زیادی دارد. چند صحنه تاریخی از جمله تاج‌گذاری خسرو پرویز، تاج‌گذاری اردشیر دوم، تاج گذاری شاهپور دوم و سوم و همچنین چند سنگ‌نوشته (کتیبه) به خط پهلوی کتیبه‌ای در آن کنده‌کاری شده است. وجود کوه و چشمه در این مکان، آن را به گردشگاهی روح‌فزا تبدیل نموده که از زمان‌های دیرین تا به امروز مورد توجه بوده است طاق‌بستان در زبان بومی (کردی) طاق وه سان گفته می‌شود. «سان» به معنی سنگ می‌باشد و به اين ترتيب طاق‌بستان طاق سنگی معنی می‌دهد.[۱] اين مجموعه در قرن سوم میلادی ساخته شده است. شاهان ساسانی نخست نواحی اطراف تخت جمشید را برای تراشیدن تندیس‌های خود برگزیدند، اما از زمان اردشیر دوم و شاهان پس از او طاق‌بستان را انتخاب کردند که در بین راه جادهٔ ابریشم قرار داشت و دارای طبیعتی سرسبز و پرآب بود

سنگ‌نگاۀ شکارگاه سلطنتی طاق بستان نخستین تابلوی سنگی با رعایت قاعده و اصول نقاشی در جهان به حساب می‌آید.[۳] به گونه‌ای که در حجاری خسرو سوار بر شبدیز به گونه‌ای است که گویی اثر از روی نقاشی، نقش شده‌است.[۴] همچنین در طاق بزرگ آثاری از زنان موسیقی‌دان به چشم می‌خورد که به نواختن چنگ و سازهای بادی مشغول هستند.[۵][۶][۷] در قسمتی دیگری از طاق بزرگ صحنهٔ شکار گراز به چشم می‌خورد که از نظر حرکت و نمایش از جمله شاهکارهای هنر سنگ‌نگاری به شمار می‌رود.[۴] که در سبک هنری نزدیک به سبک نقاشی بر روی دیوار است.[۸]

پوشاک استفاده شده

با مطالعهٔ تحلیلی در نقش‌برجسته‌های طاق بستان، لباس رنگارنگ سوار با سوار با نخهای زرین بافته شده و دارای سبکهای لوزی شکل و تزئین کاملا هندسی است. در صحنهٔ شکار گراز شاه لباسی در تن دارد که پارچهٔ آن مزین به نقش سیمرغ در نشانه‌های دایره‌وار است. لباس پاروزن‌ها نیز نقشهای نمایشی دارد. در نقش برجسته‌ای در دیوارهٔ جانبی طاق بستان زیور تشریفاتی جامعه پادشاه که بر تخت نشسته درون شمهٔ مرکزی به روی قرصی از بلور مهر کنی شده و با انواع زردوزی و گل اندازهای تنگ هم تزئین فراوان یافته و جامه‌های ملتزمان و فیل سواران با نگاره‌های گیاهی و پرندگان دست‌دوزی شده‌است.

نقش‌برجسته تاج‌‌گذاری اردشیر دوم

این نقش برجسته نخستین نقش برجستۀ طاق بستان است که در کنار طاق کوچک قرار دارد.[۱۰] در سمت راست ایوان کوچک، سنگ‌نگاره‌ای وجود دارد که صحنه تاج ستانی اردشیر دوم، نهمین شاه ساسانی را نشان می‌دهد. در این صحنه، شاه ساسانی به حالت ایستاده با صورتی سه ربعی و بدنی تمام رخ در مرکز صحنه نقش شده که دست چپ را بر روی قبضه شمشیر گذاشته و با دست راست حلقه روبان داری را از زرتشت می‌گیرد.[۱۰] زیر پای اردشیر دوم، ژولیان امپراتور روم که در جنگ اسیر شده است قرار دارد. شاه ساسانی چشمانی درشت و ابروانی برجسته دارد. ریش او مجعد و موهای سرش به صورت انبوه بر روی شانه‌ها آویخته شده‌است. وی گوشواره‌ای بر گوش و گردنبندی در گردن و دستبندی در مچ دارد. گوشواره او به شکل حلقه مدوری است که گوی کوچکی به آن آویزان است. گردنبند او نیز شامل یک ردیف مهره‌های مرواریدی درشت است.

طاق بزرگ

مهمترین اثر در طاق‌بستان، طاق بزرگ با سنگ‌نگاره تاج‌گذاری خسرو پرویز است که دارای ایوانی با فضای مستطیل به عرض ۷ متر و ۸۵ سانتیمتر، ارتفاع ۱۱ متر و ۹۰ سانتیمتر و عمق ۷ متر و ۶۵ سانتیمتر است[۱۱] که در کنارهٔ ورودی طاق، سنگ‌نگاره‌ای از فرشتگان بال‌دار، درخت زندگی، مجالس شکار گراز و شکار مرغان و ماهیان در مرداب و نقش‌های فیل، اسب و قایق می‌باشد که حاکی از مراسم بزم و شادی است.

در زیر نقش تاج‌گذاری خسرو پرویز سواری زره‌پوش سوار بر اسب قرار دارد.

در این تصویر شاه در میان و در سمت راست وی فروهر[پانویس ۱] قرار دارد. فروهر تاجی کنگره‌دار بر سر دارد و حلقه فر ایزدی را به شاه می‌دهد. لباس شاه و نگاره فروهر تا حدی یکسان است. هر دوی آن‌ها شلواری چین‌دار به پا دارند که توسط بندی به مچ پایشان چسبیده است. هم‌چنین هر دو دارای کمربند و دست‌بند هستند. درسمت چپ شاه، میترا قرار دارد.

در سترگ‌ترین طاق، سه تندیس مشاهده می‌شود. شاه در میان، فروهر در سوی راست وی، که مانند تاج‌گذاری اردشیر دوم است و آناهیتا در سوی چپ شاه. آناهیتا ایزدبانوی آب‌هاست و نمود خرمی و سرسبزی.

طاق کوچک

طاق کوچک در میان سنگ نگاره تاج گذاری اردشیر دوم و طاق بزرگ قرار دارد که دارای فضای مستطیل شکل به عرض ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر و ارتفاع ۵ متر و ۳۰ سانتیمتر است[۱۱] و مراسم تاج گذاری شاهپور دوم و سوم را به تصویر می‌کشد، این طاق دارای دو نقش در بالای دیوارهٔ طاق و دو کتیبه‌است. این کتیبه‌ها به خط پهلوی کتیبه‌ای هستند و برگردان آن به فارسی چنین است:[۱۱]

آسیب‌های انسانی

نقش برجسته محمد علی میرزا

در بالای این تابلوی حجاری بسیار نفیس، متاسفانه در زمان قاجار دستکاریهائی صورت گرفته و تصاویری را حجاری کرده‌اند که لطمه فراوانی به طاق‌بستان وارد کرده است. تصویر یک حاکم خود خواه در زمان قاجار که خواسته است از خود زیر این طاق یادگاری گذاشته باشد.

این حجاری مجسمه محمد علی میرزا پسر فتحعلی شاه قاجار را نشان می دهد. تصویر چنان نامناسب و بی‌ارزش است که حتی ناصرالدین شاه در سفرنامه خود در این باب چنین نوشته است:

عمارت مسعودیه

تا سال ۱۳۴۲ بنایی مربوط به دوران قاجار در اطراف طاق بستان وجود داشت که به عمارت مسعودیه معروف بود که توسط امام قلی میرزا عمادالدوله ساخته شده بود که به منظور نمایان ساختن آثار باستانی و آزادسازی چشمۀ آناهیتا تخریب شد.[۱۳]

آسیب‌های طبیعی

به دلیل حرکت زمین در این منطقه بر دیواره‌های طاق بزرگ و طاق کوچک ترک هایی ایجاد شده است که به مرور زمان و با تجمع خزه‌ها بر دیواره‌های آن باعث محو شدن بخشی از نقوش این طاق‌ها شده است و این روند با نفوذ آب به داخل ترک‌ها تشدید شده باعث شده باستان شناسان به فکر مرمت این بنا باشند

 منبع : blogfa

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

برج آزادی نماد شهر تهران


برج آزادی نماد شهر تهران

برج آزادی یکی از نمادهای شهر تهران است که در سال ۱۳۴۹ توسط معمار ایرانی، حسین امانت، با نام برج شهیاد آریامهر، به دستور فرح پهلوی برای یادبود جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران طراحی و ساخته‌شد. این برج، پس از انقلاب ۱۳۵۷ به نام «برج آزادی» معروف گردیده‌است.

برج آزادی در ایران، نمونه‌ای از نماد و نشانه‌های شهری است که معماری شاخص آن، تلفیق طاق‌های معماری پیش از اسلام (دوره هخامنشیان و ساسانیان[۴]) و بعد از اسلام و تبدیل آن به نمادی زیبا به لحاظ معماری است. در این طرح، معمار حتی به جزئیات اجرای بنا و نحوه چیدمان سنگ‌های نماد دقت وافری مبذول داشته تا در نهایت جز جز اجزا به کل واحدی بدل گردند.

برج آزادی به صورت یک تندیس ساخته شده است و به عنوان یک نماد شهری مورد توجه است

تاریخچه برج آزادی به سال ۱۳۴۵ هجری شمسی بر می‌گردد. در این سال طرح یک نماد معرف ایران بین معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در نهایت طرح مهندس حسین امانت بیست و چهار ساله[۶] و فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران برنده و برای ساخت انتخاب شد. عملیات بنا برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.[۷]

در مراسم آغاز به کار این برج که در سمت غرب شهر تهران قرار دارد محمدرضا شاه پهلوی و همسرش شهبانو فرح پهلوی حضور داشتند و منشور حقوق بشر کوروش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشر از کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی) برای نخستین بار در این مکان پرده‌برداری شد.[۸]

در جریان انقلاب ایران (۱۳۵۷) اجتماعاتی در این میدان تشکیل می شد و پس از پیروزی انقلاب نیز برنامه استقبال از آیت‌الله خمینی در بازگشت از پاریس به تهران در این میدان انجام شد و نام آن نیز از میدان شهیاد به به میدان آزادی تغییر یافت.[۹] در زمان انقلاب شعارهایی بر روی پایه‌های برج نوشته شد. (نوشتن شعار به بنا صدمه می زند)

در هفته‌های پس از وقایع پس از اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران، میدان آزادی محل تجمع برخی از معترضان به نتایج انتخابات بوده است و مجددا شعارهایی بر روی پایه‌های برج نوشته شد.[۱۰]

 منبع : blogfa

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

آثار باستانی تخت سلیمان


آثار باستانی تخت سلیمان

مجموعه آثار باستاني تخت سليمان در 42 كيلومتري شمالشرقي شهرستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار دارد. آثار باستاني اين مجموعه و درياچه جوشان آن روي صفه‌اي سنگي و طبيعي قرار گرفته كه از رسوبات آب درياچه به وجود آمده است. قدمت اين منطقه از لحاظ سكونتگاه انساني به 3 هزار سال پيش باز مي‌گردد.

آثار باستاني اين محل در محوطه‌اي با 124 هزار متر مربع وسعت قرار دارند احتمالا آتشكده مقدس آذرگشسب يكي از آثار تاريخي تخت سليمان روي بقاياي آثار دوره اشكاني بنا شده است. اين آتشكده يكي از 3 آتشكده معروف دوره ساساني است.

براي ديدين مجموعه آثار تاريخي تخت سليمان از طريق تهران مي‌توان مسير جاده زنجان را در پيش گرفت 40 كيلومتري زنجان، سمت چپ حاده شهر سلطانيه قرار دارد. در اين شهر كه زمان ايلخانان مغول و صفويه رونقي فراوان داشت مي‌توانيد گنبد عظيم سلطانيه را ببينيد. اين گنبد از سطح زمين 51 متر ارتفاع دارد و يكي از عظيم ‌ترين گنبدهاي اسلامي است. پس از ديدار از اين بناي قديمي و عظيم به زنجان برويد و به سوي دندي حركت كنيد. از زنجان تا دندي 90 كيلومتر مسير كوهستاني است كه بتازگي اين مسير آسفالت و هموار شده است. مي‌توانيد خودروي خود را در پاركينگ جلوي دروازه جنوب شرقي تخت پارك كنيد. براي خوردن چاي و استراحت، كلبه‌اي چوبي جلوي دروازه ساخته شده است. راه سنگفرش را در پيش گيريد و وارد تخت شويد. از دروازه ساخته شده است. از دروازه كه گذشتيد سمت شمال غرب درياچه شاهد كاخ شكار آباقاخان(قرن سيزدهم ميلادي) و ايوان غربي معروف به ايوان خسرو خواهيد بود. روبه‌روي آن هشت ضلعي‌هاي دوره مغولي را خواهيد يافت و اگر به سمت غرب نگاه كنيد روستاي احمد آباد سفلي با چشمه‌هاي آب گرم و زندان سليمان را در 3 كيلومتري خواهيد ديد.

زندان سليمان كه تپه‌اي است به ارتفاي يكصد متر از سطح زمين و مخروطي شكل زمان ساسانيان محل قرباني يا نيايش موبدان زرتشتي بوده و البته بقاياي بناهاي دور مخروط زندان سليمان، نشانگر اهميت اين محل مقدس است.

موبدان پس از نيايش در محل و استفاده از برسم، حيوان در نظر گرفته شده را براي قرباني به جايگاه مي‌بردند تا نذر آتشكده كنند.

احتمالا دو هزار سال پيش مخروطي كه امروز خالي از آب است و در دهانه تپه قرار دارد، پر از آب بوده و بقاياي آب انبارها اطراف مخروط نشانگر غير قابل استفاده بودن آب اين دهانه و درياچه درون آن است؛ اما به مرور زمان و بر اثر حجم رسوبات با فرو ريختن دهانه، چشمه‌هاي اين درياچه كه در عمق 100 متري قرار داشته‌اند بسته شده و مخروط كم كم به خشكي رفته است.

آب درياچه تخت سليمان و زندان سليمان هيچ كدام آشاميدني نيست و براي انسان و احشام خطرناك است و تنها براي كشاورزي و به راه انداختن آسياب‌هاي آبي اطراف قابل استفاده بوده است.

معبد آناهيتا در شمال شرقي درياچه حائز اهميت است، چون آناهيتا، الهه آب، مورد احترام ايرانيان باستان بوده و براي وجود چنين معبدي بايد دليل خاصي وجود داشته باشد. كوه بلقيس با دو قله مرتفع 3300 متري در 5/7 كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان قرار دارد. روي قله جنوبي تراسها و اركهاي ساساني ديده مي‌شوند. صعود از كوه چندان مشكل نيست كه مي‌توان با گرفتن يك راهنماي محلي از دهكده تازه كنديا احمد آباد و سفلي به سوي آن رفت.

بين دو قله در فصل بارش درياچه‌اي از آب برفهاي دوب شده ديده مي‌شود و پايين‌تر، چشمه‌اي وجود دارد كه علت اصلي حضور معبد آناهيتاست.

اين چشمه، آب آشاميدني موبدان را تامين مي‌كرده است و نام كوه برگرفته از نام ملكه صبا همسر حضرت سليمان است؛ اما در شمال درياچه تخت سليمان آتشكده آذرگشسب قرار دارد كه مهمترين اثر تاريخي اين مجموعه است و جلوي‌ آن، حياط شمالي آتشكده و در شرق آن محل آتش مقدس است و در سمت شرق آتشكده تالار ستون داري قرار دارد، اما از تخت سليمان و زندان سليمان كه بگذريم به تكاب، شهر كردها و آذري‌ها مي‌رسيم. هتل رنجي محل مناسبي براي استراحت است و مي‌توان صبح روز بعد به ديدن جزيره‌اي شناور رفت. در 17 كيلومتري شمال شرقي تكاب، جاده‌اي كه به روستاي بدرلو ختم مي‌شود، درياچه‌اي ديده مي شود كه چميني سبز و شناور گرفته- در بسياري از سفرنامه‌هاي باستان ياد شده است؛ اما اگر از ديدني‌هاي اين مناطق سيراب نشده‌ايد به مراغه سفر كنيد؛ شهري كه زماني پايتخت ايلخان مغول، آباقاخان بوده است.

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

GIS و نقشه برداری در ایران


GIS و نقشه برداری در ایران

ایرانیان باستان نقش برجسته‌ای در پایه گذاری علم نقشه برداری داشته اند. اکتشافات دریایی که از زمان گذشته انجام گرفته است موید این مطلب است . در ایران باستان می‌‌توانستند عرض جغرافیایی را تعیین کنند ولی تعیین طول جغرافیایی با دشواری بسیار همراه بوده است .آنها برای مسافرتهای خود نیاز به نقشه داشتند و نقشه هایی نیز بدون توجه به فواصل رسم می شده است. تعیین موقعیت در روی زمین و فراهم آوردن هر گونه نقشه در جهان باستان نیز نیاز به در دست داشتن ابزارها و بهره وری ا ز قواعدی داشته است .مصریان روشهایی برای اندازه گیری ارتفاع بین دو نقطه و تعیین فاصله افقی آندو داشته‌اند طناب، ترازو گونیا از ابزارهای نخستین نقشه برداری بوده‌اند و کم کم تراز و خط کش و پرگار به آن افزوده گشت.

دانشمندان ایرانی به کمک استرلاب عرض جغرافیایی و با استفاده از ساعت آبی طول جغرافیایی را در هر نقطه از مرز اندازه گیری می‌‌کردند. ابوریحان بیرونی دانشمند بزرگ ایرانی در زمینه‌های گوناگون اندازه گیری نجومی ،و فواصل بین شهرها ،مطالعات بسیار ارزنده‌ای انجام داده است نقشه برداران قدیم برای تعیین امتداد، فاصله و زاویه وسایلی ساخته بودند که نخستین آنها ریسمان بود و همچنین برای تعیین تراز افقی تراز هایی ساخته بودند و این تراز در طول تاریخ فرمهای گوناگونی به خود گرفته است. کهن‌ترین آن تراز آبی بوده است که نوع تکامل یافته تر آن همان شیلنگ تراز است که بناهای امروزی از آن استفاده می‌‌کنند. دوربین تئودولیت کرجی دانشمند ایرانی مخترع دستگاههای با ارزشی بوده است. وی را می‌‌توان مخترع نخستین دوربین تئودولیت به شمار آورد. وی صفحه‌ای را مدرج کرده و لوله‌ای با قابلیت گردش 360 درجه برروی آن سوار کرد و این صفحه توسط زنجیری آویزان می‌‌شد و توسط شاقولی بر روی آن عمود می‌شد که با آن زوایای بین دو نقطه را می‌‌خواند و با استفاده از تئوریهای مثلثات ارتفاع کوه ها و اختلاف بلندی ها را بدست می‌‌آورد ..اختراع قطب نما را نیزبه ایرانیان نسبت می‌‌دهند.

مفهوم GIS مخفف Geographic Information System به معنی سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بستری برای ذخیره ، نگهداری ، مدیریت و تجزیه و تحلیل اطلاعات جغرافیایی می باشد و جهت کار همزمان با داده هایی که وابستگی مکانی (جغرافیایی) و توصیفی دارند، طراحی شده است. برای بهره گیری صحیح از قابلیتهای یک GIS، در درجه اول نیاز به درک صحیح از سیستم GIS و سپس ساختار اطلاعات در آن میباشد.جهت پیاده سازی یک سیستم GIS ، توجه به ماهیت و ساختار اطلاعات جغرافیایی متشکله آن که رکن اساسی هر سیستمGIS را تشکیل داده و توانمندیها و پتانسیلهای آن را تعیین میکند، اجتناب ناپذیر است. سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) یک سیستم کامپیوتر مبنا می باشد که به عنوان یک مجموعه متشکل از سخت افزار، نرم افزار، اطلاعات جغرافیایی، نیروی انسانی و مدلهای پردازش داده، به منظور تولید، ذخیره سازی، نمایش، بازاریابی، پردازش، بهنگام رسانی و... اطلاعات جغرافیایی مربوط به عوارض و پدیده های مختلف، مورد استفاده قرارمی گیرد. وظایف اصلی یک سیستم اطلاعات جغرافیایی یک سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS)، اصولاً شش فعالیت اصلی زیر را شامل می‌شود‌:
• ورود اطلاعات
• دستکاری و ویرایش اطلاعات
• مدیریت اطلاعات
• پرسش و پاسخ و تجربه و تحلیل اطلاعات
• نمایش اطلاعات ورود اطلاعات قبل از آنکه اطلاعات جغرافیایی بتوانند وارد محیط GIS شده و مورد استفاده قرار گیرند، می بایست این اطلاعات به فرمت و ساختار رقومی قابل قبول سیستم GIS، تعدیل شوند.

منابع تولید کننده اطلاعات مورد نیاز یک سیستم GIS :
• تصاویر ماهواره ای و تکنیکهای سنجش از دور
• عکسهای هوایی و تکنیکهای فتوگرامتری
• نقشه برداری کلاسیک
• سیستم تعیین موقعیت جهانی (GPS)

اسناد، مدارک و نقشه های موجود دستکاری اطلاعات استفاده از انواع داده و اطلاعات مورد نیاز یک پروژه خاص GIS ، نیازمند تبدیل و دستکاری آن اطلاعات به منظور قابل استفاده نمودن آنهادر سیستم می باشد مدیریت اطلاعات برای پروژه های کوچک GIS، امکان ذخیره سازی و مدیریت اطلاعات جغرافیایی در قالب فایلها و اطلاعات ساده وجود دارد. ولیکن هنگامیکه حجم اطلاعات زیاد باشد و همچنین تعداد کاربران سیستم از یک تعداد محدود فراتر می‌رود، بهترین روش برای مدیریت اطلاعات، استفاده از سیستم مدیریت پایگاه داده (Database ManagementSystem) می باشد. DBMS به منظور ذخیره سازی، سازماندهی و مدیریت اطلاعات جغرافیایی در GIS مورد استفاده قرار می گیرد. تکنولوژیهای مرتبط با GIS سیستمهای تولید نقشه رقومی (CAD) سیستمهای CAD عموماً به منظور تولید و سازماندهی اطلاعات مکانی در قالب نقشه های مختلف مورد استفاده قرار می گیرند. این سیستمها نوعاً از نظر مدیریت پایگاههای اطلاعات جغرافیایی گسترده و حجیم همچنین انجام پردازشها و تجزیه وتحلیل بر روی اطلاعات، ضعیف بوده و درخصوص مدیریت اطلاعاتی توصیفی دارای محدودیتهای می باشند. سنجش از راه دور (Remote Sensing) سنجش از دور به عنوان علوم ، هنر وتکنولوژی کسب اطلاعات درخصوص پدیده های مختلف سطح زمین از طریق سنجنده هایی که هیچگونه ارتباط مستقیمی با خود پدیده ندارند، شناخته می شود. سنجنده های ماهواره ای نسبت به ثبت و جمع آوری اطلاعات در قالب تصاویر ماهواره ای اقدام نموده و با استفاده از نرم افزارها و سیستمهای پردازش تصاویر ، امکان استخراج اطلاعات و تولید نقشه های مختلف فراهم می گرددد:
به علت فقدان ابزار مدیریت و پردازش رقومی جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات جغرافیایی، سیستمهای فوق قابل مقایسه با GIS، نمی باشند. سیستمهای مدیریت پایگاه داده (DBMS) سیستمهای مدیریت پایگاه داده، به صورت خاص جهت ذخیره سازی و مدیریت انواع مختلف اطلاعات از جمله اطلاعات جغرافیایی، مورد استفاده قرار می گیرند. امروزه DBMS به منظور ذخیره سازی و بازیابی اطلاعات، بهینه سازی و توسعه یافته اند و GIS نیز از این ابزار، برای اهداف ذخیره سازی و مدیریت اطلاعات جغرافیایی استفاده می کند. DBMS اصولاً فاقد ابزار تجزیه و تحلیل و نمایش گرافیکی اطلاعات، که در سیستمهای GIS مرسوم وجود دارد، می باشد. دلا‌یل استفاده از GIS امروزه وجود اطلا‌عات به روز‚ به منظور شناخت عوامل طبیعی و انسانی با هدف بهره‌گیری از آن در برنامه ریزی توسعه پایدار‚ امری بدیهی است. به همین دلیل استفاده از اطلا‌عات دربعد سیستمGIS می‌تواند در موارد زیر موثر باشد:
1_ پاسخگوئی به نیاز کاربران در کلیه زمینه ها.
2_ ساماندهی و افزایش بهره وری از منابع موجود.
3_ بهینه سازی سرمایه گذاری ها و برنامه ریزی ها.
4_ ابزاری مفید در جهت تصمیم گیری مدیران.
5_ سرعت و دقت کار.
6_ تعیین قابلیت‌ها ی توسعه در مناطق و مکانهای مختلف

منبع: آبادگران - e-m-c-s.com

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

کوتاه درباره فتوگرامتری


کوتاه درباره فتوگرامتری

فتوگرامتری فرآیند اندازه گیری مختصات هندسی اجسام از روی عکسهای هوایی است. به‌عبارت دقیق تر فتوگرامتری عبارتست از هنر، دانش و فن‌ تهیه اطلاعات درست عوارض از طریق اندازه گیری، ثبت و تفسیر بر روی عکس و یا سایر مدارکی که در بر دارنده اثری از انرژی الکترومغناطیس بازتابیده شده باشد.
عکس مهم‌ترین منبع اطلاعاتی در این علم می باشد و اصول کار در فتوگرامتری بر روی عکسهای هوایی است.
عموماً فتوگرامتری را به دو شاخه فتوگرامتری متریک و فتوگرامتری تفسیری تقسیم بندی می کنند.
در فتوگرامتری متریکی، اندازه گیریهای کمی مطرح است، یعنی با استفاده از اندازه گیریهای دقیق نقاط از طریق عکس می توان فواصل حجم، ارتفاع و شکل زمین را تعیین کرد، که معمولترین کاربردهای این شاخه از فتوگرامتری تهیه نقشه های مسطحاتی و توپوگرافی از روی عکسهاست. اما فتوگرامتری تفسیری خود به دو شاخه تفسیر عکس و سنجش ‌از ‌‌دور تقسیم می‌شود.

در قسمت تفسیر عکس بیشتر مطالعات کیفی بر روی عکس انجام می گیرد، به‌عنوان مثال وضعیت پوشش گیاهی یک منطقه و یا میزان جمعیت یک شهر را از طریق عکس مورد مطالعه و تحقیق قرار می دهند.

عکسهای هوایی امروزه حداقل در دو رشته بزرگ علمی یعنی فتوگرامتری به معنی کلی تهیه نقشه از عکسهای هوایی و دیگری تفسیر به معنی شناسایی و تشخیص عوارض و اشیاء از روی تصویر به کار می روند و دارای شروع و تاریخ هم‌زمانی می باشند که بتدریج و با پیشرفتهای تکنولوژی، این دو رشته توسعه یافته و در نتیجه، استفاده و ابزار برای دو گروه کم کم از هم فاصله گرفته و در هر یک، تخصص های جداگانه ای به وجود آمده و بتدریج نیز اضافه خواهد شد.

عکسبرداری هوایی برای هر دو مصارف فوق دارای قدمت چندان زیادی نیست، بلکه تاریخ آن کم و بیش مقارن با پیدایش هنر و علم عکاسی و همچنین، صنعت هوانوردی است. اولین گزارش کتبی اختراع عکسبرداری به علوم آکادمی علوم و هنرهای فرانسه به سال ۱۸۳۹ باز می گردد. این عکسبرداری توسط دو فرانسوی به نامهای داگر و نیپس انجام گرفت. اولین گزارش قطعی پرواز هواپیما نیز مربوط به ۱۷ دسامبر ۱۹۰۳ بوسیله برادران آمریکایی رایت می باشد، بنابراین باید توجه نمود که تاریخ عکسبرداری هوایی به زمان بینابین دو تاریخ فوق برمی گردد. اولین عکسبرداری هوایی از اروپا (فرانسه) به وسیله G.S.Tournachon که بعداً Nadar نامیده شد، در ۱۸۵۸ در پاریس انجام گردید و مقارن با او، یعنی مجدداً در همان سال شخص دیگری به نام Laussedat با دوربین عکاسی و فیلمهای شیشه ای که با خود در بالن داشت، از دهکده ای نزدیک عکسبرداری نمود. او توانست از عکسها نقشه توپوگرافیک تهیه نماید و دومی موفق به تجزیه و تحلیل ریاضی برای برگردان تصویر پرسپکتیو به تصویر ارتوفتو شد. در آمریکا، اولین عکس هوایی که با بالن گرفته شد، به تاریخ ۱۳ اکتبر ۱۸۶۰ثبت گردید. این عکس از ارتفاع ۱۲۰۰ پایی (۳۶۵ متری) از بندر بوستون گرفته شده و در اتحاد جماهیر شوروی سابق، تاریخ اولین عکسبرداری هوایی به سال ۱۸۸۶ بر می گردد.

اولین فیلمبرداری هوایی بوسیله ویلبر رایت در ۱۹۰۹ با هواپیما از چنتوچیلی ایتالیا انجام شد. ولی استفاده عظیم از عکسهای هوایی، در ارتش و از جنگ جهانی اول بود، در حالی که برای مصارف غیر نظامی، از جنگ جهانی دوم به طور وسیع آغاز گردید. با پیشرفت در صنایع شیمیایی و تهیه فیلم بهتر و همچنین تکنولوژی هوایی، در مجموع، این شاخه از علوم توسعه پیدا نمود. دوربینهای عکسبرداری هوایی با پیشرفتهای شگرف در صنعت و هنر ساختمان عدسیها به حد بسیار مرغوب رسید. ساختمان انواع فیلمهای سفید و سیاه بصورت پانکروماتیک و مادون قرمز توسعه یافت و فیلم رنگی نیز از ۱۹۳۵ بصورت کداکرم عرضه گردید. فیلمهای رنگی کاذب نیز کاربردی عظیم در تفسیر پیدا نمود.

منبع: ویکیپدیا - fa.wikipedia.org

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

کاربرد لیزر در تهیه مدل رقومی زمین


کاربرد لیزر در تهیه مدل رقومی زمین

نمایش بعد سومی یا مولفه سوم مختصات برای بسیاری از کاربرد ها اهمیت اساسی دارد .اما نمایش بعد سوم سطح زمین یعنی Z بر روی سطح مسطح کاغذ یا صفحه نمایش دشوار است. به همین دلیل نقشه برداران از دیر باز تلاش کرده اند روش هایی را برای نمایش ارتفاعات روی نقشه ارائه نمایند. استفاده از هاشور ، سایه روشن ، گامهای رنگی ، اعداد ارتفاعی و منحنی های میزان از جمله این روش ها محسوب می شوند.
یکی از کاربردهای عمده لیزر در مهندسی عمران استفاده از آن در تهیه مدل رقومی زمین است. با استفاده از روش اسکن سه بعدی با لیزر که در واقع روش برداشت مستقیم نقاط است ، می توان به مدل سه بعدی رقومی از زمین دست یافت ، روش کار به این صورت است که پرتو لیزر تحت زاویه خاصی به سمت منطقه مورد نظر فرستاده می شود و پرتو های برگشتی از نقاط به طور منظم و به تعداد زیاد ثبت می شود. تعداد این پرتو های برگشتی و در واقع تعداد نقاط ثبت شده آنقدر زیاد است که در محیطی مثب CAD نمایش داده می شوند ، به نظر می رسد که سطح بازسازی شده است. این داده در اصطلاح ابر نقطه ای (point cloud) نامیده می شود.

دستگاه های لیزر اسکن دارای دو نوع هوایی و زمینی هستند یک لیزر اسکن هوایی سه عنصر اصلی دارد : GPS ، IMU و LaserScanner. GPS دستگاهی است که موقعیت نقطه محل هواپیما را ثبت می کند ، IMU زاویه حرکت هواپیما با نقطه زمینی را می دهد و مسافت یاب Laser فاصله ی بین هواپیما و نقطه زمینی را مشخص می کند. برداشت نقاط بر اساس سه الگوی مختلف انجام می شود. بیضی ، دایره و زیگزاگ و همپوشانی عرضی بین الگوها بستگی به دقت مورد نظر و طراحی پرواز دارد.

در لیزر اسکن زمینی دستگاه بر روی سه پایه سوار می شود و می تواند دور تا دور خود را به صورت استوانه ای برداشت نماید. پس برخورد لیزر به منطقه مورد نظر ضریب انعکاس جسم تعیین می کند که چه مقدار از سیگنال منتشر شده به لیزر بر می گردد. مقدار این انعکاس به طول موج لیزر بستگی دارد و خصوصا برای سطوح سیاه و سفید متفاوت است. پرتو لیزر پس از انتشار ممکن است به موانعی برخورد کند، مثلا در لیزر اسکن هوایی در مناطق جنگلی ، پرتو لیزر قبل از رسیدن به زمین به یک یا چند شاخه برخورد می کند ، این مسئله باعث می شود دو یا چند انعکاس به مسافت یاب لیزری برگردد. اغلب سیستم ها قادرند تمام پالس های برگشتی را ثبت کنند. کاربرد ها و استفاده های مختلفی از آنها بر اساس این اندازه گیری ها امکان پذیر است. البته تهیه مدل از سطح زمین بر اساس اندازه گیری آخرین پالس است. اگر چندین پالس برگشتی وجود داشته باشد فقط آخرین پالس می تواند به نقطه ای روی زمین تعلق داشته باشد. زیرا فاصله زمین از فاصله یاب از بقیه نقاط بیشتر است.برای کاربرد های دیگر مثل تهیه مدل های سه بعدی شهر ، اولین پالس اهمیت بیشتری دارد و همچنین اولین و آخرین انعکاس ها برای تهیه تراکم زیستی مورد نیاز است. همانطور که ذکر شد انعکاس به جنس مواد بستگی دارد. سطوح طبیعی مثل گیاهان مقدار انعکاس بیشتری نسبت به مواد ساخت بشر مانند آسفالت و بتون دارند. بنابراین به طور کلی ، تشخیص گیاهان و ساختمانها امکان پذیر است. به کمک روش های filtering می توان نقاط مورد نظر را در موارد خاص استخراج کرد و تعداد نقاط جمع آوری شده را برای هر کاربرد کاهش داد.

لیزر اسکن در حقیقت فنی است که مختصات نقاط را به طور مستقیم و به همراه زوایا و offset ها برداشت می کند. لیزر در سیستم های قدیمی تنها مختصات نقاط را اندازه گیری می کرد ، اما اطلاعات دیگری نیز از عوارض برای پی بردن به نوع عارضه برداشت می کند. روش های دیگر جمع آوری داده ها در مناطق کم عارضه مثل ساحل دریا دچار مشکل می شوند ، اما لیزر اسکن توانایی برداشت در این مناطق را نیز دارد. همچنین از آنجا که لیزر از عوارضی مثل برگ درختان نیز عبور می کند ، در مناطق جنگلی نیز کاربرد دارد.

سرعت برداشت لیزر اسکن به حدود 28000 نقطه در ثانیه می رسد و طی 4 دقیقه ، 360درجه (یک دور کامل ) را برداشت می کند.دقت دستگاهها بر اساس فاصله نقاط برداشت شده سنجیده می شود ، که معمولا حدود 2 سانتی متر الی 2 میلی متر است و قیمت آنها بستگی به قدرت تفکیک و دقت آنها دارد.

کاربرد لیزر در ایجاد واقعیت مجازی

laser scanning می تواند داده های لازم برای تولید مدل های دقیق سه بعدی را به صورت بسیار سریع ، راحت ، کارامد و مقرون به صرفه ای جمع آوری کند. در واقع ، داده های حاصل از Laser Scanning در تهیه Virtual Reality بسیار مورد استفاده قرار می گیرند. در مورد برداشت اطلاعات توسط دستگاههای Laser Scanner در قسمت قبل توضیح داده شد ، داده های سه بعدی جمع آوری شده در رایانه ذخیره می شوند و نرم افزارهای مناسب قادرند آنها را برای مقاصد مختلف مورد بررسی و تفسیر قرار بدهند.

مراحل مدل سازی سه بعدی با این روش را می توان در شش مرحله اساسی خلاصه کرد :

1. نشانه روی بر منطقه یا سازه مورد نظر

2. اسکن (جاروب) منطقه یا سازه مورد نظر و تولید ابر نقطه ای (point cloud)

3. دسته بندی نقاط تشکیل دهنده اجزا و اشکال مختلف و اجزای مختلف منطقه یا سازه مورد نظر

4. تشکیل سطوح و مشخص نمودن اجزا در زمینه برداشت شده

5. ثبت و ترکیب اشکال حاصله با یکدیگر و خلق مجموعه دادههای مصنوعی

6. تشکیل مدل سه بعدی با جزئیات

از آنجا که تعداد نقاط ثبت شده بسیار زیاد است ، مدل سه بعدی تشکیل دارای جزئیات بسیاری است. از این رو برای اندازه گیری ها و مطالعات بسیار دقیق و سریع بسیار مناسب است. از کاربرد های مهم این روش در مهندسی عمران طراحی سازه های مختلف مثل پل ها و ساختمانها و همچنین طراحی مسیر راه ها و بزرگراههاست. با استفاده از این فن می توان از زوایا و دیدگاه های مختلف سازه یا موضوع مورد نظر را مورد بررسی قرار داد و در تعیین نوع مصالح قابل استفاده و هزینه ها قبل از انجام طرح از آن بهره گرفت. در زمینه طراحی بزرگراهها با در دسترس بودن دید سه بعدی حاصل از منطقه می توان در ساعات پر ترافیک بدون حضور در منطقه و بستن جاده ، بازدید و بررسی های لازم را انجام داد.

در برخی موارد با استفاده از این روش می توان با لیزر اسکن نمودن ساختمانها و شبیه سازی موقعیت فعلی بناها و ساختمان ها در یک منطقه ، در زمینه ایجاد و ساخت بناهای جدید و بررسی محدودیت ها و امکانات موجود و آینده مطالعات لازم را انجام داد. این فناوری این امکان را به وجود می آورد که بتوان هر سازه را در جاهای مختلف قرار داد. و مشکلات آن را بررسی کرد. همچنین طراح می تواند با استفاده از وسایل مخصوص مثل عینک و دستکش های خاص ، در قسمت های مختلف قرار گرفته و حرکت نماید و از زوایای مختلف سازه های تشکیل دهنده منطقه را مورد بازدید قبل از ساخت قرار دهد. این فناوری همچنین قابلیت شبیه سازی موقعیت های مختلف مثل هوای طوفانی ، سیل و امکان بررسی مقاومت سازه هایی مانند پل و کانال های فاضلاب در هنگام بروز چنین وقایعی را نیز دارد.

در موقعیت های خطرناک و پیچیده و در مکانهای غیر قابل دسترس که در آنها امکان انجام نقشه برداری زمینی جود ندارد ، با استفاده از این روش می توان به خوبی و با دقت بالا مدلی مناسب از منطقه تهیه نمود.

یکی دیگر از کاربردهای این روش استفاده از آن در بررسی یا ترمیم آثار باستانی است. با این روش مجموعه نقاطی به صورت ابر نقطه ای از مکانهای قدیمی و تاریخی برداشت می شود و پس از پردازش این نقاط در رایانه ، مدل بنا تشکیل شده و امکان بازسازی یا ترمیم آن سنجیده می شود. همچنین نرم افزار امکان آنرا فراهم می آورد که بتوان موقعیت و شکل بنا را قبل از تخریب یا تغییر شبیه سازی نمود.

 

بکارگیری لیزر در ماهواره ها

یکی از کاربرد های عمده لیزر در مهندسی نقشه برداری استفاده از آن برای فاصله یابی از طریق ماهواره هاست. این سیستم ها در تعیین موقعیت ماهواره ها به عنوان فاصله یاب های لیزری (SatelliteLaser Ranging –SLR) استفاده می شود. در SLR از لیزر استفاده می شود ، منتها لیزرهایی که توان و برد بالا دارند و می توان از فاصله ای حدود 20000 کیلومتر پالسهایی را از ایستگاه زمینی به ماهواره فرستاده و از طریق منشور های تعبیه شده در ماهواره به ایستگاه زمینی برگشت داده شوند. در اوایل ایجاد SLR از یاقوت استفاده می شد ، ولی در نسل های بعدی از نئودیوم استفاده شده است. در SLR دقت فاصله یابی طول های بلند از ایستگاه به ماهواره در نسل اول حدود 10 متر بوده که در نسل های بعدی (نسل چهارم) به حدود 2 میلیمتر رسیده است.

 

کاربرد لیزر در مسافت یابی الکترونیکی

دسته ای از مسافت یابهای الکترونیکی ( Electronic Distance Measuring Instrument) که اختصارا به آنها EDM می گویند ، با استفاده از اشعه لیزر کار می کنند. در این دستگاهها از لیزر های با منبع جامد نظیر یاقوت یا نئودیوم استفاده نمی شود ، بلکه منبع آنها نیمه هادی است. نمونه این نمونه هادی را می توان دیود گالیم آرسناید نام برد. این نیمه هادی پرتو تک رنگی ایجاد می کند که خود برانگیخته است و ایجاد لیزری می کند که برای تعیین موقیتهای دقیق و برای جاهایی که دقت امتدادی مدنظر است ، مورد استفاده قرار می گیرد. اساس کار مسافت یابهای الکترونیکی سنجش غیر مستقیم زمانی است که یک پرتو نور فاصله بین دو نقطه را طی می کند.

گرچه اولین نسل مسافت یابهای الکترونیکی برای فواصل زیاد بسیار دقیق بودند ، ولی اندازه آنها بزرگ ، وزن آنها سنگین و قیمت آنها گران بود. بنابراین در کارهای روزمره نقشه برداری وارد نشدند ،در حالی که مهندسان به دستگاههای سبک ،کوچک ارزان و دقیق برای سنجش طول های کوتاه ، از چند متر تا دو الی سه کیلومتر نیاز داشتند. در واقع ، دستگاههای EDM استفاده کننده از نور لیزر نسل سوم این دستگاهها هستند. مزایای این مسافت یابها عبارتند از:مصرف کم ، سبکی و قابلیت حمل و نقل آسان ، برد زیاد (حداکثر برد 15 تا 60کیلومتر) و دقت بالا در حدود میلیمتر.

با کوچک شدن این دستگاهها و قابلیت ترکیب آنها با دستگاههای دیگر دستگاههایی به نام توتال استیشن به بازار عرضه شد که توسط آنها می توان تمام کارهای برداشت و پیاده کردن را با دقت و سرعت بسیار زیاد انجام داد. علاوه بر این می توان همزمان اطلاعات برداشت را در قسمت ذخیره کننده داده انباشته کرد. در مرحله بعد می توان این داده ها را در دفتر کار به صورت خودکار به رایانه منتقل کرد. رایانه نیز به نوبه خود پس از انجام محاسبات ب اساس برنامه ، داده را به دستگاه رسام برای ترسیم نقشه یا چابگر برای چاپ منتقل می کند.

توتال های جدید می توانند Reflector را به صورت خودکار شناسایی کنند.

منبع: وبلاگ مباشر امینی - m-m-amini.blogfa.com

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

سیستم مكان یابی جهانی GPS


سیستم مكان یابی جهانی GPS

سیستم مکان یابی جهانی (Global Positioning System) یک سیستم هدایت ( ناوبری) ماهواره ای اســت شـامل شبکه ای از 24 ماهواره درگردش که درفاصله 11 هزارمایلی و در شش مدارمختلف قرار دارند.
در واقع یک سیستم راهبری و مسیریابی ماهواره ای است که از شبکه ای با 24 ماهواره تشکیل شده است و این ماهواره ها به سفارش وزارت دفاع ایالات متحده ساخته و در مدار قرار داده شده اند. این سیستم در ابتدا برای مصارف نظامی تهیه شد ولی از سال 1980 استفاده عمومی آن آزاد و آغاز شد.
خدمات این مجموعه در هر شرایط آب و هوایی و در هر نقطه از کره زمین در تمام ساعت شبانه روز در دسترس است. پدید آوردنگان این سیستم، هیچ حق اشتراکی برای کاربران در نظر نگرفته اند و استفاده از آن رایگان است.

24 ماهواره که دور زمین در گردش هستند. ماهواره ها درحال حرکت می باشند و درعرض 24 ساعت دوبارکامل بـــرگرد زمیــن می گردنــــــد. (هرروز دوبار ) باسرعتی درحدود 108 مایل درثانیه ) ماهواره های GPS به نام NAVSTAR شناخته می شوند...

لازمه هرگونه آشنایی با GPS فراگیری ماهیت اصلی این ماهواره ها می باشد. اولین ماهواره GPS درفوریه 1978 پرتاب شد. وزن هر ماهواره تقریباً / 2000 پاوند ودارای صفحات آفتابی به پهنای 17­f می باشد. و قدرت فرستنده آن 50 وات ویا کمتر است. هر ماهواره 2 سیگنال ارسال می کند: L1 و L2. GPS های غیر نظامی از فرکانس 42MHZ. 1575 :L1 اسـتــفــاده می کننند.

هر ماهواره حدوداً 10 سال فعال می ماند وجایگزینی ماهواره ها بموقع انجام گشته و ماهواره های جایگزین به فضا پرتاب می گردند. برنامه شبکه GPS هم اکنون تا سال 2006 تنظیم وجایگزینی های لازمه ترتیب داده شده اند. مسیر گردش ماهواره ها آنها را بین عرض جغرافیایی 60 درجه شمالی و60 درجه جنوبی قرارمی دهد. این امر به معنی آن است که درهرنقطه از زمین ودرهرزمان می توان سیگنال های ماهواره ای را دریافت نمود. و هر چه به قطبهای شمال – جنوب نزدیک شویم نیز همچنان ماهواره های GPS را خواهیم دید. هرچند دقیقاً در بالای سرما نخواهند بود واین در دقت وصحت عمل آنها در این نقاط تأثیرمی گذارد.

یکی از بزرگترین مزایای رهیابی بوسیله GPS نسبت به روشهای دیگر زمینی آن است که این سیستم درهر شرایط جوی و بدون توجه به نوع کاربرد گیرنده GPS بخوبی کارمی کند.

ماهواره های GPS

24 عدد ماهواره GPS در مدارهایی بفاصله 24000 هزار مایل از سطح دریا گردش می کنند. هر ماهواره دقیقا طی 12 ساعت یک دور کامل بدور زمین می گردد. سرعت هریک 7000 مایل بر ساعت است. این ماهواره ها نیروی خود را از خورشید تامین می کنند. همچنین باتری هایی نیز برای زمانهای خورشید گرفتگی و یا مواقعی که در سایه زمین حرکت می کنند بهمراه دارند. راکتهای کوچکی نیز ماهواره ها را در مسیر صحیح نگاه می دارد. به این ماهواره ها NAVSTAR نیز گفته می شود.

در اینجا به برخی مشخصه های جالب این سیستم اشاره می کنیم:

• اولین ماهواره GPS در سال 1978 یعنی حدود 35 سال پیش در مدار زمین قرار گرفت.

• در سال 1994 شبکه 24 عددی NAVSTAR تکمیل گردید.

• عمر هر ماهواره حدود 10 سال است که پس از آن جایگزین می گردد.

• هر ماهواره حدود 2000 پاوند وزن دارد و طول باتری های خورشیدی آن 5. 5 متر است.

• انرژی مصرفی هر ماهواره، کمتر از 50 وات است.


GPS چگونه کار می کند؟

ماهواره های این سیستم، در مدارهایی دقیق هر روز 2 بار به دور زمین می گردند و اطلاعاتی را به زمین مخابره می کنند. گیرنده های GPS این اطلاعات را دریافت کرده و با انجام محاسبات هندسی، محل دقیق گیرنده را نسبت به زمین محاسبه می کنند. در واقع گیرنده زمان ارسال سیگنال توسط ماهواره را با زمان دریافت آن مقایسه می کند. از اختلاف این دو زمان فاصله گیرنده از ماهواره تعیین می گردد. حال این عمل را با داده های دریافتی از چند ماهواره دیگر تکرار می کند و بدین ترتیب محل دقیق گیرنده را با اختلافی ناچیز، معین می کند.

گیرنده به دریافت اطلاعات همزمان از حداقل 3 ماهواره برای محاسبه 2 بعدی و یافتن طول و عرض جغرافیایی، و همچنین دریافت اطلاعات حداقل 4 ماهواره برای یافتن مختصات سه بعدی نیازمند است. با ادامه دریافت اطلاعات از ماهواره ها گیرنده اقدام به محاسبه سرعت، جهت، مسیر پیموده شده، فواصل طی شده، فاصله باقی مانده تا مقصد، زمان طلوع و غروب خورشید و بسیاری اطاعات مفید دیگر، می نماید.

گیرنده GPS

بسته به نوع مصرف و بودجه می توانید از طیف وسیع گیرنده های GPS بهره ببرید. همچنین، باید از در دسترس بودن نقشه مناسب و بروزجهت ناحیه مورد استفاده تان، اطمینان حاصل کنید. امروزه بهای گیرنده های GPS بطور چشمگیری کاهش پیدا کرده است و هم اکنون در کشور ما (ایران) با بهایی معادل یک عدد گوشی متوسط موبایل نیز می توان گیرنده GPS تهیه کرد. در کشورهای توسعه یافته از این سیستم جهت کمک به راهبری خودرو، کشتی و انواع وسایل نقلیه بهره گیری می شود.

هر چه نقشه های منطقه ای که در حافظه گیرنده بارگذاری می شود دقیق تر باشد، سرویسهایی که از GPS می توان دریافت داشت نیز ارتقا می یابد. برای مثال، می توان از GPS دقت مکانیابی این سیستم در حد چند متر می باشد، که بسته به کیفیت گیرنده تغییر می کند. از سیستم محلیابی جهانی می توان در کارههایی چون نقشه برداری و مساحی، پروژه های عمرانی، کوهنوردی، کایت سواری، سفر در مناطق ناشناخته، کشتی رانی و قایقرانی، عملیات نجات هنگام وقوع سیل و زمینلرزه و هر فعالیت دیگر که نیازمند محل یابی باشد، بهره برد. مسیر نزدیکنرین پمپ بنزین، تعمیرگاه و یا ایستگاه قطار را سوال نمود و مسیر پیشنهادی را دنبال کرد.

هر کس که بخواهد بداند کجاست و بکجا می رود به این سیستم نیازمند است، با توجه به نزول شدید بهای گیرنده های این سیستم، و افزایش امکانات آنها، این تکنولوژی در آینده نزدیک بیش از پیش در اختیار همگان قرار خواهد گرفت.

اطلاعاتی که یک ماهواره GPS ارسال می کند چیست ؟

سیگنـال GPS شـــــامــل : یـــک کد شبه تصادفی Pseudo Random Code، داده ای بنام ephemeris ویک داده تقویــــمی بنام almanac می باشد. کد شبه تصادفی مشخص کننده ماهواره ارسال کننده اطلاعات ( کد شتاسایی ماهواره ) می باشد.

هرماهواره باکدی مخصوص شناسایی می شود : RPNRandom Code Pseudo این عددی است بین 1و 32. این عدد درگیرنده هر GPS نمایش داده میشود. دلیل اینکه تعداد این شناسه ها بیش از 24 می باشد امکان تسهیل درنگهداری شبکه GPS باشد. زیرا ممکن است یک ماهواره پرتاب شود و شروع بکار نماید قبل از اینکه ماهواره قبلی از رده خارج شده باشد. به این دلیل ازیک عدد دیگر بین 1و 32 برای شناسایی این ماهواره جدید استفاده می شود.

داده Ephemeris دایماً بوسیله ماهوارها ارسال میگردد وحاوی اطلاعاتی درمورد : وضعیت خود ماهواره (سالم یا ناسالم) و تاریخ وزمان فعلی می باشد. گیرنده GPS بدون وجود این بخش از پیام درمورد زمان وتاریخ فعلی درکی ندارد. این بخش پیام نکته اساسی برای تعین مکان می باشد.

Almanac داده أی را انتقال می دهد که نشان دهنده اطلاعات مداری برای هرماهواره وتمام ماهوارهای دیگر سیستم می باشد.

حال میتوان شیوه کار GPS را بهتر بررسی کرد. هرماهواره پیامی را ارسال می کند که بــطور ســــــاده می گوید :

من ماهواره شماره X هستم، موقعیت فعلی من Y است، و این پیام در زمان Z ارسال شده است
هر چند که این شکل ساده شده پیام ارسالی است ولی می تواند کل طرز کار سیستم را بیان نماید. گیرنده GPS پیام را می خواند و داده های almanac و ephemeris را جهت استفاده بعدی ذخیــره می نماید. این اطـلاعـات می توانند برای تصحیح و یا تنظیم ساعت درونی GPS نیز به کار روند.

حال برای تعیین موقعیت، گیرنده GPS زمانهای دریافت شده را با زمان خود مقایسه می کند. تفاوت این دو مشخص کننده فاصله گیرنده GPS از ماهواره مزبور می باشد. این عملی است که دقیقاً یک گیرنده GPS انجام می دهد. با استفاده از حداقل سه ماهواره یا بیشتر، GPS می تواند طول و عرض جغرافیایی مکان خود را تعیین نماید. ( که آن را تعیین دو بعدی می نامند. ) و با تبادل با چهار ( و یا بیشتر ) ماهواره یک GPS می تواند موقعیت سه بعدی مکان خود را تعیین نماید که شامل طول و عرض جغرافیایی و ارتفاع می باشد. با انجام پشت سر هم این محاسبات، GPS می تواند سرعت و جهت حرکت خود را نیز به دقت مشخص نماید.

 

یکی از عواملی که بر روی دقت عمل یک GPS اثــر می گذارد. شکل قرار گرفتن ماهواره ها نسبت به یکدیگر می باشد. (از نقطه نظر GPS )

اگر یک GPS با چهار ماهواره تبادل نماید و هر چهار ماهواره در شمال و شرق GPS باشند طرح و هندسه این ماهوارها برای این GPS بسیار ضعیف میباشد و شاید GPS قادر نباشد مکان یابی نماید. زیرا تمام اندازه گیریهای فاصله در یک جهت عمومی قرار دارند. مثلث سازی ضعیف است وناحیه مشترک بدست آمده ازاشتراک این مسافت سنجی ها وسیع می باشد ( مکانی که GPSGPS مکان یابی را انجام دهد وموقعیتی راگزارش نماید دقت آن نمی تواند زیاد خوب باشـــــــد ( کمتر از500-300 فیت ). اگر همین چهارماهواره درچهارجهت ( شمال، جنوب، شرق، غرب ) وبا زوایای 90 درجه قرارداشته باشند طرح این چهار ماهواره برای GPS مزبور بهترین حالت می باشد چراکه جهات مسافت سنجی چهار جهت متفاوت و نقطه اشتراک این مسافت سنجی ها بسیار کوچک می باشد. وهرچه این نقطه اشتراک کوچکتر باشد به معنی آن است که بیشتر به نقطه واقعی حضورخود نزدیک شده ایم. دراین موقعیت دقت عمل کمتر از100فیت می باشد. برای مکان خود تصورمی کند بسیار وسیع می باشد ودر نتیجه تعیین دقیق محل آن ممکن نیست ) دراین موقعیتها حتی اگر

طرح وهندسه قرارگرفتن ماهواره ها هنگامی که GPS نزدیکی ساختمانهای بلند، قلل کوهها، دره های عمیق ویا در وسایل نقلیه قرارگرفته باشد به مساله مهمتری تبدیـل می گردد. اگر مانعی در رسیدن سیگنالهای بعضی از ماهواره ها وجود داشته باشد GPS می تواند از بقیه ماهواره ها بـــرای مکان یابی خود استفاده نماید. هرچه این موانع بیشتر و شدیدتر شوند مکان یابی نیز مشکل تر می گردد.
یک گیرنده GPS نه تنها ماهواره های قابل استفاده را تشخیص می دهد بلکه مکان آنها را درآسمان نیز تعیین می کند. ( ارتفاع و زاویه ) منبع دیگرایجاد خطا " چند مسیری " می باشد. " چند مسیری" نتیجه انعکاس سیگنال رادیویی به وسیله یک شی می باشد. این پدیده باعث ایجاد تصاویر سایه دار در تلویزیونها می گردد هر چند در آنتنهای جدید این شکل به وجود نمی آید، این پدیده در آنتنهای رو تلویزیونی قدیمی به وجود می آمد.

بروز این اختلال برای GPS ها به این شکل است که امواج بعد از انعکاس به وسیله اشیاء ( مانند ساختمانها یا زمین ) به آنتن GPS برسند. در این صورت سیگنال مسیر بیشتری را تا رسیدن به آنتن GPS طی می کند و این باعث می شود که GPS فاصله ماهواره را بیشتر از آنچه هست محاسبه نماید. که باعث ایجاد خطا در مکان یابی نهایی می گردد. در صورت بروز این اختلال تقریباً 15 فیت بر خطای نهایی افزوده می شود. منبع دیگری نیز برای ایجاد خطا ممکن است وجود داشته باشند. افزایش تاخیر ( delay ) به دلیل اثرات جوی نیز می تواند برروی دقت کار اثر بگذارد. همچنین خطاهای ساعت داخلی GPS. در هر دو این موارد گیرنده GPS طوری طراحی شده است که این اثرات را جبران نماید. ولی خطاهای کوچکی بر اساس همین اثرات همچنان بروز خواهند کرد.

در عمل، دقت کار یک GPS غیر نظامی معمولی، با توجه به تعداد ماهواره های تبادلی و طرح قرار گرفتن آنها بین 60 تا 225 فیت می باشد. GPS های پیچیده تر و گرانتر می توانند با دقتهایی در حد سانتیمتر کارکنند. ولی دقت یک GPS معمولی نیزمی تواند به کـــمک پـــردازشی بـــه نـــام DGPS Differential GPS به حدود 14 فیت یا کمتر برسد. سرویسهای DGPS با هزینه کمی قابل اشتراک می باشند. سیگنال تصحیحات DGPS توسط سازمان Army Corps Of Engineers و از ایستگاههای مخصوص ارسال می گردد. این ایستگاهها در فرکانس KHZ. 325- 283. 5 کار می کنند تنها هزینه استفاده از این سرویس خریدن یک دامنه از این سیگنالها می باشد. با این کار یک گیرنده دیگر به GPS ما متصل می شود ( از طریق یک کابل سه رشته ای ) و عمل تصحیح را طبق یک روش استاندارد به نام ( RTCM SC-104 ) انجام می دهد. اشتراک سرویسهای DGPS از طریق امواج رادیویی FM نیز ممکن می باشد.

چه کسانی از GPS استفاده می کنند ؟

GPS ها دارای کاربردهای متنوعی در زمین، دریا و هوا می باشند، اساساً GPS هر جایی قابل استفاده است مگر در نقاطی که امکان وصول امواج ماهواره درآنها نباشد مانند داخل ساختمانها، غارها ونقاط زیرزمینی دیگر و یا زیر دریا، کاربردهای هوایی GPS در رهیابی برای هوانوردی تجاری میباشد. در دریا نیز ماهیگیران، قایقهای تجاری، ودریا نوردان حرفه أی از GPS برای رهیابی استفاده می کنند.

استفاده های زمینی GPS بسیار گسترده تر می باشد. مراکز علمی از GPS برای استفاده از قابلیت و دقت زمان سنجی اش واطلاعات مکانی اش استفاده می کنند. نقشه برداران از GPS سایتهای گرانقیمت نقشه برداری دقتهایی تا یک متر را فراهم می آورند. GPS ها علاوه بر صرفه جویی دقتهای بهتری را برای این سایتها به ارمغان می آورند. استفاده های تفریحی از GPS نیز به تعداد تمام ورزشهای تفریحی متنوع است. به عـنوان مثال برای شکارچیان، برف نوردان، کوهنوردان وسیاحان و… برای توسعه منطقه کاری خود بــــهره می گیرند.

در نهایت باید گفت هرکسی که می خواهد بداند که درکجا قراردارد، راهش به چه سمتی است، ویا با چه سرعتی درحرکت است می تواند از یک GPS استفاده کند. در خودروها نیز وجود GPS به امری عادی بدل خواهد شد. سیستم هایی درحال تهیه است تا درکنار هر جاده ای با فشار دادن یک کلید موقعیت به یک مرکز اورژانس انتقال یابد. ( بوسیله انتقال موقعیت فعلی به یک مرکز توزیع ) سیستم های پیچیده دیگری موقعیت هر خودرو را دریک خیابان ترسیم می کنند این سیستمها به راننده بهترین مسیر برای رسیدن به یک هدف خاص را پیشنهاد می کنند.

منبع: وبلاگ اسماعیل محمدی - mohandesi

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

تهیه گزارش ترازیابی


تهیه گزارش ترازیابی

موضوع گزارش کار : ترازیابی
ساختمان دستگاه ترازیابی که بررسی شد از نوع نیوو بود که شامل سه بخش زیر است :
قسمت فوقانی : شامل تلسکوپ ( عدسی های شیئی و چشمی ) و لوازم قراولروی
قسمت میانی : شامل تراز ، قسمتی از بدنه ، تراز کروی و صفحه مدرج (لمب افقی) برای اندازه گیری زوایای افقی
قسمت تحتانی : شامل پیچ های تراز کننده و اتصال و صفحه اتصال دستگاه بر
روی سه پایه همچنین چندین پیچ روی دستگاه وجود داشت که هر یک وظیفه ای دارد مثل حرکت دادن دستگاه بصورت افقی (کلی و جزئی) ، پیچ وضوح تصویر ، پیچ وضوح تار رتیکول . همچنین بعضی از مدل های دستگاه دارای دگمه تثبیت وضعیت است که جهت جابجایی دستگاه کاربرد دارد .

سه پایه را بطور قائم جلوی خود می گیریم ، پیچ های تعبیه شده روی هر پایه را با احتیاط شل می کنیم سپس قسمت فوقانی سه پایه را تا جلوی صورت خود بالا می کشیم و دوباره پیچ ها را محکم می کنیم تا ارتفاع آن تغییر نکند . یک پایه را داخل زمین فرو کرده و تثبیت می کنیم ، دو پایه دیگر را با هم طوری داخل زمین فرو می کنیم که صفحه ای که باید دوربین را روی آن قرار دهیم تقریباً صاف و تراز باشد .
پس از قرار دادن سه پایه روی زمین دوربین را با احتیاط روی صفحه فوقانی سه پایه قرار داده و پیچی که زیر سه پایه برای فیکس کردن دوربین روی آن تعبیه شده را محکم می کنیم .
در هنگام کارگذاری سه پایه باید توجه شود عدسی چشمی دوربین تقریباً جلوی چشم ما باشد تا ما مجبور نباشیم برای استفاده از دوربین خم شویم ، زیرا این کار باعث خستگی اپراتور دوربین می شود .

تراز کروی :

یک محفظه شیشه ای است که تمام آن بجز قسمت فوقانی آن از مایعی مانند الکل ، اتر یا سولفورد وکربن و قسمت فوقانی از گاز همان مایع پر شده است . قسمت حاوی گاز را حباب تراز می نامند . برای تراز کردن دوربین باید حباب تراز را بوسیله پیچ های زیر دوربین دقیقاً به ناحیه مشخص شده روی محفظه شیشه ای هدایت کنیم .

تراز کردن دوربین :

زمانی که دقیقاً دوربین روی سه پایه سوار شد، سه پیچ تنظیم را در زیر دوربین مشاهده می کنیم دو پیچ از سه پیچ را در دو جهت مخـالف ( هر دو به داخل یا هر دو به خارج ) می پیچانیم. با این کار حبـاب را در مقابل پیچ سوم قرار می دهیم و کافی است با پیچاندن پیچ سوم حباب را به داخل قسمت مشخص شده روی محفظه هدایت کنیم .

 

کار با دوربین :

پارالاکس : زمانی که دوربین دقیقاً تراز شد شاخص را در محل مورد نظر توسط اپراتور قرار داده و بوسیله ترازی که در کنار شاخص قرار دارد آنرا تراز می کنیم (ترازی شبیه به تراز بنایی) . به طرف شاخص قراولروی می کنیم ، بوسیله پیچ های تغییر دهنده وضعیت بصورت افقی (پیچ ها حرکت جزئی و کلی ) شاخص را در میدان دید می آوریم .


یعنی در میدان دید آوردن شیئ مورد نظر در دوربین (واضح دیدن تصویر شاخص) و همچنین روشن و واضح کردن تار رتیکول در کنار دستگاه پیچی تعبیه شده که بوسیله آن می توان وضوح دید داخل دوربین را تنظیم کرد ( بدلیل تقاوت ضریب دید افراد ) . کنار عدسی چشمی پیچ تنظیم کننده وضوح تار رتیکول قرار دارد که بوسیله آن می توان وضوح تار رتیکول را تغییر داد . توسط این دو پیچ تصویر شاخص و تارها را واضح نموده و شروع به قرائت می کنیم . داخل دوربین تصویر شاخص را مشاهده می کنیم که تارهای بالا ، پائین و وسط درجه بندی روی شاخص را قطع کرده . نقاطی که درجه ها قطع شده اند را برای هر کدام یادداشت می کنیم . بدلیل اینکه کوچکترین واحد درجه بندی روی شاخص سانتی متر است ، ناچار در مواقعی باید دست به تقریب زنی بزنیم .

 

عیین زاویه بین دو نقطه :

ابتدا به سمت نقطه اولیه قراولروی می کنیم در حالی که درجه زیر دوربین صفر است ، سپس دوربین را سمت نقطه دوم می گردانیم و پس از قراولروی درجه تغییر زاویه بین دو نقطه را یادداشت می کنیم . این درجه برابر است با زاویه بین دو نقطه مورد نظر .

خطاهای ترازیابی :

1- خطای دستگاه 2- خطای طبیعی 3- خطای انسانی

دستگاه : عواملی نظیر خطای محور لوله تراز ، خطای کلیماسیون ، خطای تقسیمات شاخص
طبیعی : خطای کرویت و انکسار ، اثر باد و گرما
انسانی : تراز نبودن دستگاه ، قائم نبودن شاخص ، مواج بودن هوا در اثر حرارت و محاسبه غلط

انواع تراز یابی از نظر دقت :
ترازیابی از نظر دقت به چهار دسته تقسیم می شود که عبارت اند از :
1- ترازیابی درجهI و II ژئودزی
2- ترازیابی درجه III
3- ترازیابی با دقت معمولی
4- ترازیابی با دقت تقریبی

منبع: وبلاگ وهاب انتظار - omran66.blogfa.com

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

آب بند چیست و مناسب ترین نوع آن کدام است؟


آب بند چیست و مناسب ترین نوع آن کدام است؟

سال هاست استفاده از آب بند (واتر استاپ) به منظور آب بندی درزهای اجرایی و محل های قطع بتن (Construction Joint) متداول است. امروزه تمامی کشورهای توسعه یافته و پیشرفته از آب بندهای هیدروفیلیک یا بنتونیتی برای آب بندی درزهای اجرایی استفاده می کنند نه نوع P.V.C آن، زیرا محل ثابت سازی آب بندها در بین آرماتورها می باشد و با گذشت چند سال از عمر سازه و بررسی شرایط آرماتورها و بتن مشاهده می کنیم آرماتورهای طولی و عرضی که در سمت آبگیر سازه قراردارند

به واسطه عبور آب از طریق درز سرد موجود بین مقاطع بتن ریزی شده و لوله های موئین ناشی از تبخیر آب بتن، دچار زنگ زدگی شده که در برخی از موارد با انبساط 6 الی 15 درصدی حجم آرماتورها، بتن دچار ترک خوردگی می گردد. این نقصان عاملی جهت تشدید نفوذپذیری و کاهش شدید طول عمر سازه بتنی می باشد. آب بندهای هیدروفیلیک یا بنتونیتی علاوه بر سهولت و سرعت بسیار زیاد در نصب تمامی نواقص فوق الذکر را رفع می کنند.


برای آب بندی یک سازه بتنی باید دو کار اساسی صورت بگیرد:
• آب بندی خود بتن توسط بتن مناسب
• آب بندی درزهای بتن توسط واتراستاپ

که هر دو صورت می بایست برقرار باشد.

اصول آب بندی بتناصلاح منحنی دانه بندی و کنترل میزان فیلر ( FILLER ) بتن یعنی بیشتری نسبت به سایر مواد داشته باشد و تغییر نسبت مصالح درشت به ریز (در بتن های معمولی شن بیشتر است ولی در اینجا نسبتها برابر باید باشد)، نسبت آب به سیمان حداقل است، از دیگر عوامل موثر ویبره ی مناسب است و برای افزایش ضریب اطمینان لزوما همه بتن ها نیاز به افزودنی ندارند البته اگر خوب اجرا شود.اصول آب بندی درزها • واتر استاپ
• درزگیر که به عنوان مکمل استفاده می شود نه به عنوان جایگزین

کاربرد واتراستاپ ها برای آب بندی درزهای اجرایی و درزهای انبساط در سازه های بتنی آبی استفاده می شود.
اهمیت واتر استاپ ها را در سازه های آبی می توان به مانند بادبند ها در سازه ها عنوان نمود.
واتر استاپ طول مسیر جریان و حرکت آب را طولانی می کند تا آب نتواند نشت کند. ضخامت بتن بر اساس میزان نفوذ پذیری از آن جهت اهمیت دارد که اگر ضخامتش بیشتر از میزان نفوذ پذیری آب باشد تا آب از آن عبور نکند.
یکی از نکات در طراحی، عرض واتر استاپ است، که عمق نفوذ بیشتر از یک دور رفت و برگشت باشد.


انواع درزها1- درزهای ثابت: در این درزها آرماتور قطع نمی شود.
الف) درزهای اجرایی (مثل قطع بتن ریزی و عدم پیوستگی)
ب) ترک

2- درزهای حرکتی:
الف) انبساط حرارتی
ب) انقباض
ج) فرعی ترکیبی

بنا به نوع درزها 2 نوع واتر استاپ داریم که شامل تخت که در وسطش حفره نمی باشد.
همه واتر استاپ ها آج دارند که باعث چسبندگی و افزایش طول مسیر آب می باشند و نوع آنها با توجه به نوع درز تعیین می شوند.
در واتر استاپ هایی که در وسطش حفره دارند، حفره دقیقا وسط درز حرارتی انبساطی می افتد که جلوگیری از بازی کردن درز می شود .
انواع واتر استاپ ها از لحاظ محل قرار گیری در مقاطع بتنی به انواع زیر تقسیم می شوند:
الف) واتر استاپ های میانی
ب) واتر استاپ های کفی (کف استخر)
ج) واتر استاپ های روکار


نکته: در درزهای انبساطی واتر استاپ ها مستقیما با آب در تماس هستند ولی در درزهای اجرائی اینگونه نیست.

عوامل موثر در تعیین اشکال و ابعاد واتر استاپ ها • نوع و اندازه درز
• محل قرار گیری واتر استاپ ها در مقطع بتنی
• ضخامت قطعه بتنی که واتر استاپ ها در آن قرار دارند
• فشار هیدرواستاتیک درون سازه


نکته 1: دو گوه انتهایی واتر استاپ ها نقش بسیار مهمی در جلوگیری از عبور آب دارد، چون گوه های وسطی که در کشش قرار می گیرند تخت می شوند ولی انتها هیچ تغییری نمی کند.
نکته 2: واتر استاپ به هیچ وجه خم یا سوراخ نمی شود. این واتر استاپ ها را باید از بالا و پایین کاملا مهار شود.


ساده ترین راه همپوشانی ( Overlap ) هرچقدر که Overlap زیاد باشد به خاطر آج ها دو سر کاملا بر هم منطبق نمی شوند.
بهترین راه Overlap توسط جوش لب به لب توسط دستگاه مخصوص هویه برقی می باشد به این صورت است که دو سر واتر استاپ را ذوب می کنند و به هم می چسبانند.


نکته: دقت شود که واتر استاپ باید ذوب شود نه اینکه بسوزد.
نکته: دقت شود که در هنگام ذوب گاز سمی متصاعد می شود و باید در فضای باز و از ماسک استفاده شود.


مراحل کار: هنگام ذوب کردن هر دو لبه به طور همزمان توسط المانی که وسطش می گذاریم و با گرما می شود.
واتر استاپ در محل عمود بر درز در کشش است و ما در مورد مقاومت کششی این محل اتصال نداریم.آزمایش کنترل کیفیت واتر استاپدو قطعه I شکل از واتر استاپ در هر دو جهت آنها بریده می شود و مورد بررسی قرار می گیرد.
نکته: افزایش طول در زمان بریدگی و مقاومت مهم است.
در سالهای گذشته ار واتر استاپ های مسی استفاده می شد که راحت پاره می شدند و در جوش دادن آنها به مشکل بر می خوردند و در ضمن گران بودند و استفاده از آنها به صرفه نبود.
واتر استاپ های P.V.C در مقابل اشعه ماوراء بنفش خشک و شکننده می شوند.

از ویژگی های واتر استاپ های مرغوب می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• دارای رنگ روشن باشد (چون رنگ تیره از جنس مواد کهنه می باشد)،
• سطح آنها حتما آجدار باشد
• زیر تابش مستقیم نور خورشید قرار نگیرد.
• به هیچ وجه سطح آن چرب نباشد.

تصویر زیر مقاطع برخی از انواع آب بند را نشان می دهد

نحوه استفاده از Water Stop در اجرا

 

انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۴

مشهد-خیابان شریعتی 66-پلاک24

لطفا درصورت بروز هر نوع مشکلی در خرید و یا دانلود از طریق فرم تماس با ما و یا با ایمیل civileng1366@yahoo.com و یا شماره تماس 09353753394 تماس حاصل فرمایید

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما